فقه السنه

فهرست کتاب

آن‌ها‌ که بسبب مصا‌هرت و خویشا‌وندی‌ ازدواجی حرام ابدی می‌شوند

آن‌ها‌ که بسبب مصا‌هرت و خویشا‌وندی‌ ازدواجی حرام ابدی می‌شوند

۱- ‌مادرهمسر و مادر مادرش و مادر پدرش و بالاتر و بالاتر، داخل در «‌ام زوجه» هستند: «‌واُ‌مّهات نسائكم». تنها عقد بستن دختر برای حرام شدن مادرش بر زوج کافی است و دخول بدو شرط نیست ‌.

۲- دختر زنی که بوی دخول‌کرده و با او همبستر شده باشدکه دختران دخترانش و دختران پسرانش و پاینتر و پاینتر، همه در آن داخل هستند، بموجب آیه‌: ﴿وَرَبَٰٓئِبُكُمُ ٱلَّٰتِی فِی حُجُورِكُم مِّن نِّسَآئِكُمُ ٱلَّٰتِی دَخَلۡتُم بِهِنَّ فَإِن لَّمۡ تَكُونُواْ دَخَلۡتُم بِهِنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَیۡكُم[النساء: ۲۳]. ربائب جمع ربیبه عبارت است از دختر زنش از غیر او. او را بدان‌جهت ربیبه‌گویندکه همچون فرزند خودش او را تربیت می‌کند بدین‌جهت فرموده است‌: ﴿ٱلَّٰتِی فِی حُجُورِكُمچون اغلب دخترزن‌، تحت حمایت شوهر قرار می‌گیرد، پس بیان اغلبیت می‌کند و قید نیست تا اگر تحت حمایت مرد نباشد، ازدواج با وی حلال باشدکه نیست‌. و لی ظاهریه می‌گویند قید است پس اگردختر زن در حمایت او نباشد می‌تواند با او ازدواج کند و این مطلب از بعضی از یاران پیامبرصنقل شده است‌: مالک بن اوس‌گوید: من زنی داشتم‌، که مرد و از او فرزند داشتم و بسیار برایش اندوهناک بودم‌، با علی بن ابی طالب ملاقات ‌کردم‌، اوگفت‌: ترا چه شده است‌؟‌گفتم‌: زنم مرده است‌. اوگفتا: آیا دختری دارد؟‌ گفتم‌: آری‌، در طایف است‌. گفتا: درحمایت و تربیت تو بوده است‌؟‌ گفتم نخیر. گفتا: با وی ازدواج کن ‌گفتم‌: پس‌.. ﴿وَرَبَٰٓئِبُكُمُ ٱلَّٰتِی فِی حُجُورِكُمرا چه ‌کار کنم‌؟ ‌گفتا: اوکه در تربیت و حمایت تو نبوده است‌. این و قتی حرام است که در تربیت و کنار تو بوده باشد. جمهور علما این رای را نپذیرفته و گفته‌اند: این حدیث و روایت از علی بن ابی طالب ثابت نیست‌، چون ابراهیم بن عبید آن را از مالک بن اوس و او از علی روایت کرده است و این ابراهیم شناخته شده نیست و اکثر اهل علم او را نپذیرفته‌اند.

۳- ‌همسرفرزند و همسرفرزند فرزند و همسرفرزند دخترش و پاینتر و پاینتر. چون خداوند می‌فرماید: ﴿وَحَلَٰٓئِلُ أَبۡنَآئِكُمُ ٱلَّذِینَ مِنۡ أَصۡلَٰبِكُمۡ[النساء: ۲۳]. حلائل جمع حلیله و بمعنی زوجه و همسر است‌.

۴- ‌ز‌وجه ا‌لاب و زن پدر: همین که پدرکسی‌، با زنی‌، عقد نکاح بست‌، و لواینکه با او همبستر نشده باشد، آن زن بر پسر آن مرد حرام ابدی می‌شود. این‌گونه ازدواج‌ها در دوره جاهلیت رایج و شایع بوده است که آن را «‌مقیت – مبغوض» می‌نامیدند. خداوند از آن نهی کرده و مورد نفرین و نکوهش خداوند و اقع شده است‌. امام فخر رازی می‌گوید: مراتب قبح و زشتی سه‌گونه است‌: قبح عقلی‌، قبح شرعی‌، و قبح عادی‌. و خداوند هرسه قبح را برای اینگونه نکاح‌ها برشمرده و آن را بهرسه تای آن‌ها توصیف فرموده است‌: ﴿وَلَا تَنكِحُواْ مَا نَكَحَ ءَابَآؤُكُم مِّنَ ٱلنِّسَآءِ إِلَّا مَا قَدۡ سَلَفَۚ إِنَّهُۥ كَانَ فَٰحِشَةٗ وَمَقۡتٗا وَسَآءَ سَبِیلًا٢٢[النساء: ۲۲]. «‌نکاح مکنید زنانی را که پدران‌تان‌، آنان را نکاح‌کرده‌اند، مگرآنچه که قبلا و پیش از اسلام‌، روی داده و گذشته است‌. براستی این‌کار بسیار زشت و مورد خشم و غضب خداوند است و بدترین راه است»‌.که «‌فاحشه» اشاره به «قبح عقلی»، و «مقتاً»‌، اشاره به «‌قبح شرعی» و «‌ساء سبیلا» اشاره به «‌قبح عادی» می‌باشد.

ابن سعد ازمحمد بن‌کعب‌، در سبب نزول این آیه‌گفته است‌: در دوره جاهلی اگر کسی می‌مرد و زنی از خود، بجای می‌گذاشت‌. پسرش اگر می‌خواست با وی ازدواج کند، حق تقدم داشت‌، مشروط بر آنکه مادرش نباشد. یا می‌توانست او را به هرکس که می‌خواهد بدهد و بعقد او درآورد. چون ابوقیس بن الاسلت مرد، فرزندش "‌محصن" نکاح زن پدررا بارث برد، و چیزی را بعنوان هزینه و نفقه و میراث پدرش بوی نداد، آن زن بحضور پیامبرصرفت و ماجرا را، برایش نقل‌کرد. پیامبرصگفت‌: «ارجعی لعل الله ینزل فیك شیئا»«‌برو برگرد، شاید خداوند درباره تو چیزی نازل فرماید»‌. که این آیه نازل شد: ﴿وَلَا تَنكِحُواْ مَا نَكَحَ ءَابَآؤُكُم مِّنَ ٱلنِّسَآءِ إِلَّا مَا قَدۡ سَلَفَۚ إِنَّهُۥ كَانَ فَٰحِشَةٗ وَمَقۡتٗا وَسَآءَ سَبِیلًا٢٢[النساء: ۲۲].

حنفیه‌ گویند: هرکس با زنی مرتکب زنا شد، یا او را لمس‌کرد یا او را بوسید یا به شهوت به فرج و شرمگاه وی نگاه‌ کرد، بر آن مرد محارم اصل و فرع آن زن حرام می‌گردد و آن زن نیزبراصل و فرع آن مرد حرام ابدی می‌شود!! چون برای حنفیه و سیله زنا نیز حرام بودن مصاهرت و خویشاوندی‌، ثابت می‌شود و عوامل و انگیزه‌ها و مقدمات زنا نیزچنین است و گفته‌اند: اگر کسی با مادر زنش مرتکب زنا شد یا با دختر زنش زنا کرد، زنش برای همیشه بر او حرام خواهد شد. و لی جمهور علما گویند: به و سیله زنا پیوند مصاهرت و خویشاوندی‌، حاصل نمی‌شود و زنا نمی‌تواند و سیله حرام بودن ابدی‌، و اقع شود و محرمیت را حاصل نمی‌کند. بدلایل زیر:

۱- ‌خداوند می‌فرماید: ﴿وَأُحِلَّ لَكُم مَّا وَرَآءَ ذَٰلِكُم[النساء: ۲۴]. «‌بر شما حلال است غیر از آنچه که درآیه ٢٣ سوره نساء و اول این آیه ذکرشد»‌.چون این آیه بعد اززنان محارم‌، ذکر شده است‌، زنان غیرمحارم را که نکاح با آن‌ها جایز است‌، ذکر می‌کند و نگفته است که زنا از اسباب و و سایل تحریم ابدی یا موقتی است‌.

۲- ‌عایشه‌ گوید: از پیامبرصدرباره‌کسی که با زنی مرتکب زنا شده است‌، سوال شد و گفتند: آیا او می‌تواند با آن زن یا دخترش ازدواج ‌کند؟.

او گفت‌: «لا یحرم الحرام الحلال، إنما یحرم ما كان بنكاح»«حرام نمی‌تواند به و سیله تحریم حلال و اقع شود، تنها جماعی موجب تحریم می‌شود،‌ که پس از عقد نکاح صورت ‌گرفته باشد». ابن ماجه آن را از ابن عمر روایت‌ کرده است‌.

۳- این احکامی که - حنفیه - بر شمرده‌اند، مورد نیاز شدید مردم است و گاهی مردم بدان مبتلا می‌شوند، پس شایسته نیست‌،‌ که شارع مقدس‌، از آن سکوت‌کند و قرآن درباره آن نازل نشود، و سنت از آن سخنی نگوید و خبری و اثری درباره آن از اصحاب بثبوت نرسد، و حال آنکه نزدیک بدوره جاهلی بودند و ارتکاب زنا در دوره جاهلی شیوع و بروز داشت‌، اگر یکی ازآنان در شرع‌، مدرکی برای آن سراغ می‌داشت‌، یا دلیلی و علتی و حکمتی‌، بر آن دلالت می‌کرد، در این باره پرسش می‌کردند و دواعی و عوامل‌، برای نقل و روایت چیزی که بدان مبتلا بوده‌اند فراوان بوده است‌. (‌و حال آنکه چیزی بثبوت نرسیده است) .

۴- زنا از آنگونه معانیی نیست‌ که زن بوسیله آن بستر مرد گردد و تحریم مصاهرت و خویشاوندی‌، بدان تعلق‌ گیرد و حکم مباشرت و آمیزش بدون شهوت را دارد و شرعاً معتبر نیست‌.