تعریف دیه
دیه مالی است که بسبب و قوع جنایت و اجب میشود و به مجنی علیه یا اولیای او پرداخت میگردد. «ودیت القتیل»«یعنی خونبها و دیه مقتول را پرداختم». دیه برای چیزهائی پرداخت میشودکه قصاص دارد و برای چیزهائی نیز پرداخت میشودکه قصاص ندارد و دیه را «عقل» نیز مینامند بدان جهت دیه را «عقل» نامیدهاند چون قاتل و قتی مرتکب قتل شد، شتران دیه را جمع میکند و آنها را در حیاط اولیای مقتول زانو میبندد تا بآنان تسلیم شوند. «عقلت عن فلان»«یعنی غرامت و دیه و خونبهای جنایتش را پرداختم».
نظام دیه و خونبها درمیان اعراب معمول بوده و اسلام نیز آن را پذیرفته است و دلیل آن سخن خداوند است که میفرماید: ﴿وَمَا كَانَ لِمُؤۡمِنٍ أَن یَقۡتُلَ مُؤۡمِنًا إِلَّا خَطَٔٗاۚ وَمَن قَتَلَ مُؤۡمِنًا خَطَٔٗا فَتَحۡرِیرُ رَقَبَةٖ مُّؤۡمِنَةٖ وَدِیَةٞ مُّسَلَّمَةٌ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِۦٓ إِلَّآ أَن یَصَّدَّقُواْۚ فَإِن كَانَ مِن قَوۡمٍ عَدُوّٖ لَّكُمۡ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَتَحۡرِیرُ رَقَبَةٖ مُّؤۡمِنَةٖۖ وَإِن كَانَ مِن قَوۡمِۢ بَیۡنَكُمۡ وَبَیۡنَهُم مِّیثَٰقٞ فَدِیَةٞ مُّسَلَّمَةٌ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِۦ وَتَحۡرِیرُ رَقَبَةٖ مُّؤۡمِنَةٖۖ فَمَن لَّمۡ یَجِدۡ فَصِیَامُ شَهۡرَیۡنِ مُتَتَابِعَیۡنِ تَوۡبَةٗ مِّنَ ٱللَّهِۗ وَكَانَ ٱللَّهُ عَلِیمًا حَكِیمٗا٩٢﴾[النساء: ۹۲]. «برای هیچ فرد باایمانی جایز و لایق و صحیح نیست که فرد با ایمانی را که برادر ایمانی او است به قتل برساند چون براستی ایمان مانع این کار است مگراینکه اینکار از روی خطا و اشتباه از او سر زند و در عین حال کسی که فرد باایمانی را ازروی خطا به قتل برساند باید یک برده مومن را آزاد کند و خونبهائی نیز بهکسان او بپردازند مگراینکه آنها خونبها را ببخشند و اگر مقتول از جمعیتی باشد که دشمن شما هستند و بین شما و ایشان جنگ است و کافرند و لی مقتول با ایمان بوده باشد و قاتل از آن خبرنداشت، تنها یک برده مومن را آزادکند، چون دیه او ساقط شده است و قوم کافرش از او ارث نمیبرند پس دیه لازم نیست و اگر از جمعیتی باشدکه میان شما و آنها پیمانی برقرار است باید خونبهای او را به کسان او بپردازید و یک برده نیز آزاد کند و آن کس که دسترسی به آزاد کردن برده ندارد دوماه پی در پی روزه میگیرد این نوع تخفیف و توبه الهی است و خداوند دانا و حکیم است».
ابوداود از عمرو بن شعیب و او از پدرش و او از جدش روایت کرده است که گفت: «قیمت دیه درزمان پیامبرصهشتصد دینار یا هشتهزار درهم بود و در آنوقت دیه اهل کتاب نصف دیه مسلمین بود و بر همین منوال بود تا زمان خلافت حضرت عمر بن خطاب که روزی در خطبهگفت: هان ای مردم بدانیدکه قیمت شترگران شده است».
لذا بر اهل شام و مصر یک هزاردینار طلا و بر اهل عراق دوازده هزار و رق و بر صاحبان گاو دویست راسگاو و بر صاحبان گوسفند دو هزار راس گوسفند و بر صاحبان لباس زبنت دویست لباس = زیر جامه و ردا یا پیراهن و شلوار. فرض نموده و دیه را آن مقدار قرار داد.
امام شافعی در مصرگفت: صاحبان طلا و و رق نقره و بعبارت دیگر مردمان هرجا باید قیمت شتران دیه را بپردازند هراندازه باشد مرجح آنست که بطور قطعی و بدون شک به اثبات نرسیده است که پیامبرصدیه را بغیر از شتران نرخگذاری کرده باشد تا عمر جنس آن را افزایش داده باشد بلکه این افزایش عمر بمقتضای افزایش نرخ و قیمت روز شتر بوده است.