فقه السنه

فهرست کتاب

جلوگیری ‌از انزال ‌‌و محدود کردن ‌نسل

جلوگیری ‌از انزال ‌‌و محدود کردن ‌نسل

قبلا گفتیم‌ که اسلام ‌کثرت نسل و ازدیاد آن را مورد تشویق قرار داده است زیرا ازدیاد جمعیت‌، در میان ملت‌ها و اقوام‌، مظهر و نشانه نیرو و قدرت می‌باشد که گویند: «وإنما العزة للكاثر»«‌عزت و افتخار از آن‌گروه بیشتر است‌». و آن را اسلام یکی از عوامل مشروعیت ازدواج قرار داده است‌، که پیامبرصگفت‌: «تزوجوا الولود الودود فإنی مكاثر بكم الامم یوم القیامة»«‌با زنان مهربان و زنانی که بچه‌زا هستند و بچه می‌زایند ازدواج ‌کنید، براستی در روز قیامت من به کثرت جمعیت شما بر دیگر ملتها و ادیان‌، مباهات و افتخار می‌کنم‌»‌. با این حال در شرایط و احوال و یژه‌ای‌، اسلا‌م محدود کردن نسل و جلوگیری از حاملگی را منع نکرده است‌، خواه این پیش‌گیری از حاملگی به و سیله دارو باشد یا بوسایل دیگری صورت‌گیرد. بنابراین اگر کسی دارای عائله فراوان باشد و نتواند فرزندان خود را بنحو صحیح و شایسته تربیت‌کند، برایش مباح و جایز است که از حاملگی زنش جلوگیری ‌کند و برنامه تنظیم خانواده را اجرا نماید. و اگر زن ضعیف و ناتوان باشد یا پشت سر هم بزاید و هر سال حامله شود یا شوهرش تنگ دست باشد، بازهم جلوگیری از بارداری مباح و جایز است‌، بلکه بعضی از علماگفته‌اند دراین اوضاع و احوال جلوگیری نه تنها مباح بلکه سنت است‌. امام محمد غزالی‌ گوید: اگر زن نگران از دست دادن جمال و زیبائی خود باشد، حق زوجین است که از حاملگی وی جلو‌گیری کنند.

عده بسیاری از اهل علم ‌گفته‌اند بطورکلی جلوگیری از حاملگی و تنظیم خانواده مباح است و بدینگونه استدلال ‌کرده‌اند:

۱- بخاری و مسلم از جابر روایت کرده‌اند که اوگفت‌: "‌ما در زمان پیامبرصاز انزال جلوگیری می‌کردیم‌، و قرآن بر پیامبرصهمچنان نازل می‌شد یعنی پیامبرصاز این عمل مااطلاع داشت و اگر ممنوع بود، قرآن آن را منع می‌کرد.

۲- مسلم از جابر روایت کرده است که گفت‌: ما در‌زمان پیامبرصاز انزال پیش‌گیری می‌کردیم و این عمل ما بگوش پیامبرصنیز رسیده بود و از آن اطلاع پیداکرده بود و ما را از آن منع نمی‌نمود.

امام شافعی گوید: ما ازگروهی از یاران ‌پیامبرصروایت کرده‌ایم که آنان جلوگیری از انزال را جایز دانسته‌اند و در آن اشکالی ندیده‌اند. بیهقی گفته است‌: سعدبن ابی و فاض و ابوایوب انصاوی و زید بن ثابت و ابن عباس و دیگران جلوگیری از انزال را جایز دانسته‌اند و مذهب مالک و شافعی نیز چنین است‌.

عمر بن خطاب و علی بن ابیطالب -‌خدایشان بیامرزاد -‌اتفاق نظر دارند بر اینکه و قتی اسقاط حمل و سقط جنین‌، بچه‌کشی محسوب می‌شود، که هفت مرحله بر و ی‌گذشته باشد و آن‌ها را طی‌کرده باشد -‌قاضی ابویعلی و دیگران با اسناد خود از عبید بن رفاعه و ازپدرش نقل‌کرده‌اندکه‌گفت‌: علی بن ابیطالب و ز‌بیر و سعد و گروهی از اصحاب پیامبرصدرنزد عمر بن خطاب نشسته بودند و از مساله «‌عزل جلوگیری ازانزال بمنظور پیش‌گیری» سخن بمیان آمد، همه‌گفتند: اشکالی ندارد. مردی‌گفت‌: مردم‌گمان می‌کنند که این عمل هم یکنوع «‌زنده بگورکردن بچه» است علی بن ‌‌ابی‌طالب‌گفت‌:وقتی زنده بگورکردن تحقق می‌پذیرد، که جنین هفت مرحله را طی‌کرده باشد. مرحله پرورش از خاک‌، مرحله تبدیل به نطفه‌، مرحله تبدیل به زن بسته‌، مرحله تبدیل به پاره‌گوشت‌، مرحله پدید آمدن استخوان بندی بدن‌، مرحله رویش‌گوشت براندام‌ها، و مرحله شکل پذیری‌. عمر بن خطاب این سخن را از علی شنید و گفت‌: راست‌گفتی‌، خدایت عمر طولانی دهاد‌.

ظاهریه‌ گویند: جلوگیری از حاملگی حرام است و آنان بروایتی استدلال ‌کرده‌اند که جذامه دختر و هب‌ گفته است‌:گروهی ازمردم درباره جلوگیری ازانزال -‌عزل -‌از پیامبرصسوال‌کردند، پیامبرصگفت‌: «ذلك هو الواد الخفی» «‌این عمل یکنوع بچه زنده بگورکردن پنهانی است».

امام محمد غزالی درباره این روایت‌گفته است‌: در «‌صحیح» احادیث صحیحی آمده است که بموجب آن‌ها جلوگیری از انزال مباح است و اینکه پیامبرصگفته است‌: «ذلك الواد الخفی»، درست مانند «الشرك الخفی» است‌ که کراهت و مکروه بودن آن عمل را می‌رساند نه حرام بودن آن را و مقصود از کراهت هم خلاف الاولی است‌یعنی پرهیزازاین عمل بهتر است‌. و این عمل خوب نیست همانگونه که‌ گویند: نشستن در مسجد بدون ذکر و نماز خواندن مکروه است یعنی خوب نیست بعضی از علمای حنفیه می‌گویند: جلوگیری از انزال بمنظور پیشگیری از حاملگی و قتی مباح است که زن رضایت داشته باشد در غیراین صورت مکروه است .