لزوم وقف
هرگاه و اقف کاری را انجام داد که بر و قف دلالت میکرد یا عملا صیغه و قف را بر زبان راند، و قف لزومیت پیدا میکند، مشروط بر آنکه و اقف از جمله کسانی باشد که تصرفش در مال خود صحیح باشد یعنی دارای اهلیت کامل از قبیل داشتن عقل و بلوغ و حریت و اختیار باشد و انعقاد آن نیازی بقبول کردن موقوف علیه ندارد. هرگاه و قف لزومیت پیدا کرد، فروش و هبه و بخشیدن آن و هرنوع تصرفی که زایل کننده و قفیت آن باشد، جایز نیست. و هرگاه و اقف مرد از او به ارث برده نمیشود، چون مقتضای و قف اینست و بدلیل قول رسول الله در حدیث عمر خطاب که گذشت: «لا یباع ولا یوهب ولا یورث».
ابوحنیفه میگوید بیع و فروش و قف جایز است. ابویوسف از یاران امام. ابوحنیفه گفت: اگر این حدیث به امام میرسید بدان قول میکرد و میپذیرفت، راجح مذهب شافعیه اینست که ملکیت موقوفه بخداوند منتقل میشود، دیگر ملک و اقف و موقوف علیه نیست.
مالک و احمد گفتهاند ملکیت به موقوف علیه منتقل میشود بنابراین باید آن را مراعات کرد و درباره آن داوری کرد.