فقه السنه

فهرست کتاب

راه آزادی بندگان

راه آزادی بندگان

اسلام برای آزادی‌، درهای متعددی گشوده و راه‌های نجات از بردگی را بیان داشته است و و سایل متعدد و گوناگونی برای رهائی بندگان از بندگی‌، پدید آورده است:

۱- اسلام آزادی بندگان را راهی به رحمت و بهشت خدا قرار داده است‌. خداوند می‌گوید: ﴿فَلَا ٱقۡتَحَمَ ٱلۡعَقَبَةَ١١ وَمَآ أَدۡرَىٰكَ مَا ٱلۡعَقَبَةُ١٢ فَكُّ رَقَبَةٍ١٣[البلد: ۱۱-۱۳]. «چرا از این‌ گردنه نمی‌گذرید و نمی‌دانید گذشتن از این‌گردنه چیست‌؟ آزادی بندگان یعنی با آزاد کردن بندگان می‌توانید از همه سختی‌ها بگذرید و برضای خدا برسید»‌.

مردی عرب بیابانی نزد پیامبرصآمد و گفت‌: ای رسول خدا عملی را به من نشان بده که مرا به بهشت و ارد سازد. پیامبرصگفت‌: «عتق النسمة، وفك الرقبة» «‌آزادی نفسی و جانی و رهائی‌گردنی از بند بندگی‌»‌. آن مردگفت‌: ای رسول خدا مگر «نسمه» و «‌رقبه» یکی نیستند؟ پیامبرصگفت‌: «لا، عتق النسمة أن تنفرد بعتقها، وفك الرقبة أن تعین فی ثمنها» «‌آزادی نسمه آنست که به تنهائی او را آزاد کنی و فک رقبه آنست که در پرداخت بهای وی به و ی‌کمک‌کنی‌، چون ممکن است که عقد به کتابت کرده باشد»‌.

۲- ‌آزادی بنده ‌کفاره قتل خطاء است‌ که خدارند می‌فرماید: ﴿...وَمَن قَتَلَ مُؤۡمِنًا خَطَ‍ٔٗا فَتَحۡرِیرُ رَقَبَةٖ مُّؤۡمِنَةٖ...[النساء: ۹۲] «هرکس مومنی را بخطا بکشد باید بنده مومنی را آزادکند»‌.

۳- هرکس قسم خود را نقض‌ کند و بشکند، باید برده‌ای را آزاد کند که خدا می‌فرماید: ﴿فَكَفَّٰرَتُهُۥٓ إِطۡعَامُ عَشَرَةِ مَسَٰكِینَ مِنۡ أَوۡسَطِ مَا تُطۡعِمُونَ أَهۡلِیكُمۡ أَوۡ كِسۡوَتُهُمۡ أَوۡ تَحۡرِیرُ رَقَبَةٖۖ [المائدة: ۸۹]. «‌هرکس قسم خویش را نقض‌کند، بایدکفاره و تاوان آن‌، ده نفر را آنگونه که بطور متوسط خانواده خویش را اطعام می‌کند، اطعام نماید یا برایشان لباس تهیه کند یا بنده‌ای را آزاد کند و بآزادی او کمک‌ کند»‌.

۴- کسی که با همسر خویش مرتکب «‌ظهار» شود کفاره این‌گناه او آزادی بنده‌ای است که خدا می‌فرماید ﴿وَٱلَّذِینَ یُظَٰهِرُونَ مِن نِّسَآئِهِمۡ ثُمَّ یَعُودُونَ لِمَا قَالُواْ فَتَحۡرِیرُ رَقَبَةٖ مِّن قَبۡلِ أَن یَتَمَآسَّاۚ[المجادلة: ۳]. «‌کسانی که نسبت بزنان خویش مرتکب «‌ظهار»، می‌شوند سپس از گفته خویش پشیمان می‌گردند، بایستی پیش از آنکه با زنان‌شان تماس جنسی برقرار کنند و مباشرت نمایند، بتاوان آن بنده‌ای را آزاد کنند»‌.

۵- ‌اسلام یکی از مصارف زکات را خریدن بندگان و کمک به آزادی آن‌ها قرار داده است یعنی بدانان زکات داده شود تا خود را بخرند و آزاد کنند که می‌فرماید: ﴿۞إِنَّمَا ٱلصَّدَقَٰتُ لِلۡفُقَرَآءِ وَٱلۡمَسَٰكِینِ وَٱلۡعَٰمِلِینَ عَلَیۡهَا وَٱلۡمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمۡ وَفِی ٱلرِّقَابِ[التوبة: ۶۰]. «‌براستی مصارف صدقات و زکات عبارتند از: بینوایان و فقیران و کسانی که بجمع‌‌آوری زکات مشغول هستند و کسانی‌ که بعنوان جلب نظر و تالیف و دلجوئی بدانان داده می‌شود و بندگانی که می‌خواهند خویشتن را آزادکنند، می‌باشد».

۶- اسلام امرکرده است که با بندگان بر مبلغی مال عقد به ‌کتابت شود: که می‌فرماید: ﴿وَٱلَّذِینَ یَبۡتَغُونَ ٱلۡكِتَٰبَ مِمَّا مَلَكَتۡ أَیۡمَٰنُكُمۡ فَكَاتِبُوهُمۡ إِنۡ عَلِمۡتُمۡ فِیهِمۡ خَیۡرٗاۖ وَءَاتُوهُم مِّن مَّالِ ٱللَّهِ ٱلَّذِیٓ ءَاتَىٰكُمۡۚ[النور: ۳۳]. «بندگان و بردگانی که خواهان عقد به‌کتابت می‌شوند با آنان عقد به ‌کتاب‌کنید، اگر در آنان خیر و نیکی سراغ داشتید و از مال خدا که به شما داده است‌، بدانان بدهید تا بتوانند به عقد خویش و فا کنند یعنی از سهم زکات‌ که حق الله است بدانان ‌کمک‌ کنید تا موفق به آزادی خویش شوند».

۷- ‌هرکس نذر کند که بنده‌ای را آزاد کند و فای به نذر بر او و اجب می‌شود هرگاه مقصودش تحقق پیدا کرد.

پس معلوم شدکه اسلام منبع و سرچشمه برده سازی و برده‌گیری را محدود و تنگ‌ کرده است و با آنان بسیار کریمانه معامله و رفتار نموده است و درهای‌ گوناگون و متعددی برای آزادی آن‌ها گشوده است‌، تا بدینوسیله زمینه آزادی نهائی آنان را از زیر یوغ بردگی فراهم آورد و آنچنان بسوی آنان دست مهر و یاری‌، دراز کرده است که در طی روزگار هرگز فراموش نمی‌شود.