ضمانت نسبت بهکشت و زرع و میوهها و چیزهائیکه حیوانات تلف می کنند
جمهور علما ازجمله مالک و شافعی و اکثر فقهای حجاز میگویند: اگرحیوان در روز کسی یا مال غیر را تباه سازد، صاحب حیوان ضامن نیست زیرا در عرف و عادت مردم، صاحبان باغها و بستانها در روز از آنها محافظت میکنند و صاحبان حیوانات عرفا و عادتا در روز آنها را آزاد میگذارند و شبها آنها را به خوابگاه برمیگردانند، پس کسی که با این عادت و عرف عمومی مخالفت میکند ازراه و رسم مردم خارج شده و خود سبب تضییع مال خود شده است. البته این و قتی است که مالک حیوان همراه آن نباشد و اگرخود مالک همراه حیوان باشد او ضامن چیزی است که حیوان تلفکرده است، خواه سوار بر آن باشد یا آن را براند و یا زمام و افسار آن را بدست داشته باشد یا نزدیک آن ایستاده و خواه آن را با پا یا دست یا دهان تلف کند.
آنان بحدیثی استدلالکردهاندکه امام مالک از ابن شهاب و او از حرام بن سعید بن المحیصه روایتکرده استکه: شتر براء بن عازب داخل بستان مردی شده بود و زیان و خسارتی ببار آورده بود پیامبرصحکمکرد باینکه صاحب باغ و بستان موظف است، در روز از بستان و باغ خود، مواظبت و محافظتکند و اگر چهارپایان در شب چیزی را تباهکنند و تلف نمایند، صاحبان آنها ضامن میباشند.
ابوعمر بن عبدالبر گفت: این حدیث اگرچه «مرسل» است و لی مشهور میباشد. پیشروان حدیث آن را «مرسل» دانسته و افراد مورد اعتماد آن را روایت کردهاند و فقهای حجاز بدان عملکرده و آن را پذیرفتهاند. و در مدینه نیز بدان عمل کردهاند.
و کافی است که اهل مدینه و باقی اهل حجاز بدان عملکرده باشند.
«سحنون» از علمای مالکیه گفته است، این حدیث برای مدینه و امثال آن صادق است، که باغها و بستانهایشان دارای دیوار جداگانه هستند و محصورند و اما در جاهائی که کشتزارها بهم پیوسته هستند و مانع ندارند و همچنان باغهائی که دیوار ندارند و بهم پیوسته هستند، صاحبان چهارپایان ضامن چیزهائی میباشند، که چهارپایانشان تلف میکنند، خواه در روز و خواه در شب باشد. علمای حنفیه گفتهاند اگرمالک حیوانات همراه آنها نباشد چه شب باشد یا روز ضامن آنها نیستند بخاطر همان حدیثی که قبلا نقل شد: «جرح العجماء جبار...»علمای حنفیه همه اعمال حیوانات را قیاس بر «جرح = زخم» آنها کردهاند. اگر مالک آنها همراه آنها باشد دراین صورت اگرمالک آنها را سوق دهد در هر صورت ضامن چیزی است که تلفکنند. اگر آنها را دنبال خود بکشد یا سوار بر آنها باشد تنها ضامن چیزی است که با دهان یا با دست تلفکنند و ضامن چیزی نیستندکه با پا تلفکنند. جمهور علما در جواب آنانگفتهاند: حدیثی که حنفیه بدان استدلال کردهاند، عام است و و سیله حدیث براء بن عازب تخصیص یافته است. البته این درباره کشت و میوهها است و درباره غیر آنها ابن قدامه در مغنی گفته است: «اگر چهار پا غیر از کشت و زرع را تلفکند، صاحبش ضامن آن نیست، خواه شب باشد یا روز، مادام که دست صاحب حیوان بر آن نباشد، یعنی مادام که در دسترس او نباشد».
از شریح -قاضی -نقل شدهکهگلهگوسفندی شبی بکشتزاری که بدور آن دیوار کشیده بودند، رفت و او حکمکرد باینکه صاحب گلهگوسفند ضامن میباشد. و شریح این آیه را خواند: ﴿إِذْ نَفَشَتْ فِیهِ غَنَمُ الْقَوْمِ﴾[الأنبیاء: ۷۸]. «وقتی که گله قرم در آن چریده برد»و گفته نفش = چریدن بدون شبان. درشب پیش میآید نه درروز. و لی ثوریگفته است اگر روز هم باشد صاحبش ضامن است چون آنها را آزاد گذاشته و کوتاهی کرده است. بعلاوه ما قول پیامبرصرا نیز داریم که فرمود «جرح العجماء جبار»که متفق علیه است. و بموجب آن هدر است. و اما «نفش» که درآیه آمده است مراد از آن چریدن در شب میباشد و طبیعی است که این در مورد کشتی است که حیوانات با چریدنشان در آن، آن را تباه میسازند و بچرای در آن علاقه دارند و مشتاق میباشند و لی در غیرکشت چنین نیست پس نمیتوان غیرکشت و زرع را بر آن قیاسکرد، چون اشتهای حیوانات بچریدن درآن بیشتر است. پایان سخن مغنی.