فقه السنه

فهرست کتاب

اذکا‌ر الکرب و الحزن

اذکا‌ر الکرب و الحزن

۱- ‌بخاری و مسلم از ابن عباس روایت‌ کرده‌اند که پیامبرصبه هنگام مصیبت و اندوه می‌گفت‌: «لا إله إلا الله العظیم الحلیم، لا إله إلا الله رب العرش العظیم، لا إله إلا الله رب السموات ورب الارض، ورب العرش الكریم»«هیچ معبود بحقی نیست مگرذات الله‌ که پروردگار آسمان‌ها و زمین و پروردگار عرش عظیم و عرش ‌کریم است‌»‌.

۲- ‌در ترمذی از انس آمده است که پیامبرصهرگاه پیشامدی برایش روی می‌داد می‌گفت‌: «یا حی یا قیوم برحمتك أستغیث»«ای‌کسی که همیشه زنده‌ای‌، ای کسی که همیشه پابرجائی‌، که قوام همه چیز بتواست‌، رحمت ترا بفریاد می‌طلبم‌»‌.

۳- ‌باز هم ترمذی ازابوهریره آورده است که پیامبرصهرگاه چیز مهمّی برایش پیش می‌آمد، رو به آسمان می‌گفت‌: «سبحان الله العظیم»و هر و قت فراوان تلاش می‌کرد در دعا، می‌گفت‌: «یا حی یا قیوم»‌.

۴- ‌در سنن ابوداود از ابوبکره آمده است که پیامبرصگفت‌: «دعوات المكروب: اللهم رحمتك أرجو، فلا تكلنی إلى نفسی طرفة عین، وأصلح لی شأنی كله، لا إله إلا أنت»«نیایش مصیبت زده چنین است‌: اللهم‌... خداوندا رحمت ترا امید دارم‌، مرا یک لحظه به نفس خویش و امگذار، همه احوال مرا اصلاح‌کن‌، بجز تو معبود به حقی نیست‌» .

۵- باز او از اسماء بنت عمیس روایت‌ کرده است‌که‌گفت‌: پیامبرصبه من‌گفت‌: «ألا أعلمك كلمات تقولینهن عند الكرب أو فی الكرب: الله الله ربی لا أشرك به شیئا»«دلت می‌خواهد کلماتی را بتو بیاموزم که به هنگام مصیبت آن را بگوئی‌؟الله الله پروردگار من است و هیچ چیزرا به وی شریک نمی‌گیرم‌»‌. درروایتی آمده است که این‌کلمات هفت بار گفته می‌شوند و تکرار می‌گردند.

۶- ترمذی از سعد بن ابی و قاص روایت‌ کرده که ‌گفت‌: پیامبرصفرمود: «دعوة ذی النون إذ دعا وهو فی بطن الحوت لا إله إلا أنت، سبحانك إنی كنت من الظالمین» (‌دعای حضرت یونس در شکم ماهی این بود: «لا إله إلا أنت، سبحانك إنی كنت من الظالمین» هرکس بدان دعا نیایش‌کند نیایش او پذیرفته می‌گردد)‌. و در روایت دیگری از او آمده است‌که‌: «إنی لاعلم كلمة لا یقولها مكروب إلا فرج الله عنه، كلمة أخی یونس علیه السلام» «‌من سخنی را می‌دانم که هر مصیبت زده‌ای اگرآن را بگوید: خداوند او راگشایش دهد و آن سخن برادرم یونس می‌باشد: لا اله‌...»‌.

۷- ‌احمد و ابن حبان از ابن مسعود نقل کرده‌اندکه پیامبرصگفت‌: «ما أصاب عبدا هم ولا حزن فقال: اللهم إنی عبدك ابن عبدك ابن امتك، ناصیتی بیدك، ماض فی حكمك، عدل فی قضاؤك، أسألك بكل اسم هو لك سمیت به نفسك، أو أنزلته فی كتابك، أو علمته أحدا من خلقك، أو استأثرت به فی علم الغیب عندك، أن تجعل القرآن ربیع قلبی، ونور صدری، وجلاء حزنی، وذهاب همی، إلا أذهب الله همه وحزنه، وأبدله مكانه فرحا» «‌هرکس دچار غم و اندوهی شد، بگوید: خداوند من بنده تو و فرزندکنیز تو هستم‌، سرنوشتم در دست تو است‌، حکم تو درباره من نافذ است و قضای تو درباره‌ام عدالت است‌. ترا بهر نامی که داری و خود را بدان نامیده‌ای یا آن نام را در قرآن ذکرکرده یا بکسی آموخته‌ای‌، یا نزد خود، خود را بدان نامیده‌ای‌، قرآن را بهار دلم و نور سینه‌ام و مایه زدودن غم و اندوهم‌گردان‌، خداوند ببرکت این نیایش غم و اندوه او را بشادی تبدیل می‌کند».