فقه السنه

فهرست کتاب

حیض

حیض

۱- تعریف آن: (‌حیض چیست‌)؟:

حیض در لغت بمعنی جریان است و در اینجا مراد از آن‌، خونی است‌ که از شرمگاه زن‌، در حال تندرستی بیرون آید و آن خون که بیرون می‌آید، بوسیله‌ی زایمان و ازاله‌ی پرده‌ی بکارت دوشیزگی نباشد. (‌بنابر این‌، هر خونی را حیض نمی‌گویند)‌.

۲- ‌وقت حیض و قاعدگی ما‌هیا‌نه:

بیشتر علماء بر آنند که و قت شرعی حیض‌، در زنان‌، قبل از رسیدن به سن نه سالگی به سال قمری (‌هر سال قمری ٣٥٤ روز است‌) آغاز نمی‌گردد. هرگاه زنی قبل از رسیدن بدان سن‌، در خود خونی دید، آن خون‌، خون حیض به حساب نمی‌آید. بلکه خونی است‌ که در اثر بیماری یا ضایعه‌ای از وی خارج شده است‌. گاهی این عادت ماهیانه‌، تا آخر عمر ادامه خواهد داشت و دلیلی نیست که بموجب آن‌، پایان مدت قاعدگی معلوم و معین شده باشد. پس هرگاه پیرزن سالمندی‌، در خود خونی دید، ممکن است‌ که آن خون‌، از آن قاعدگی باشد.

۳- ‌رنگ خون‌ قا‌عدگی ما‌هیا‌نه:

بایستی خون حیض‌، یکی از این سه رنگ زیر را داشته باشد:

الف- رنگ سیاه: چون از فاطمه بنت حبیش روایت شده است‌که: «او همواره مبتلا به حیض بود، پیامبرص، به وی فرمود: «إذا كان دم الحیضة أسود یعرف فإذا كان كذلك فأمسكی عن الصلاة فإذا كان الاخر فتوضی وصلی فإنما هو عرق»«هرگاه آن خون‌، از آن حیض باشد، رنگ آن سیاه است و بوی مخصوص دارد ( که زنان بدان آشنا هستند) هرگاه چنان شد از خواندن نماز خودداری کن‌، اگر چنان نبود، و ضو بگیر و نمازت را بخوان‌، زیرا آن خون‌، از آن رگ است». ا‌بوداود و نسائی و ابن حبان و دارقطنی آن را روایت‌ کرده‌اند. دارقطنی گفته است که همه‌ی راویان این حدیث «ثقه» هستند و حاکم نیز آن را روایت‌ کرده و گفته که شرایط مسلم را دارد. ب-‌سرخ است: زیرا رنگ اصلی خون چنان است‌.

ج- ‌زرد است:‌ گاهی زن آبی را در خود می‌بیند، که همچون آب زخم و چرک‌، زرد است‌.

د-‌کدر و تیره است: رنگی تیره‌، رنگی است متوسط بین سفید و سیاه مانند آب آلوده به چرک‌.

چون علقمه بن ابی علقمه از مادرش ام مرجانه مولای عایشهلنقل کرده است‌ که: مادرش از عایشه روایت‌ کرده است‌ که ‌گفته: «كانت النساء یبعثن إلى عائشة بالدرجة فیها الكرسف فیه الصفرة، فتقول. لا تعجلن حتى ترین القصة البیضاء»«زنان صندوقچه‌هایی برای عایشه می‌فرستادند، که در آن‌ها پنبه‌ای بود، آغشته به زردی خون حیض (‌مقصودشان آن بود که آیا در چنین حالتی از خون حیض پاک شده‌ایم؟‌)‌، عایشه می‌گفت: شتاب نکنید تا اینکه پنبه‌ی سفید را ببینید (‌یعنی با پنبه شرمگاه خود را پاک‌ کنید اگر پنبه‌ کدر و تیره نشد بلکه سفید ماند آنوقت از حیض پاک شده‌اید)‌.. ». این حدیث را مالک و محمد بن الحسن روایت‌ کرده‌اند و بخاری آن را «معلق» دانسته است‌.

البته رنگ زرد و تیره‌، زمانی رنگ خون حیض به حساب می‌آیند که در ایام قاعدگی باشد، در غیر ایام قاعدگی‌، آن رنگ‌ها، رنگ خون حیض به حساب نمی‌آیند. زیرا ام عطیه‌، گفته است: «كنا لا نعد الصفرة والكدرة بعد الطهر شیئا» «‌ما همواره بعد از اینکه از حیض پاک می‌شدیم‌، اگر رنگ زرد و تیره در خود می‌دیدیم‌، بدان اهمیت نمی‌دادیم و به چیزی حساب نمی‌کردیم». ابوداود و بخار این حدیث را روایت کرده‌اند، ا‌ما بخاری قید «بعد از ظهر» را ذکر نکرده است.

۴- مدت حیض و قاعدگی:

حداقل و حداکثر مدت حیض بیان نشده است و در بیان آن چیزی که بتوان بدان استدلال نمود، روایت نشده است . بنابر این اگر زن عادت معین و مشخص ماهیانه داشته باشد، بدان عمل می‌کند. چون ام سلمهلگفته است‌ که: او درباره‌ی زنیکه خونریزی دارد (‌باصطلاح مستحاضه است‌) از پیامبرص، استفتاء نموده است‌، او فرموده‌اند: «لتنظر قدر اللیالی والایام التی كانت تحیضهن وقدرهن من الشهر، فتدع الصلاة ثم لتغتسل ولتستثفر ثم تصلی»«و باندازه‌ی روزها و شبهائی‌ که در یک ماه قاعده می‌شد، صبر می‌کند و نماز نمی‌خواند، سپس بعد از آن مدت‌، باید غسل کند و با یارچه‌ای شرمگاه خویش را، محکم ببندد و نمازهای خود را، بگزارد». بجز ترمذی پنج نفر از محدثین آن را روایت ‌کرده‌اند.

اگر زنی عادت ماهیانه‌ی مرتب و منظم و مقرری نداشته باشد، باید با استفاده از قرائن موجود، تشخیص دهد که این خون مربوط به عادت ماهیانه است یا خیر؟ و این مطلب با استدلال به حدیث فاطمه بند حبیش است‌ که در صفحات قبل بدان اشاره شد و در آن آمده بود که: «إذا كان دم الحیض فإنه أسود یعرف»«‌هرگاه آن خون از آن حیض باشد، سیاه و دارای بوی مخصوص است». بموجب این حدیث خون حیض از دیگر خون‌ها، متمایز است و با آن‌ها فرق دارد و زنان بدان آشنائی دارند.

۵- ‌مدت طهر و پاکی بین دو حیض:

علماء بر آن اتفاق دارند که برای مدت طهر و پاکی بین دو حیض‌، حداکثری نیست‌. و درباره حداقل مدت طهر، اختلاف ‌کرده‌اند. بعضی آن را پانزده روز و گروهی دیگر سیزده روز دانسته‌اند، و حقیقت آنست که در بیان حداقل آن‌، دلیلی که شایستگی احتجاج و استدلال داشته باشد، نیامده است.