نهی از پیوند موی زدن زنان
۱- ابوهریره گفت: زنی پیش پیامبرصآمد و گفت: یا رسول الله من دختری دارم که عروس میشود و موی سرش در اثر بیماری حصبه ریخته است آیا میتوانم موی او را با موی خود پیوند بزنم و کلاه گیس برایش بسازم؟ پیامبرصگفت: «لعن الله الواصلة والمستوصلة والواشمة والمستوشمة»«خداوند لعنت کند زنی را که موی را پیوند میزند و موی کسی را بدیگری و صل میکند و لعنت کند زنی را که آن را میپذیرد و طالب آن است و خداوند لعنت کند زنی را که خالکوبی میکند و زنی را که خال کوبی را روی بدن خود میپذیرد و طالب آنست».
۲- بروایت عبدالله بن مسعود پیامبرصگفت: «لعن الله الواشمات والمستوشمات والنامصات والمتنمصات، والمتفلجات للحسن المغیرات خلق الله»«خداوند لعنت کرده است زنانی را که خال میگویند و خالکوبی را طالبند و زنانی را که موی صورت را با و سیلهای میکند و زنانی که طالب آنند و زنانی را که بمنظور زیبائی ترکیب طبیعی دندانهای خود را بهم میزنند و خلقت خدا را تغییر میدهند». این روایت ابن مسعود بسمع زنی از بنی اسید که قرآن میخواند رسید و نام او ام یعقوب بود. آن زن پیش عبدالله رفت و با وی سخن گفت. و عصبانی شد.
عبدالله گفت چرا لعنت نکنم زنی را که پیامبرصاو را لعنت کرده است و این مطلب در قرآن نیز هست. آن زن گفت: من تمام قرآن را که در بین این دو لوح جلد قرار دارد خواندهام و آن را نیافتهام. عبدالله گفت: اگر آن را خوانده بودی آن را یافته بودی. گفت خداوند میگوید: ﴿وَمَآ ءَاتَىٰكُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَىٰكُمۡ عَنۡهُ فَٱنتَهُواْۚ﴾[الحشر: ۷]. «آنچه که پیامبرصبرای شما آورد بدان عمل کنید و از آنچه که شما را منع کرد پرهیز کنید».
۳- باز هم از او روایت شده است که گفت: از پیامبرصشنیدم که از موی کندن و دندان تنگ کردن و موی و صلت زدن و خال کوبی، نهی فرموده است مگر بجهت مداوا و بخاطر پرهیز از بیماری.
در نیل الاوطار گفته است: پیوند زدن موی حرام است چون لعنت برای چیزی که حرام نباشد نمیآید. نووی گفت ظاهر چنین است که مورد اختیار ما است. او گفت: یاران ما آن را تفصیل دادهاند و گفتهاند اگر موی خود را با موی آدمی پیوند بزند بدون خلاف حرام است، خواه موی زن یا موی مرد و خواه موی محرم و شوهرباشد یا موی غیر آنها، این عمل حرام است بجهت مفهوم عام دلایل آن و چون انتفاع بموی انسان و دیگر اجزایش حرام است، چون انسان کرامت دارد و موی و ناخن و دیگر اندامهایش دفن میگردد.
و اگر زن موی خود را با موی غیر آدمی پیوند بزند، اگر آن موی نجس باشد مانند موی مردار یا موی حیوانی کهگوشتش خوردنی نیست، و حلالگوشت نیست و هنوز زنده است، که این موی از او جدا شده است، باز حرام است، بخاطر همان حدیث. و چون چیز نجسی راحمل میکند در نماز و غیرآن و در آن عمد دارد و خواه زنان و مردان که موی پیوند میزنند ازدواج کرده باشند یا خیر.
و اما اگر موی ازغیر آدمی و طاهر و پاک باشد اگر همسر و ارباب نداشته باشد باز حرام است و اگر شوهر و سید و مولی داشته باشد سه و جه است:
اول اینکه برابر ظاهر مفهوم حدیث جایز نیست دوم اینکه جایز است و اصح آنست که با اجازه شوهر و سید و مولی جایز است و الا حرام است. ا.ه. اما پیوند موی بغیر از موی آدمی مانند حریر و پشم و پنبه و امثال آن سعید بن جبیرو احمد و لیث آن را جایز دانستهاند. قاضی عیاض گفته است دوختن تارهای رنگی حریر و غیر آن که شباهتی به موی ندارد مورد نهی نیست و ارتباط به پیوند موی ندارد و معنی پیوند موی شامل آن نمیشود بلکه برای زیبائی و آراستگی است همانطور که پیوند موی بدانگونه که گفته شد حرام است ازاله موی و کندن آن نیز از صورت برای زن حرام است مگر اینکه بر ریش و سبیلش موی روییده باشد که کندن و از اله آن حرام نیست بلکه پسندیده و مستحب است که نووی و غیر او آن را ذکر کردهاند. و تنگکردن دندانها تا پیری خود را چون جوانان جلوه دهد بر فاعل و مفعول هردو حرام است.
صاحب نیل الاوطار گفته است ظاهر آنست که این حرمت و قتی است که مقصود از آن زیبائی ساختن باشد نه معالجه دردی و علتی که در آنصورت حرام نیست و ظاهر حدیث که میگوید: «المغیرات خلق الله»آنست که تغییر هیچ اندامی از صفتی که بر آن آفریده شده است جایز نیست.
ابوجعفر طبری گفته است این حدیث بر آن دلالت میکند که جایز نیست زنان صفتی را که بر آن آفریده شدهاند با زیاد کردن یا کمکردن، آن را تغییر دهند و بدینوسیله خود را برای شوهرشان یا دیگری زیبا و آرایش دهند، همانگونه که اگر دندان زائدی داشته باشند قطع یا کندن و کشیدن جائز نیست چون تغییر صنع و خلقت خداوندی است. و همچنین اگر دندانهای بلندی داشته باشند و بخواهند اطراف آنها را ببرند و کوتاهشان کنند. قاضی عیاضگ فته است مگر اینکه این زوائد درد آور و زیان آور باشندکه در آن صورت کشیدن و قطع آنها اشکال ندارد. ا.ه. بنظر میرسدکه این مباحث چندان استحکام ندارد و تغییر در آفرینش الهی نیست و بیشتر از سختگیری فقها ناشی شده است و زیبائی اگر بمنظور فریب نباشد نباید اشکالی داشته باشد.