فقه السنه

فهرست کتاب

ب -‌آب مستعمل

ب -‌آب مستعمل

آبی که از بدن و ضو گیرنده و غسل کننده‌، جدا می‌شود، آن‌هم حکم آب مطلق دارد. زیرا در اصل پاک و پاک‌کننده بوده است و دلیلی نیست که آن حکم را از آن سلب‌کنیم و رُبَیع دختر مَعوذ در بیان ‌کیفیت و ضوی پیامبرصگوید: «ومسح رأسه بما بقی من وضوء فی یدیه» «پیامبر سر خود را با آبی‌ که دست‌ها را با آن شسته بود مسح کرد»‌‌. بروایت امام احمد و ابوداود. لیکن ابوداود چنین نقل‌ کرده است‌: «أن رسول اللهصمسح رأسه من فضل ماء كان بیده»«پیامبرص سر خود را با آبی که بر روی دست‌هایش مانده بود مسح کرد».

و از ابوهریرهسروایت شده است‌‌: «که در یکی از راه‌های شهر مدینه با پیامبرصروبرو شد، چون جنب بود خود را کنار کشید و رفت و غسل‌ کرد و آنگاه باز آمد، پیامبرصپرسید:‌ کجا بودی ای ابوهریره‌؟ او در پاسخ‌ گفت‌: جنب بودم و دوست نداشتم‌، در حالیکه پاک نیستم‌، با تو بنشینم‌. آن و قت پیامرصفرمود: «سبحان الله إن المؤمن لا ینجس» «منزه است خدای بزرگ بیگمان مومن نجس نمی‌شود»‌. بروایت همه محدثین‌. این حدیث می‌رساند که اگر مومن نجس نباشد پس دلیلی نیست بر اینکه اگر آب با بدن او تماس پیدا کرد، پاکی و پاک‌کنندگی خود را، از دست بدهد زیرا، چیز پاکی با چیز پاک دیگری‌، تماس پیدا کرده و آن هم تاثیری ندارد. ابن المنذر گفته است که‌: از علی و ابن عمر و ابوامامه و عطاء و حسن و مکحول و نخعی روایت شده است که ‌گفته‌اند: اگر کسی در و قت و ضو، مسح سر را فراموش‌ کرد و بعداً یادش آمد و دید که هنوز بر ریشش اثر آب هست‌،‌ کافی است با آن‌، سر خود را مسح ‌کند. ابن المنذر گوید: این مطلب می‌رساند که آنان آب مستعمل را پاک‌کننده می‌دانستند، و من نیز بدان فتوی می‌دهم‌. و این رای‌، در یکی از روایات‌، از امام مالک و امام شافعی هم‌، نقل شده است و ابن حزم آن را به سفیان ثوری و ابوثور و همه پیروان «‌ظاهریه‌» نسبت داده است‌.