فقه السنه

فهرست کتاب

رحمت و شفقت درجنگ

رحمت و شفقت درجنگ

اسلامیه جنگ را بعنوان یک ضرورت مباح می‌داند، پس برای آن‌، اندازه قائل است و در جنگ باید تنها کسانی ‌کشته شوند، که در پیکار شرکت دارند و اما کسی که از جنگ پرهیز می‌کند،‌کشتن وی یا تعرض به و ی‌، به هیچ حال جایز و حلال نیست‌.

و همچنین اسلام ‌کشتن زنان و کودکان و بیماران و پیران و راهبان و زاهدان و پارسایان و اجیران و اجراء را نیز حرام‌کرده است‌. و مثله ‌کردن و کشتن حیوانات و تباه ‌کردن مزارع و کشتی‌ها و آب‌ها و پرکردن و آلوده کردن چاه‌های آب و تخریب خانه‌ها را همگی حرام‌ کرده است و کشتن مجروح و تیر خلاص بوی زدن و دنبال کردن فراری را نیز حرام‌کرده است‌، چون جنگ در اسلام بخودی خود، مطلوب نیست بلکه مثل یک عمل جراحی است‌ که نباید از حد ضرورت و محل نیاز تجاوز کند، در این باره سلیمان بن بریده از پدرش روایت ‌کرده که پیامبرصهرگاه امیری را برای سپاهی یا دست‌های تعیین می‌کرد، بوی سفارش می‌کرد، که خودش تقوای خدا پیشه‌کند و نسبت به مسلمانانی که همراه او هستند راه خیر و نیکی پیش‌گیرد، سپس می‌گفت‌: «أغزوا باسم الله فی سبیل الله، قاتلوا من كفر بالله، أغزوا ولاتغلوا، ولا تغدروا، ولا تمثلوا، ولا تقتلوا ولیدا»«بنام خدا و در راه او بجنگید و جنگ‌کنید باکافران‌، بخدا، جنگ‌کنید و خیانت و دزدی مکنید و کسی را مثله نکنید و کودکان را نکشید»‌.

و نافع از عبدالله بن عمر نقل‌کرده است‌،‌ که در یکی از غزوات‌، پیامبرصزنی را یافتند که‌ کشته شده بود، پیامبرصآن را انکار کرد و ازکشتن زنان و کودکان نهی فرمود. بروایت مسلم‌.

رباح بن ربیع ‌گوید: که پیامبرصدر یکی از غزوات‌، از کنار زن‌‌کشته‌ای ‌گذشت و شاید همان زن‌ کشته در حدیث قبلی باشد، بر جنازه وی ایستاد، سپس‌گفت‌: «ما كانت هذه لتقاتل»«نمی‌بایستی این زن‌کشته بشود». سپس بسران اصحاب خود نگاه کرد و خطاب بیکی از آنان ‌گفت‌: «الحق بخالد بن الولید، فلا یقتلن ذریة، ولاعسیفا أی أجیرا ولا امرأة»«‌برو به خالد بن الولید ملحق شو به وی بگو که بتاکید کودکان و مزدوران برای خدمات و زنان را نکشد»‌. عبدالله بن زیدگفت‌: پیامبرصاز کشتن خردمند و مثله نهی ‌کرد. بروایت بخاری عمران به حصین‌ گفت‌: پیامبرصهمواره ما را برصدقه و احسان تشویق می‌کرد و ما را از مثله‌کردن دشمن برحذر می‌داشت‌.

در وصیت و دستورالعمل ابوبکر صدیق به اسامه بن زید بهنگام ارسالش به شام آمده بودکه‌: «‌خیانت نکنید و از غنایم ندزدید و غدر و خیانت نکنید و کسی را مثله نسازید و کودکان خردسال را نکشید و پیران فرتوت را نکشید و زنان را نکشید و درختان خرما را نشکنید و قطع مکنید و نسوزانید و درختان میوه را قطع نکنید و گوسفند و گاو و شتر را جز برای خوردن سر نبرید و ازکنار اقوامی خواهید گذشت که اوقات خویش را بدیرها اختصاص داده‌اند و راه زهد و پارسائی و رهبانیت‌، پیش گرفته‌اند، آنان را بحال خویش بگذارید و متعرض آن‌ها مشوید». و سید و سرور ما عمر خطاب نیز چنین دستوراتی صادر می‌کرد، در یکی از نامه‌هایش بفرماندهان آمده است‌که‌: «‌درغنایم دزدی مکنید و غدر و خیانت مکنید و کودکان را مکشید و درباره‌ کشاورزان تقوای خدا پیشه‌کنید». در و صایای او آمده است‌که‌: «‌پیران و زنان و کودکان را نکشید، مواظب باشید بهنگام حمله و شبیخون این‌گروه‌ها را نکشید و ازکشتن آن‌ها پرهیزکنید»‌.