چه نوع زنانی محل و قوع طلاق و اقع نمیشوند و طلاق بدانان تعلق نمیگیرد؟
گفتیم که طلاق زنی و اقع میشود، که او محل و قوع طلاق باشد... پس اگر زنی محل و قوع طلاق نباشد و طلاق به وی تعلق نگیرد، طلاق براو و اقع نمیگردد... بنابر این اگر زنی بسبب عدم کفاءت و نابرابری یا بسبب کاهش مهریه او از میزان مهرالمثل یا بسبب خیار بلوغ یعنی درکوچکی عقد اوبسته شده و چون بزرگ و بالغ شد، بدان راضی نیست و میتواند آن را فسخکند - یا بسبب فساد عقد، اهلیت طلاق ندارد، هرگاه یکی ازشرایط صحت عقد وجود نداشته باشد و فساد آن معلوم گردیده است، فسخ نکاحکند، درهمه این موارد، طلاق چنین زنی صحیح نیست، چون طلاق به وی تعلق نمیگیرد، چون دراین حالات عقد در اصل و اساس بهم خورده و از بین رفته است و عقدی وجود ندارد تا طلاق و رهائی از آن لازم باشد. بنابراین اگر مرد دراین حالات به زنش بگوید: انت طالق = ترا طلاق دادم. سخن او لغو و پوچ است و اثری بر آن مترتب نمیگردد...
و همچنین اگر کسی پیش از آمیزش جنسی و همبستری و پیش از خلوت صحیح با و ی، اورا طلاق دهد، بعد از آن طلاق به وی تعلق نمیگیرد. چون بمجرد طلاق دادن پیوند زناشوئی بین آنان قطع میگردد و او نسبت به شوهرش، حکم بیگانه را پیدا میکند و محل و قوع طلاق نیست، چون نه زن اواست و نه عدهای لازم دارد - تا درعده احتمال رجوع به وی باشد -. پس اگر کسی به منکوحه خودکه هنوز حقیقتاً یا حکماً با وی همبستر نشده است،گفت: انت طلالق -ترا طلاق دادم انت طالق انت طالق. باگفتن جمله اول، دربار اول، زن بطور «بائنه» و قطعی مطلقه میگردد، چون بهنگامگفتن باراول پیوند زناشوئی موجود بود. پس باردوم و سوم و ... لغو و پوچ است، چون بدان هنگام پیوند زناشوئی بکلی قطع شده بوده است چون برای چنین زنی عده لازم نیست -وقتی که عده نباشد، پیوند بکلی قطع میشود و لی تا عده منقضی نشده است، هنوز پیوند باقی است .
و همچنین اگرخطاب بزنی که ازاو بیگانه است و پیوند زناشوئی با وی نداشته است یا خطاب بزنش که مطلقه بوده و عدهاش تمام نشده است بگوید: «انت طالق»سخنش پوچ و بیاثراست. چون بعد ازطلاق سوم درحال عده و بعد از آن جدائی آنها ازهم حالت «بینونت کبری» بخود میگیرد و دیگرطلاق مفهوم و معنی ندارد..] بعد از طلاق اول و دوم در حال عده حالت «بینونت صغری» است چون امکان و صلت بازهم هست -.