فروختن بر فروختن دیگران
مانع شدن از فروش کالای دیگران با فروش کالای خود بیع بر بیع دیگران و فروختن و داد و ستد برفروختن و داد و ستد دیگران حرام است چون ابن عمر روایت کرده است که پیامبرصگفت: «لا بیع أحدكم على بیع أخیه» «هیچکس از شما در هنگامی که برادرش کالائی را میفروشد او کالای خویش را بجای کالای او نفروشد و مانع فروشکالای او نشود».
این حدیث را احمد و نسائی روایت کردهاند. در صحیحین از ابوهریره روایت شده که پیامبرصمیگفت: «لا یبیع الرجل على بیع أخیه» و بروایت احمد و نسائی و ابوداود و ترمذی که آن را حسن دانسته است آمده که «أن من باع من رجلین فهو للاول منهما» «هرکس یک چیز را بدو نفر فروخت، آن چیز از آن اولی است». و نووی در شرح آنگفته استکه: «بدینگونه که یکنفر کالایی را بشرط «حق خیار» به یکنفر بفروشد و شخص دیگری بیاید به خریدار پیشنهاد کندکه تو خرید خود را فسخ کن و معامله را بهم بزن که من چیزی مانند آن را به بهای کمتری از آن بتو میفروشم. (این صورت بیع بربیع دیگری بود). و صورت شراء برشراء دیگری بدینگونه است که،حق خیار از آن فروشنده باشد -در صورت اول حق خیار از آن خریدار بود - که شخصی بیاید و به فروشنده پیشنهاد کند که تو معامله را بهم بزن که من آن کالا را با بهای بیشتری از شما میخرم. این عمل چه در فروش و چه در خرید یک عمل گناهکارانه است و در شرع از آن نهی شده است. و لی اگر کسی بدین عمل که از آن نهی شده است، اقدام کرد، علیرغم اینکهگناه است، لیکن معامله صورت میگیرد و درست است بنزد علمای شافعیه و ابوحنیفه و فقهای دیگری، و برای داود بن علی پیشوای ظاهریه معامله اومنعقد نمیشود و از امام مالک دراین باره دو روایت نقل شده است». پایان سخن نووی.
و این نوع فروش بر فروش یا خرید بر خرید دیگران بخلاف «مزایده» است که مزایده جائز است و حرام نیست، چون در «مزایده» هنوز عقد معامله صورت نگرفته و ثابت نشده است و باثبات نرسیده است که پیامبرصکالائی را عرضکرده بود برای فروش و میگفت: چهکس حاضر است که بیشتر بخرد.