نفقه حیوان
بر مالک حیوان و چهارپایان و اجب است که هزینه زندگی و معاش آنها را تامین کند و خوراک و آب و علف آنها را مهیا سازد. اگرخود اینکار را نکند حاکم اورا مجبورمیکند و اورا ملزم میسازد، که هزینه زندگیشان را بدهد یا آنها را بفروشد یا ذبحکند و اگر خود اقدام نکرد، حاکم بنا به مقتضای مصلحت و صلاحدید خود اقدام میکند و آنچه شایستهتر باشد آن را انجام میدهد.
۱- بروایت از ابن عمر پیامبرصگفت: «عذبت امرأة فی هرة سجنتها حتى ماتت فدخلت فیها النار، لا هی أطعمتها وسقتها إذ حبستها ولا هی تركتها تأكل من خشاش الأرض»«زنی بخاطرگربهای دچارعذاب شدکه آن را زندانیکرده بود تا اینکه مرد و بخاطرآن داخل دوزخ شد نه به آن خوراک داد و نه آب، چون آن را حبسکرده بود و نمیگذاشت که از حشرات زمین هم تغذیه کند».
۲- بروایت از ابوهریره پیامبرصگفت: «مردی در راهی میرفت و تشنگی بر او چیره شد، اوچاهی یافت و از آن پایین رفت و آب نوشید، سپس بیرون آمد و دید سگی از تشنگی زبان کشیده و از شدت تشنگی خاک نمناک میخورد. آن مرد با خودگفت: آن سگ همان سختی را میکشدکه من میکشیدم و تشنگی آن مثل تشنگی من است لذا بداخل چاه رفت و کفش خود را پرازآبکرد و با دهان آن را نگه داشت تا اینکه ازچاه بالا آمد و سگ را سیرابکرد و خداوند جزای خیراو را داد و ازگناهان او درگذشت.گفتند: یا رسول الله مگر در نیکی با حیوانات هم برای ما پاداش هست؟ گفت: «فی كل كبد رطبة أجر»«خدمت به هر جاندار زندهای اجر و پاداش دارد».