تجاوز و تعدی با جراحت یا اخد مال
هرگاه انسانی با ایجاد جراحت یا اخذ مال، بر انسان دیگری تعدی و تجاوزکرد، آیا معتدی علیه میتواند خود، حق خویش را بگیرد، اگربدان دسترسی داشته باشد یا خیر؟.
آراء علما دراین مورد مختلف است و بیش از یک رای دارند. قرطبی جواز آن را ترجیح داده است و گفته:... صحیح آنست که اینکار جایز باشد، بهر نحو بتواند آن را و صول کند، مادام که سارق و دزد بحساب نیاید و مذهب امام شافعی نیز چنین است و داود آن را از مالک نیز روایت کرده است و ابن المنذر نیز چنین گفته است و این عربی هم آن را برگزیده است و آن را خیانت نمیداند، بلکه و صول بحق است و پیامبرصهم گفتهاند: « أنصر أخاك ظالما أو مظلوما» «برادرت را یاریکن چه ستمکار باشد یا ستمد یده».
بدیهی است گرفتن حق از ظالم، کمک است به و ی، چون دیگر ظلمی درگردن وی باقی نمیماند، که بدان مواخذه شود. چون هند بنت عتبه زن ابوسفیان نزد پیامبرصاز شوهرش شکایت کرد و گفت: ابوسفیان مردی است بخیل و آنقدر نفقه را بمن نمیدهد، که مرا و فرزندم راکفایتکند، مگر اینکه بدون اطلاع او چیزی از مال او را بردارم و هزینه کنم. آیا از این بابت گناهکار میشوم؟ پیامبرصگفت: «خذی ما یكفیك ویكفی ولدك بالمعروف» «آنقدرکه کفایت تو و فرزندت را میکند بنیکوئی بگیرو هزینه کن». پس پیامبرصبرای وی مباحکرد که باندازه مورد نیازش را بردارد نه بیشتر و اینها همهاش در خبر صحیح آمده است... و آیه: ﴿فَمَنِ ٱعۡتَدَىٰ﴾، خلاف را بکلی ازمیان برمیدارد. اما اگر مالی را یافت که مربوط به تلفکننده مال او است، و لی از جنس مال خودش نیست، علما اختلاف دارندکه بعضیگفتهاند جز با حکم حاکم نمیتواند آن را بجای مال خودش بردارد.
شافعی دو قول دارد بنابر اصح اقوال او بقیاس بر اینکه اگر از جنس مال او باشد میتواند آن را بردارد، پس در این صورت هم میتواند اگر بر آن دست یافت تصرف کند. و قول دومش میگوید چون خلاف جنس مال خودش میباشد، نمیتواند آن را تصرف کند.
بعضیگفتهاند: باندازه قیمت مال تلف شده خود از آن را تصرف میکند و مقدار آن را برمیدارد و این قول صحیح است چون ما آن را با دلیل بیانکردهایم". پایان سخن قرطبی