باب (۱۵): زیارت قبور
۶۴۵- «عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ س قَالَ: مَرَّ النَّبِيُّ ج بِامْرَأَةٍ تَبْكِي عِنْدَ قَبْرٍ، فَقَالَ: «اتَّقِي اللَّهَ وَاصْبِرِي». قَالَتْ: إِلَيْكَ عَنِّي، فَإِنَّكَ لَمْ تُصَبْ بِمُصِيبَتِي، وَلَمْ تَعْرِفْهُ، فَقِيلَ لَهَا: إِنَّهُ النَّبِيُّ ج، فَأَتَتْ بَابَ النَّبِيِّ ج، فَلَمْ تَجِدْ عِنْدَهُ بَوَّابِينَ، فَقَالَتْ: لَمْ أَعْرِفْكَ، فَقَالَ: «إِنَّمَا الصَّبْرُ عِنْدَ الصَّدْمَةِ الأُولَى»». (بخارى: ۱۲۸۳)
ترجمه: «انس بن مالک سمیگوید: رسول اكرم جزنی را دید كه در كنار قبری نشسته بود و گریه میكرد. به او گفت: «از خدا بترس و صبر، پیشه كن». آن زن كه رسول خدا جرا نمیشناخت، به او گفت: برو كنار. تو به مصیبت من گرفتار نشدهای. به آن زن گفتند: او رسول الله جاست. زن به خانه پیامبر آمد. آنجا، نگهبانی نیافت. به پیامبرجگفت: (ببخشید) من شما را نشناختم. رسول خدا جفرمود:«صبر، همان است كه در آغاز مصیبت، باشد»».