فقه السنه

فهرست کتاب

ذکر به هنگا‌م برخورد با دشمن و بهنگا‌م ترس‌ از حاکم و فرمانروا

ذکر به هنگا‌م برخورد با دشمن و بهنگا‌م ترس‌ از حاکم و فرمانروا

ابوداود و نسائی از ابوموسی نقل‌کرده‌اندکه پیامبرصهرگاه از قومی خوف داشت‌، می‌گفت‌: «اللهم إنا نجعلك فی نحورهم، ونعوذ بك من شرورهم» «‌خداوندا خوف ترا در سینه‌شان می‌اندازیم و از شرشان بتو پناه می‌آور‌یم‌»‌.

ابن السنی روایت‌ کرده است که پیامبرصدر یکی از جنگ‌ها گفت‌: «یا مالك یوم الدین إیاك أعبد وإیاك أستعین» «ای مالک روز جزا، تنها ترا می‌پرستم و تنها از تو استعانت و یاری می‌جویم‌»‌. ا‌نس‌گوید: بدرستی من دیدم که فرشتگان از پس و از پیش مردان ‌دشمن- ‌را به زمین می‌زدند. از ابن عمر روایت شده است که پیامبرصگفت‌: «إذا خفت سلطانا أو غیره فقل لا إله إلا الله الحكیم الكریم سبحان الله ربی، سبحان الله رب السموات السبع ورب العرش العظیم، لا إله إلا أنت عز جارك، وجل ثناؤك» «هرگاه از پادشاهی یا دیگری خوف داشتی‌، بگو: بجز خدای حلیم و کریم هیچ معبود به حقی نیست‌. پروردگارخود را به پاکی و منزهی و صف می‌کنم‌. و پروردگار آسمان‌های هفتگانه را و پروردگار عرش عظیم را به پاکی و منزهی و صف می‌کنم‌. خدایا بجز تو خدائی نیست و هرکس به تو پناه بیاورد عزیزاست و باشکوه است ثنای تو»‌. بخاری از ابن عباس روایت کرده که پیامبرصگفت‌: «حسبنا الله ونعم الوكیل» «خداوند ما راکافی و بس است و بهترین ضامن می‌باشد». حضرت ابراهیم بدان‌وقت که در آتش انداخته شد آن‌ کلمات را بر زبان آورد و حضرت محمد هم و قتی که مردم به و ی‌گفتند: مردم در برابر تو جمع شده‌اند، همین‌کلمات راگفت‌. از عوف بن مالک آمده است که پیامبرصو ام و دین دو نفر را باز پرداخت‌، ‌کسی که و ام برای وی پرداخته شده بود، برگشت و گفت‌: «حسبنا الله ونعم الوكیلپیامبرصگفت‌: إن الله یلوم على العجز، ولكن علیك بالكیس فإذا غلبك أمر فقل: حسبی الله ونعم الوكیل» «بیگمان خداوند ناتوانی و بیکاری را نکوهش می‌کند. برو کارکن نگو چیست‌کار. هرگاه چیزی بر تو غلبه‌کرد و از عهده‌اش برنیامدی‌، بگو: حسبی الله‌»‌.