فقه السنه

فهرست کتاب

۱٢- ‌شراب و می‌

۱٢- ‌شراب و می‌

باتفاق جمهور علماء شراب و می‌پلید و ناپاک است‌، زیرا خداوند می‌فرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّمَا ٱلۡخَمۡرُ وَٱلۡمَیۡسِرُ وَٱلۡأَنصَابُ وَٱلۡأَزۡلَٰمُ رِجۡسٞ مِّنۡ عَمَلِ ٱلشَّیۡطَٰنِ فَٱجۡتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ٩٠[المائدة: ۹۰]. «ای‌ کسانی که ایمان آورده‌اید، بیگمان شراب و قمار و بتها و ازلام ( که یکنوع تیرهای مخصوص بخت‌آزمائی بوده است‌) پلیدند و از عمل شیطانند، پس از آن‌ها دوری‌کنید تا رستگار شوید».لیکن‌ گروهی به پاکی می‌و شراب رای داده‌اند و کلمه‌ی «رجس» را در آیه به پلیدی و ناپاکی معنوی تعبیر کرده‌اند، زیرا «رجس» خبر از ناپاکی شراب و می‌و کلماتی معطوف بر آن‌، می‌دهد و یقیناً آن‌ها، به پلیدی حسی و ظاهری توصیف نمی‌شوند و خداوند می‌فرماید: ﴿ ۡتَنِبُواْ ٱلرِّجۡسَ مِنَ ٱلۡأَوۡثَٰنِ[الحج: ۳۰]. «پس از بت‌های رجس (‌پلید) اجتناب ‌کنید»،بدیهی است‌ که نجاست و پلیدی بت‌ها، معنوی است و کسی که بدان‌ها، دست بزند، نجس نمی‌شود. و در خود آیه تفسیر شده است‌ که‌: «از عمل شیطان است‌، و دشمنی و کینه را در بین شما، پدید می‌آورد و از یاد خدا و نماز، منع می‌کند و غفلت می‌آورد، و درکتاب «سبل السلام» آمده است‌ که: «حقیقت آنست که درباره‌ی ذات و عین اشیاء‌، اصل بر طهارت و پاکی آن‌هاست و حرمت با نجاست و پلیدی ملازمت ندارد (‌لازم نیست که هر جا حرمت باشد، نجاست نیز همراه آن باشد) زیرا «حشیش» حرام است و پلید نیست‌، بلکه پاک است‌، اما هرجا نجاست و پلیدی باشد، حرمت وجود دارد (‌هر چیزی که نجس باشد، حتماً حرام است‌) و عکس آن صادق نیست‌، زیرا حکم به نجاست چیزی‌، عبارت است از منع دست زدن بدان‌، بطور کلی‌، پس حکم به نجاست عین و ذات چیزی‌، حکم به حرام بودن آن است‌، و لی حکم به حرام بودن چیزی حکم به نجاست و پلیدی آن نیست‌، زیرا پوشیدن حریر و استعمال شخصی طلا (‌به تفصیلی که در فقه مذکور است‌) بر مردان حرام است و حال آنکه بحکم ضرورت شرع و اجماع علماء هردو پاکند، بنابر این حرمت شراب و می‌ که بموجب نص ثابت شده است‌، از آن لازم نمی‌آید که پلید هم باشد، بلکه برای پلیدی آن‌، باید دلیل دیگری باشد. در غیر این‌صورت‌، بر اصل طهارت‌ که متفق علیه است‌، باقی می‌ماند، پس ‌کسی‌ که خلاف آن را ادعا کند، بر وی است که دلیل بیاورد».