فلسفه آغاز عقد با خطبه
در «حجه الله البالغه» آمده است که مردمان جاهلی پیش از عقد نکاح افتخارات قوم خویش را برمیشمردند و پس از ذکر آن، مطلب خویش را ادا میکردند، این رسم نیکو همچنان ماند و به ایراد خطبه تبدیل گردید و ایراد خطبه موجب میگردد، جریان عقد شهرت پیداکند و درملاء عام و با اطلاع مردم و درجلو چشم آنان صورتگیرد و این کار نیکو است تا مردم ازنکاح باخبرشوند و نکاح با زنا فرق داشته باشد...
بعلاوه خطبه برایکارهای مهم ایراد میشود و اهمیت دادن به نکاح و ازدواج و بزرگ جلوه دادن آن نیکو و پسندیده است، لذا پیامبرصاصل خطبه خواندن پیش از نکاح را پذیرفت و اوصاف و الفاظ آن را تغییر داد، و نشان دادکه برای هر مقامی مقالی مناسب است و هر عملی شایسته است که با شعایرخداوند آغاز گردد تا دین حق در همه شئون مومنان پرچم خویش را بیفرازد و شعارها و علامات خود را آشکار نماید، لذا پیامبرصانواع ذکر و حمد و ستایش و استغفار و استعانت و استعاذت و توکل و تشهد و آیاتی از قرآن مجید را در آن گنجانیده است. برای اینست که میفرماید: «وكل خطبة لیس فیها تشهد فهی كالید الحذماء وقوله كل كلام لا یبدأ فیه بحمدالله فهو أجذم فصل ما بین الحلال والحرام الصوت والدف فی النكاح» «فرق بین و صلت حلال و حرام آنست که و صلت حلال و نکاح شرعی این عمل با صدای آشکار و آواز و ترانه و دف صورتگیرد و همه از آن اطلاع یابند در حالیکه در و صلت حرامکسی خبر ندارد».