۲- دلایل شرعی تعزیر
دلیل اصلی مشروعیت تعزیر حدیثی است که ابوداود و ترمذی و نسائی و بیهقی از بهز بن حکیم و او از پدرش و از جدش روایتکرده است که پیامبرصدرباره اتهام زدن، حکم بزندان داد یعنی متهم را زندانیکرد. حاکم رای بصحت این خبر داده است.
و این حبسکردن برای احتیاط بوده است تا اینکه حقیقت آشکار گردد. بخاری و مسلم و ابوداود از هانی بن نیار آوردهاند که او از پیامبرصشنیده است که میگفت: «لا تجلدوا فوق عشرة أسواط، إلا فی حد من حدود الله تعالى» «در تعزیر بیش از ده شلاق نزنید مگردر حدی از حدود الهی باشدکه بیشتر بزنید». به اثبات رسیده است که عمربن خطاب تعزیر و تاًدیب میکرد با تراشیدن سر و تبعیدکردن و شلاق زدن همانگونه که دکانهای میفروشان را آتش میزد و دهی را که در آنجا میمیفروختند نیز آتش زد و دستور دادکه قصر و کاخ سعد بن ابی و قاص را درکوفه آتش بزنند، چون و قتی که در آنجا مینشست ازمردم پنهان میگردید.
او برای خویش شلاق و یژهای -دره- ساخته بود کسانی را که استحقاق زدن داشتند، شلاق میزد و خانهای را بزندان اختصاص داده بود و زنی را که نوحهگری میکرد، آنقدر زد تا اینکه مویهایش پدیدارگردید.
پیشوایان سهگانه فقهی بغیر از شافعیگفتهاند تعزیر برای کارهائی تعزیر دارند و اجب است و شافعیگفته است که تعزیر و اجب نیست.