احوال جدهها = مادر پدر و مادر مادر = مادر بزرگها
از قبیصه بن ذویب روایت شده است کهگفت: جدهای نزد ابوبکر آمد و از او میراث خود را خواست، ابوبکر گفت: در کتاب خدا از سهم شما حرفی زده نشده و چیزی نداری و در سنت پیامبرصنیز چیزی سراغ نداریم، برگرد تا اینکه از مردم سوالکنم. لذا در این باره از مردم سوالکرد. مغیره بن شعبه گفت: من در حضور پیامبرصبودم که یک ششم بجده داد. ابوبکر گفت: آیاکسی با تو حاضر بود؟ محمد بن مسلمه انصاری برخاست سخنی همچون سخن مغیره زد. لذا ابوبکر یک ششم بدان جده داد. قبیصه گفت: سپس جدهای دیگرآمد نزد عمر خطاب و از او میراث خود را طلبید. عمرگفت: تو درکتاب خدا سهمی نداری و لی این سهم یک ششم هست که اگر شما دو جده باشید این یک ششم بین شما است و هرکدام تنها باشد از آن او است و من چیزی بر آن نمیافزایم. بروایت پنج نفر از صحاح جز نسائی و بتصحیح ترمذی.
جدات صحیح سه حالت دارند:
۱- این جدات یک ششم دارند خواه یکی تنها باشد یا بیشتر باشند و اگر درجه آنها مساوی باشد مانند مادر مادر و مادر پدر دراین یک ششم بطور مساوی شریک هستند.
۲- جدات قریب و نزدیک از هر جهت باشند جدات بعیده را حجب و محروم مینمایند مثلا مادر مادر، مادر مادر مادر را و همچنین مادر پدر پدر را نیز حجب و محروم مینماید.
۳- جدات هرجهتی داشته باشند خواه از جهت پدر یا مادر، به و سیله مادر میت ساقط میشوند و هرکس از جانب پدرمیت با میت پیوند داشته باشد به و سیله پدر میت ساقط میشود، و لیکسی که از جانب مادربا وی پیوند داشته باشد به و سیله پدرساقط نمیشود، جد مادرش را حجب میکند چون مادرجد بسبب جد نسبت به میت قرابت یافته است.