از نرخ گذاری و تعیین نرخ اجناس نهی شده
صاحبان سنن با اسناد صحیح از انس روایتکردهاند کهگفت: "مردمگفتند ای رسول خدا بهای کالاها گران شده و نرخ بالا رفته است، برایمان نرخ کالاهای فروشی را تعیین کن. پیامبرصگفت: «إن الله هو المسعر، القابض الباسط الرازق.وإنی لازجو أن ألقى الله ولیس أحد منكم یطالبنی مظلمة فی دم ولا مال»«براستی تنها خداوند است قیمتگذار و نرخگذار و اقعی و کم و زیادکننده اشیاء و روزی دهنده، همانا من امیدوارم که خدای خویش را ملاقاتکنم درحالیکهکسی ازشما ازمن مطالبه و شکوهای خونی و مالی نداشته باشد». یعنی در خون و مالکسی مرتکب ظلمی نشده باشم. علما از این حدیث استنباط کردهاند، که دخالت حاکم و فرمانروا در تعیین نرخکالاهای مردم، حرام است، چون احتمال ارتکاب ظلم -بمشتری یا بایع- میرود و مردم آزادند درتصرفات مالی خویش و تصرف درملک خویش و حجر و حدی بر آنان نهادن، در اینگونه موارد منافی با آزادی آنان است و مراعات مصلحت مشتری بهتر از مراعات مصلحت فروشنده نیست، پس حالا که مصالح هردو با هم برابر است، و اجب است که بدانان اجازه داده شود، که درباره مصلحت و منافع خویش اجتهاد کنند و با هم توافق حاصل نمایند.
شوکانی گفته است: براستی مردم بر اموال و دارائی خویش مسلط هستند، و نرخ گذاری و تعیین نرخ، حجر گذاشتن بر آنها است، و جلو تصرف و آزادی آنان را میگیرد. و امام و رهبر موظف است، برعایت و ملاحظه مصلحت و منافع همه مسلمین و نظر و توجه بمشتری و منافع او و شکستن قیمتکالا بهتر نیست از توجه و نظر او به مصالح و منافع فروشنده با بالا بردن قیمتکالای او، پس نسبت به او منافع هردو یکسان و در مقابل هم قرار دارند، پس و اجب است که بهر دوگروه امکان داده شود، که برای نفع و زیان خویش تلاش کنند و اجتهاد نمایند. و ملزم ساختن صاحبکالا باینکه بایستیکالای خویش را ببهائی بفروشد که بدان راضی نیست، منافی با این آیه است: ﴿إِلَّآ أَن تَكُونَ تِجَٰرَةً عَن تَرَاضٖ مِّنكُمۡۚ﴾[النساء: ۲۹] «مگر اینکه تجارت و داد و ستدی باشد ناشی از رضایت طرفین از شما».
بعلاوه تعیین قیمتکالاها موجب میگردد که کالاها را پنهانکنند و خودبخود، پنهان کردن کالاها، موجب بالا رفتن قیمت آنها بزیان و ضرر فقیران و بینوایان است، که نمیتوانند آنها را بخرند، درحالیکه ثروتمندان برای خریدن آنها، از بازار مخفی و آزاد، قوی و نیرومند هستند. و در نتیجه زیان کلی و غبن فاحش، پیش میآید و هردوی فقیر و ثروتمند درمضیقه و عسر و حرج و اقع میشوند، و مصالح و منافع هیچکدام تحقق نمیپذیرد- ثروتمند گران میخرد و فقیر هم محروم میشود.