شلاق و رجم باهم
ابن حزم و اسحاق بن راهویه و از تابعین حسن بصری میگویند: اگر شخص محصن مرتکب زنا شود، نخست یکصد ضربه شلاق به وی زده میشود سپس سنگسار میگردد تا اینکه بمیرد. و بحدیث عباده بن الصامت استدلال کردهاند که قبلا نیز نقل شد: «خذوا عنی، خذوا عنی، قد جعل الله لهن سبیلا: البكر بالبكر جلد مائة ونفی سنة، والثیب بالثیب جلد مائة والرجم»بروایت ابوداود و مسلم و ترمذی.
ازعلی بن ابیطالب کرم الله و جهه روایت شده که او روز پنجشنبه شخصی را بنام «شراجه» یکصد ضربه شلاق زد، و روز جمعه او را رجمکرد و گفت: او را برابرکتاب خدا شلاق میزنم و برابرگفته رسول خدا او را رجم میکنم. امام ابوحنیفه و مالک و شافعی میگویند: شلاق زدن و رجم با هم جمع نمیگردند و تنها رجم و سنگسار کردن برای حد زنای محصن کافی است. و ازاحمد دو روایت نقل شدهکه خرقی ظاهرترین آنها را برگزیده استکه جمع- بین دو شلاق و رجم است. و روایت دوم برابر مذهب جمهور فقها استکه تنها رجمکردن است و ابوحامد آن را برگزیده است و استدلال جمهور بر آنستکه پیامبرص«ماعز» و «غامدیه» و دو نفر یهودی را رجمکرد و بهیچ کدام شلاق نزد و خطاب به «انیس اسلمی» گفت: «اگرآن زن به ارتکاب زنا اعترافکرد او را رجمکن». و دستور ندادکه او را شلاق بزنند در حالیکه اگر شلاق زده شود باید پیش از رجم باشد. و ابوهریره ازمتاخرین دراسلام است آن را روایتکرده است بنابراین این روایت، روایت قبلی را که دایر بر جمع هردو حد میباشد، نسخکرده است سپس ابوبکر و عمر نیز در دوران خلافت خود تنها به رجم اکتفاکردند و بین «جلد و رجم» جمع نکردهاند.
شیخ دهلوی میگوید ناسخ و منسوخی درکار نیست و این دو روایت با هم تعارض ندارند بلکه امرموکول به اراده حاکم استکه اگر بخواهد هردو حد را با هم جمع میکند و اگرنخواست بیکی اکتفا میکند و گفته است به نزد من چنین پیدا است که حاکم میتواند بین هردوحد جمع نماید و مستحب استکه تنها به رجم اکتفاکند چون پیامبرصچنینکرد. و فلسفه اینکار اینست که رجم عقوبتی است که بر نفس مجرم جاری میگردد و منع از زنا بواسطه آن حاصل میشود و زدن شلاق عقوبتی است اضافی که ترک آن جایزاست بنابراین بنظر من میتوان به رجم تنها اکتفا نمود.