فقه السنه

فهرست کتاب

۲- ‌فضیلت و ضو

۲- ‌فضیلت و ضو

در فضیلت و ‌ضو احادیث فراوان روایت شده است‌ که با اشاره به بعضی از آن‌ها اکتفاء می‌کنیم:

الف- ‌از عبدالله صنابجیسروایت شده‌ که پیامبرصفرموده است‌. «إذا توضأ العبد فمضمض خرجت الخطایا من فیه، فإذا استنشر خرجت الخطایا من أنفه، فإذا غسل وجهه خرجت الخطایا من وجهه حتى تخرج من تحت أشفار عینیه، فإذا غسل یدیه خرجت الخطایا من یدیه حتى تخرج من تحت أظافر یدیه. فإذا مسح برأسه خرجت الخطایا من رأسه حتى تخرج من أذنیه، فإذا غسل رجلیه خرجت الخطایا من رجلیه حتى تخرج من تحت أظافر رجلیه. ثم كان مشیه إلى المسجد وصلاته نافلة» «‌هرگاه بنده‌ای و ضو گرفت و مضمضه کرد (‌آب توی دهان گردانید) گناهان از دهانش بیرون می‌رو‌ند و و قتی استنشاق نمود، گناهان از بینی او بیرو‌ن می‌روند، و و ‌قتی که صورت را شست گناهان از تمام صورت او حتی از زیر پلک‌های دو چشمانش بیرون می‌روند، و و قتی که دست‌ها را شست‌، گناهان از دست‌های او حتی از زیر ناخن‌های دستانش نیز بیرون می‌روند، و و قتیکه سرش را مسح‌ کرد، ‌گناهان از سرش حتی از سوراخ‌های‌ گوشش نیز بیرون می‌روند، و و قتی که پاها را شست‌ گناهان از پاهایش حتی از زیر ناخن‌های پایش نیز بیرون می‌روند، سپس ثواب و پاداش رفتن به مسجد و خواندن نماز، اضافی و زیادی برایش می‌ماند». مالک و نسائی و ابن ماجه و حاکم آن را روایت کرده‌اند.

ب- از انسسروایت شده که: پیامبرصفرموده است: «إن الخصلة الصالحة تكون فی الرجل یصلح الله بها عمله كله، وطهور الرجل لصلاته یكفر الله بطهوره ذنوبه وتبقى صلاته له نافلة»«‌خصلت و خوی شایسته و درست انسان موجب می‌گردد که خداوند تمام اعمال او را اصلاح نماید، و ضو گرفتن انسان برای نماز سبب می‌گردد که خداوند گناهان او را ببخشاید و و ضو را کفاره‌ی آب‌ها قرار دهد و اضافه بر آن‌، ثواب و پاداش نماز برایش باقی می‌ماند». ابویعلی‌، و بزاز، و طبرانی در کتاب اوسط آن را روایت کرده‌اند.

ج-‌ از ابوهریرهسروایت شده است که: پیامبرصفرمود: «ألا أدلكم على ما یمحو الله به الخطایا، ویرفع به الدرجات. قالوا: بلى یا رسول الله، قال: (إسباغ الوضوء على المكاره، وكثرة الخطا إلى المساجد، وانتظار الصلاة بعد الصلاة، فذلكم الرباط فذلكم الرباط فذلكم الرباط)» «آیا می‌خواهید چیزی را به شما بگویم که خداوند بسبب آن‌ گناهان شما را محو کند و مرتبه‌ی شما را بالا برد؟‌ گفتند: آری بگو ای رسول خدای‌! ایشان‌ گفتند: آن عبارت است از گرفتن و ضوی‌ کامل در و قت سختی‌، و بسیار گام برداشتن به سوی مسجد و بعد از ادای نماز به انتظار نماز بعدی نشستن‌، اینست جهاد در راه خدا، اینست جهاد، اینست جهاد». مالک و مسلم و ترمذی و نسائی آن را روایت‌کرده‌اند.

د-‌ از ابوهریرهسروایت شده است‌ که پیامبرص، به ‌گورستان رفت و گفت: «السلام علیكم دار قوم مؤمنین، وإنا إن شاء الله بكم عن قریب لاحقون، وددت لو أنا قد رأینا إخواننا) قالوا: أو لسنا إخوانك یا رسول الله؟ قال (أنتم أصحابی وإخواننا الذین لم یأتوا بعد) قالوا: كیف تعرف من لم یأت بعد من أمتك یا رسول الله؟ قال: (أرأیت لو أن رجلا له خیل غر محجلة بین ظهری خیل دهم بهم ألا یعرف خیله؟) قالوا: بلى یا رسول الله، قال: (فإنهم یأتون غرا محجلین من الوضوء وأنا فرطهم على الحوض، ألا لیذادن رجال عن حوضی كما یذاد البعیر الضال أنادیهم: ألا هلم، فیقال: (إنهم بدلوا بعدك) فأقول: سحقا سحقا»«درود بر شما ای منزل و ماوای قوم مومنان‌، بی‌گمان اگر خدا بخواهد ما نیز به زودی به شما می‌پیوندیم‌، ای‌کاش برادران خود را می‌دیدم‌، گفتند: مگر ما برادران تو نیستیم ای رسول خدا؟ فرمود: شما یاران من هستید، برادران من‌ کسانی هستند که هنوز نیامده‌اند، گفتند: ای پیامبر کسانی را که از امت شما می‌باشند و هنوز نیامده‌اند، چگونه می‌شناسید؟ فرمود: آیا اگر ‌کسی اسبان پیشانی سفید و دست و پا سفیدی داشته باشد، در بین اسبان سیاه آن‌ها را نمی‌‌شناسد‌؟ ‌گفتند: آری ای رسول خدا آن‌ها را می‌شناسد، فرمود: بی‌گمان پیروان من‌، در روز قیامت، پیشانی و دست و پایشان در اثر و ضو سفید است و من در پیشاپیش آنان ‌گام برمی‌دارم و با هم به حوض ‌کوثر، و ‌ارد می‌شویم‌. آگاه باشید: ‌گروهی از این حوض من رانده می‌شوند، همچنانکه شتر گمشده رانده می‌شود، که آنان را به سوی خود می‌خوانم‌، در جواب من گفته می‌شود، که‌ آنان بعد از تو، دین تو ‌را تغییر داده‌اند، من می‌گویم: پس دورشان سازید». مسلم این حدیث را روایت کرده است‌.