۳- فلسفه مشروعیت تعزیر و فرق آن با حدود شرعی
اسلام بدینجهت تعزیر را مقرر داشته است تا و سیله آنگناهکاران و مخالفین نظام، تنبیه و تادیبگردند، فلسفه تعزیر همان فلسفه و حکمت حدود الهی است که قبلا بیانگردید، جز آنکه از سه جهت با حدود فرق دارد:
۱- همه مردم درحدود با هم مساوی هستند در صورتیکه تعزیر نسبت باشخاص مختلف فرق میکند. هرگاه مرد بزرگواری دچار لغزش شد میتوان از لغزش او صرفنظرکرد و او را مورد عفو قرار داد و اگر مورد مجازات و کیفر قرارگیرد، لازم است عقوبت و کیفر او از عقوبت و کیفر اشخاص پائینتر از او، که همان لغزش را مرتکب شدهاندکمتر باشد، چون منزلت او شریفتر است]در حدود چنین نیست - احمد و ابوداود و نسائی و بیهقی روایت کردهاند که پیامبرصگفت: «أقیلوا ذوی الهیئات عثراتهم، إلا الحدود» یعنی هرگاهکسی معروف به شرو تباهی نیست، دچارلغزشی شد یا مرتکب گناه صغیرهایگردید، یا مرد مطیع و نیکوکاری بود، و برای اولین بارمرتکب خطا و گناه شد او را مواخذه و مجازات نکنید و اگر بایستی که مجازات شود، مجازاتش خفیف باشد، مگر در حدود که همه در حدود یکسان هستند.
۲- وقتی که داوری حدود الهی پیش حاکم رفت، و حاکم بر آن اطلاع پیداکرد شفاعت و میانجیگری درباره آنها جایز نیست، در حالیکه برای تعازیر شفاعت و و ساطت برای تخفیف یا صرفنظرکردن از آن جایز است.
۳- اگر کسی در تعزیر بمیرد، ضمانت دارد. عمر بن خطاب زنی را ترسانده بود، آن زن دچار شکم درد و لاغری شد و سقط جنینکرد و بچهای مرده بدنیا آورد او دیه بچه را قبولکرد -بعضیگفتهاند دیه را باید از بیتالمال داد و برخی گفتهاند دیه را باید از عاقله و لی امر گرفت.
ابوحنیفه و مالک گفتهاند تعزیر نیز مانند حدود است و درآن ضمانت و چیزی و اجب نیست.