۲- خیار الشرط
خیارالشرط آنست که یکی ازطرفین معامله چیزی را بخرد، بشرط آنکه درمدت معینی حق خیار داشته باشد، اگرچه این مدت طول بکشد که در طی این مدت اگرآن چیز خواست بیع را قبول و ابقاء میکند و اگر نخواست میتواند آن را لغو سازد و باطلکند. این شرط برای هردو یا یکی جایزاست و دلیل مشروع بودن آن اینست:
۱- آنچه که از ابن عمر روایت شده است که پیامبرصگفت: «كل بیعین لا بیع بینهما حتى یتفرقا إلا بیع الخیار»«دربین خریدار و فروشنده هیچ بیعی نیست تا اینکه از هم جدا میشوند مگر بیع الخیار» یعنی تا ازهم جدا نشوند بیع بین آنان بصورت عقد لازم الاجرا درنمیآید مگراینکه یکی از آنان یا هردو شرط کنندکه تا مدت معینی حق خیار داشته باشندکه بر مبنای شرط رفتار میشود.
۲- باز هم از او روایت شده است که پیامبرصگفت: «إذا تبایع الرجلان فكل واحد منهما بالخیار ما لم یتفرقا وكانا جمیعا، أو یخبر أحدهما الاخر فیتبایعا على ذلك فقد وجب البیع» «هرگاه دو کس با هم عقد بیع بستند، تا زمانی که ازهم جدا نشدهاند و با هم هستند، حق خیار دارند -پس اگر از هم جدا شدند، حق خیار ساقط میشود -مگر اینکه یکی از آنان دیگری را مخیر سازد در مدت معینی و بر آن شرط عقد بیع را اجرا کنند، در آن صورت بیع و اجب و لازم الاجرا میگردد». این حدیث را سه نفر از محدثین بزرگ صاحبان صحاح روایتکردهاند. پس هر و قت آن مدت شرط شده مورد توافق، سپری شد، و بیع فسخ نگردید، بیع صورت لازم الاجرا پیدا میکند. اگر یکی از آن دو بگوید: خیار الشرط را ساقطکردم، خیار ساقط میشود، همانگونه که اگر مشتری درکالائی که خریده است، تصرفکرده باشد مانند و قفکردن آن، یا هبه نمودن آن، یا آن را در معرض فروشگذارد و بر آن قیمت نهاد، دراین صورتها حق خیار الشرط او ساقط میشود، چون اینگونه تصرفات دلیل بررضایت او بدان کالا است. و تا زمانی که خیار داشته باشد، تصرفش روان و نافذ است.