نفقه زنی که در عده است
زنی که درعده طلاق رجعی یا در عده حاملگی باشد، استحقاق دریافت نفقه را دارد چون خداوند درباره زنی که در عده طلاق رجعی است میفرماید:
﴿أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ سَكَنْتُمْ مِنْ وُجْدِكُمْ...﴾[الطلاق: ۶]. «زنانی را که بصورت طلاق رجعی طلاق دادهاید، در جائی سکونت دهید که خود آنجا هستید و درخور توانائی و امکان مالی شما است».و درباره زنان حامله میگوید: ﴿...وَإِنْ كُنَّ أُولَاتِ حَمْلٍ فَأَنْفِقُوا عَلَیْهِنَّ حَتَّى یَضَعْنَ...﴾[الطلاق: ۶]. «و اگر زنان طلاق داده شده آبستن باشند تا زمانی که و ضع حملکنند نفقه و هزینه زندگی آنان را بدهید».
این آیه اخیر دلالت دارد بر اینکه نفقه زن حامله و اجب است، خواه مطلقه رجعی یا مطلقه بائنه و قطعی یا در عده و فات شوهرباشد.
اما زنی که بصورت بائنه و قطعی طلاق داده شده و شوهرحق رجوع به وی را ندارد و حامله هم نیست، علما درباره و جوب نفقه او اختلاف دارند:
۱- امام مالک و شافعی میگویند: منزل و محل سکونت بوی دادن و اجب است و لی نفقهای ندارد. چون خداوند میفرماید: ﴿أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ سَكَنْتُمْ مِنْ وُجْدِكُمْ...﴾[الطلاق: ۶].
۲- عمر بن خطاب و عمر بن عبدالعزیز و ثوری و حنفیها میگویند: او حق محل سکونت و نفقه را دارد. آنان به مفهوم عام آیه فوق استدلالکرده و میگویند بموجب آن دادن محل سکونت و اجب است، و هر و قت محل سکونت شرعاً و اجب باشد، نفقه نیز به تبعیت آن و اجب میگردد، چون در طلاق رجع، و در و قتی که زن حامله باشد و بمجرد برقراوی پیوند زناشوئی به تبعیت محل سکونت،نفقه نیزواجب میشود پس درطلاق بائنه، نیز چنین است.
عمربن خطاب و عایشه منکرحدیثی شدندکه فاطمه دخترقیس آن را نقلکرده است. عمرگفت: و برای سخن زنی که احتمال حفظ و نسیان دارد، کتاب خدا و سنت پیامبرخود را رها نمیکنیم. و قتی که فاطمه سخن عمررا شنید و گفت: بین من و شماکتاب خدا باشدکه میگوید: ﴿فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُیُوتِهِنَّ وَلَا یَخْرُجْنَ إِلَّا أَنْ یَأْتِینَ بِفَاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لَا تَدْرِی لَعَلَّ اللَّهَ یُحْدِثُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْرًا١﴾[الطلاق: ۱]. «هر و قت خواستید زنان را طلاق بدهید، و قتی بدینکار اقدامکنید، که زنان پاک باشند و در حال پاکی با آنان نزدیکی نکرده باشید و پس از طلاق، عده آنان که سه طهرکامل است کاملکنید و درباره آنان تقوای خدا پیشهکنید، و آنان را از منزلشان بیرون مکنید و آنان نیز نباید بدون رضایت طرفین از منازل خود بیرون روند، مگر اینکه گناه آشکاری و عمل زشتی را مرتکب شوند. اینها است حدود و مقررات خداوند و هرکس ازحدود و مقررات خداوند تجاوز و سرپیچیکند براستی به خویشتن ستم کرده است. شما چه میدانید، شاید در این فاصله که زن مطلقه را درمنزل خویش نگه میدارید پشیمان شوید و با اوآشتیکنید و به وی رجوع نمائید».پس این آیه مربوط به طلاق رجعی است نه سه طلاقه، چون بعد ازسه طلاقه، چیزی پیش نمیآید و رابطه بکلی قطع میشود.
۳- بقول امام احمد و داود و ابوثور و اسحاق و به نقل از علی ابن ابیطالب و ابن عباس و جابروحسن بصری و عطاء و شعبی و ابن ابی لیلی و اوزاعی و مذهب امامیه پس ازسه طلاق بائنه زن استحقاق نفقه و مسکن را ندارد.
و اینان بحدیثی استدلالکردهاندکه بخاری و مسلم از فاطمه دختر قیس روایت کردهاند که گفت: «در زمان پیامبرصشوهرم مرا سه طلاقهگفت و نفقه و مسکن برایم قرار نداد». در بعضی از روایات چنین آمده است که: پیامبرصگفت: «إنما السكنى والنفقة لمن لزوجها علیها الرجعة»«مسکن و نفقه برای زن مطلقهای است که شوهرش حق مراجعت به وی را دارد و میتواند پشیمان شود و اورا مجددا به زنی قبولکند». در روایت احمد و مسلم و ابوداود و نسائی آمده است که پیامبرصبه وی گفت: «لا نفقة لك، إلا أن تكونی حاملة» «تو استحقاق دریافت نفقه از شوهرت را نداری، مگر اینکه از او حامله باشی».