فقه السنه

فهرست کتاب

چیزهائی که ضمانت در آن‌ها نیست

چیزهائی که ضمانت در آن‌ها نیست

هرگاه و قوع جنایت بسبب خود ظالم متجاوز رخ دهد یعنی ظالم متجاوز خود سبب و قوع جنایت برخود شود اینگونه جنایت هدر است و قصاصی بر آن نیست و دیه نیز ندارد از جمله‌:

۱- کسی دیگری راگاز بگیرد و دندانش سقوط‌کند یا بشکند یعنی شخصی که گاز گرفته شده سعی‌کرد خود را از دست او خلاص‌کند در نتیجه دندان‌گاز گیرنده افتاده یا فکش‌کنده شد، دراین صورت‌کسی که برای دفاع ازخود مرتکب این عمل شده مسئولیتی ندارد چون او تجاوزی نکرده است‌. بخاری و مسلم از عمران بن حصین روایت‌کرده‌اندکه مردی دست مردی دیگر راگاز گرفت و آن مرد سعی‌کرد که دست خویش را ازدهان او بیرون‌کشد درنتیجه دو دندان پیشین‌گازگیرنده افتاد، آنان داوری را بحضور پیامبرصبردند، او فرمود: «یعض أحدكم ید أخیه كما یعض الفحل ...لادیة لك»«‌آیا شما مانند شتر نر دست برادرت راگاز می‌گیری‌؟‌!!... برای تو دیه و خون‌بهائی نیست‌». مالک ‌گفته است‌: باید دیه او داده شود و لی این حدیث حجتی است برعلیه او.

۲- ‌نگاه‌ کردن در خانه دیگران بدون اجازه‌: هرگاه‌کسی بخانه دیگری سرکشید و نگاه‌ کرد، خواه از لای در یا سوراخی یا امثال آن باشد اگر در این نگاه‌کردن تعمدی نداشت بر او باکی نیست‌.

مسلم روایت‌کرده است که از پیامبرصدرباره نظر و نگاه ناگهانی سوال شد. گفت‌: «اصرف بصرك»«‌رو‌یت را بگردان». ابوداود و ترمذی روایت کرده‌اند و پیامبرصبه علی گفت‌: «لاتتبع النظرة النظرة، فإن لك الاولى، ولیست لك الثانیة»«‌نگاه را بدنبال نگاه نیاور چون نگاه اول بنفع شما بخشیده شده و نگاه دوم بنفع شما نیست‌».

اگر کسی بعمد و بدون اجازه صاحب خانه بخانه ‌کسی سر کشید و نگاه ‌کرد او حق دارد چشمش‌ را کور کند و بر او ضمانتی نیست‌. احمد و نسائی از ابوهریره روایت کرده‌اند که پیامبرصگفت‌: «من اطلع فی بیت قوم بغیر إذنهم، ففقأوا عینه فلادیة له، ولا قصاص»«‌هرکس از بالا بخانه قومی نگریست بدون اینکه آنان اجازه داشته باشند و چشمش را کورکردند یا آسیب رساندند برای چشمش دیه و قصاصی نیست‌». بخاری و مسلم از او روایت کرده‌اند که پیامبرصگفت‌: «لو أن رجلا اطلع علیك بغیر إذن، فخذفته بحصاة ففقأت عینه،ما كان علیك جناح» «‌اگر مردی از بالای خانه شما بشما نگاه‌کرد و تو اجازه نداده بودی و به وی سنگ ریزه انداختی و چشمش راکورکردی یا آسیب رساندی بر توگناهی نیست‌». از سهل بن سعد روایت شده که مردی از سوراخ در خانه پیامبرصنگاه می‌کرد و پیامبرصشانه‌ای در دست داشت که موی سر را بدان شانه می‌کرد و بدان مردگفت‌: «لو أعلم أنك تنظر، لطعنت بها فی عینك، إنما جعل الاذن من أجل النظر» «‌اگرمن می‌دانستم‌ که شما نگاه می‌کنی این شانه را درچشم شما فرو می‌کردم‌. براستی اجازه خواستن را برای نگاه کردن قرار داده‌اند». و علمای شافعیه و حنابله براین رای می‌باشند و این حدیث را مستمسک قرار داده‌اند.

علمای حنفیه و مالکیه در آن مخالفت و رزیده و گفته‌اند: اگر کسی بدون اجازه صاحب خانه بدان نگریست و صاحب خانه به وی سنگ ریزه‌ای پرتاب‌ کرد یا او را با شاخه‌ای زد و بوی آسیب رساند صاحب خانه ضامن می‌باشد چون اگر آن مرد داخل خانه او شود و بدان بنگرد و بدون نزدیکی جنسی با زنش مباشرت‌ کند و تماس برقرار نماید حق ندارد چشمش را کور کند یا به وی آسیبی برساند. چون چنین ‌گناهی مجازاتی بدین سنگینی ندارد و این عمل با احادیث صحیحی‌ که گذشت مخالفت دارد. ابن القیم جوزی رای اول را ترجیح داده است و گفته‌: این سنت‌ها را بدین دلیل رد کرده‌اند که مخالف با اصول می‌باشند، زیرا خداوند کندن چشم را در برابر کندن چشم روا داشته است نه بسبب جنایت نظر کردن‌. لذا اگر کسی با زبان برکسی مرتکب جنایت شد زبانش را قطع نمی‌کنند. و اگر کسی استراق سمع‌کرد و به و ی‌گوش فرا داد،‌گوش او را نمی‌برند.گفته می‌شود این سنت‌هائی که رد شده‌اند از بزرگ‌ترین اصول می‌باشند و چیزی که با این سنت‌ها مخالف باشد، خلاف اصول است نه چیزی که با این سنن موافق باشد و سخن شما که می‌گوئید:

«‌شرع خداوند چشم در برابر چشم قرار داده است این حکم در قصاص است و در قصاص حق می‌باشد و اما اندام و عضو متجاوزی که جز با سنگ انداختن بدان نمی‌توان تجاوز آن را دفع نمود از مصادیق مثبت و منفی این آیه نیست و آیه شامل آن نمی‌شود. و آیه درباره آن حرفی نزده است و سنت ابتداء‌، حکم آن را بیان ‌کرده و با قرآن مخالفتی ندارد و این چشم‌ کورکردن غیراز چشم ‌کور کردن در قصاص است و غیراز دفع حمله ‌کننده به آسانترین شیوه و و سایل است‌، چون مقصود آنست ضروری را ازخویش دفع ‌کند، هرگاه دفع با عصا ممکن باشد لازم نیست با شمشیر این‌کار را بکند. اما این‌ کسی که با نگاه‌ کردن به «‌نامحرم» مرتکب تجاوز می‌شود نمی‌توان از آن احتراز و پرهیز کرد، چون او پنهانی و دزدیده نگاه می‌کند و کار او غیر ازکار جنایت‌کننده و حمله‌کننده است‌، که هنوز تجاوزش تحقق نپذیرفته است و این نگاه‌کردن معمولا و غالباً پنهانی صورت می‌گیرد و تنها کسی که او را مشاهده می‌کند او را می‌بیند، اگرشخص صاحب خانه را مکلف ‌کنند که بایدگواهان و بینه احضار کند و بر و قوع آن استدلال‌ کند، برایش ممکن نیست و اگربه اوگفته شودکه این تجاوز و عدوان را به آسانترین و سیله دفع‌کند. جنایت عدوان و تجاوز و عدوان را به آسانترین و سیله دفع‌کند. جنایت عدوان و تجاوز با نگاه‌ کردن بخودش و حریمش هدر می‌رود و ضایع می‌گردد و شریعت‌ کامل اسلام این را نمی‌پذیرد که حق ‌کسی ضایع شود پس نیکوترین راه ممکن و شایسته‌ترین راه برای حفظ ما و دفع جانی و متجاوز آنست که در سنت پیامبرصبیان شده و هیچ نص معارضی هم ندارد و نمی‌توان ‌گفت که سنگ انداختن صاحب خانه درست نیست‌. زیرا او سنگ می‌اندازد، و این چشم تجاوز گراست که آن را در معرض تلف قرارداده است و او را بهلاکت نزدیک ‌کرده است و سنگ انداز به او ظلمی نکرده است و او است‌ که با نگاه‌ کردنش مرتکب خیانت و ظلم شده است و شریعت اسلام ‌کاملترو بزرگتراز آنست حق ‌کسی که هتک حرمتش شده و می‌کوشد از خویش دفاع‌ کند ضایع نماید و او را بعد از اقامه بینه به تعزیر حوالت دهد. پس خداوند حکم می‌کند و مومنان حکم خداوند را بهترین و نیکوترین حکم می‌دانند»‌. پایان سخن ابن القیم‌.

۳- ‌کسی که بخاطر دفاع از جان و مال و ناموس خود مرتکب قتل شود:‌کسیکه شخصی یا حیوانی را برای دفاع از جان خود یا جان دیگری یا برای دفاع ازمال خود یا مال دیگری یا برای دفاع از آبرو و ناموس خود بکشد و مرتکب قتل شود، چیزی بر او نیست‌، چون دفع زیان و ضرر از جان و مال و اجب می‌باشد و اگر برای دفع ضرر جز قتل چاره‌ای و راهی نباشد، مرتکب قتل می‌شود و چیزی بر قاتل نیست‌. مسلم از ابوهریره روایت کرده‌ که ‌گفت‌: مردی بحضور پیامبرصآمد و گفت‌: ای رسول خدا اگر کسی آمد و قصد مال مرا کرد چه کارش کنم‌؟ ‌گفت‌: «مال خود را به وی مده‌ گفت‌: اگربا من جنگید چه طور؟‌ گفت‌: ‌با وی بجنگ ‌گفت‌: اگر مراکشت چه می‌شود؟‌ گفت‌: ‌تو شهید هستی‌‌. گفت‌: اگراو راکشتم چه می‌شود؟‌ گفت‌: ‌او بجهنم می‌رود» ابن حزم‌گفته است‌: اگر دزدی یا غیر دزد خواست مال شخصی را بظلم بگیرد اگر صاحب مال بتواند متجاوز را بنحوی طردکند و مانع اوشود برایش جایزنیست که اورا بکشد و اگردراین حال او را کشت باید قصاص شود و اگر انتظار داشت و احتمال می‌داد که ممکن است دزد از او سبقت بگیرد و او را بکشد دراین صورت صاحب مال دزد را بکشد و بروی چیزی نیست چون از نفس خویش دفاع می‌کند .