معنی قبض و تسلیم داشتن
البته قبض به نسبت هر چیز فرق میکند -در باغ و ملک و زمین، آزاد گذاشتن دست مشتری که ملک بموجب عقد بوی منتقل شده است که در آن تصرف کند و از آن بهرهبرداری نماید مانند کشتن زمین و سکونت درمنزل و نشستن در زیرسایه درخت یا میوه چیدن و امثال اینها خود قبض و تسلیم است.
و قبض در چیزهائی که نقل آنها ممکن است یعنی اموال منقول مانند مواد خوراکی و پوشاکی و حیوان و امثال آن بطریقه زیر است:
اول: با دریافت مقدار پیمانه و و زن اگر از این قبیل اشیاء باشد.
دوم: با انتقال آن از جای خودش اگر تخمینی روی آن معامله و اقع شده باشد.
سوم: در غیر اینها برای قبض به عرف و عادت مردم محل مراجعه میشود.
دلیل اینکه قبض در منقولات با دریافت مقدار هست، روایت بخاری است که پیامبرصبه عثمان بن عفان گوید: «إذا سمیت الكیل فكل» «هرگاه در بیع نامی از کیل و پیمانه بردی پس پیمانهکن». و این دلیل است بر و جوب کیلکردن و پیمانه نمودن، و قتی که پیمانه و کیل آن شرط شده باشد و و زن نیز بر آن قیاس میشود، چون با هم مشترک هستند، چون هردو معیار تقدیر و تعیین اشیاء هستند پس در هر چیزی که با تعیین مقدار تملیک میشود، و اجب است که قبض با دریافت مقدار صورت گیرد، خواه مواد خوراکی باشد یا غیر خوراکی.
و دلیل و جوب انتقال چیزهائی که تخمینی خریده میشوند، در محل آنها روایتی است از ابن عمرکه بخاری و مسلم آوردهاند که او گفت: ما از کاروانیان و قافلهها، مواد خوراکی را تخمینی میخریدیم، پس پیامبرصما را منع کرد که آنها را بفروشیم پیش از آنکه از جای خود منتقل سازیم.
و این اختصاص به مواد خوراکی ندارد، بلکه شامل اشیاء دیگر مانند پنبه و کتان و امثال آنها نیز میشود، هنگامی که بصورت تخمینی و سرجمع فروخته شوند، چون هیچ فرقی با هم ندارند.
اما غیر از اینها که نصی درباره آنها نیامده است، به عرف رایج مردم در اینگونه موارد، مراجعه میشود، پس هرجا نص باشد بدان عمل میکنیم و هرجا نص نباشد بعرف رایج و متداول مردم مراجعه میکنیم، برای قبض و تسلیم.