شرایط موکل فیه = چیزی که محل و کالت است
چیزی که برایش و کیل گرفته میشود، باید برای و کیل معلوم باشد یا اگر مجهول است و ناشناخته است نباید بطور مطلق و بسیار زیاد ناشناخته باشد، مگر اینکه موکل بصورت مطلق اورا و کیل خودقراردهد مثل اینکه به وی بگوید: هرچیزی که میخواهی برایم بخر. و این چیزی که برای آن و کیلگرفته میشود باید نیابت درآن پذیرفتنی باشد یعنی قابل نیابت باشد و به نیابت بتوان آن را انجام داد، پس و کالت برای همه عقودی که انسان میتواند خودش شخصاً انجام بدهد، جایز است. مانند فروش و خریدن و اجاره و اثبات و ام و یا تعیین چیزی یا داوری یا تقاضای چیزی و پیگیری آن و صلح و طلب شفعه و هبه و صدقه و رهن و قبول رهن و عاریه دادن یا گرفتن و ازدواج و طلاق و اداره اموال، خواه موکل خود حاضرباشد یا غایب و مرد باشد یا زن.
بخاری از ابوهریره روایتکرده است که مردی نزد پیامبرصشتری داشت و او پیش پیامبرصآمد و شتر خود را تقاضا کرد و پیامبرصفرمود، شتر اورا به وی بدهید و جستجو کردندکه شتری پیدا نکردند که مثل شتر خودش باشد بلکه هرچه بود از شتر خودش بهتر بود. پیامبرصگفت: اشکال ندارد شتری بوی بدهید که از شتر خودش بهتر باشد. آن مردگفت: با من و فا کردی خدا با تو و فاکند یعنی و ام مرا بطورکامل و بهتر پرداختی پیامبرصگفت: «إن خیركم أحسنكم قضاء» «براستی بهترین شما کسی است که نیکوتر و ام را میپردازد و بهتر از آنچه گرفته است باز پس میدهد».
قرطبیگفته است: از این حدیث که صحیح است بر میآید که شخص حاضر سالم میتواند از جانب خود و کیل بگیرد، چون پیامبرصبه یاران خود دستور داد که شتر وی را به طلبکار بدهند و این عمل ایشان و کیلگرفتن است در حالیکه حضرت محمد خودش نه بیمار بود و نه مسافر و این حدیث قول ابوحنیفه و سحنون را رد میکند که گفتهاند «اگر کسی خود حاضر و تندرست باشد و کیل گرفتن وی جایز نیست مگر اینکه خصم و طرف دعوی او راضی باشد». و این حدیث بر خلاف قول آنان میباشد.