فرق بین زنان مشرک و زنان اهل کتاب
زن مشرک دینی نداردکه خیانت را بروی حرام و امانت را براو و اجبکند و او را بنیکی و خیر دستور دهد و از شر و بدی برحذر دارد، بلکه او درگرو طبیعت و مزاج و تربیت عشیرهای خود و خرافات و اوهام بتپرستی و آرزوها و هواهای شیطانی خویش میباشد، بشوهرش خیانت میکند و عقیده فرزندش را تباه میسازد. اگر شوهر شیفته جمال و زیبائی او باشد، بگمراهی و گمراه سازی او نیز کمک میکند. اگر دیده و اقع بین شوهر، فریفته زیبائی ظاهری او نباشد و خبث طینت و سیرت اورا زشت بداند، تمتع و لذت جوئی بجمال ظاهری نیزبراو تیره میگردد و حال بد و ی، او راگریزان خواهد نمود. و لی فاصله بین مرد مومن و زن اهلکتاب آنقدر نیست و شکاف چندان عمیق نمیباشد چون او هم بخداوند ایمان دارد و او را میپرستد و به پیامبران خدا ایمان دارد و زندگی بازپسین و پاداش اعمال درآخرت را قبول دارد و اعمال خیر را و اجب و اعمال شر را حرام میداند. فرق اساسی و جوهری بین آن دوایمان به نبوت حضرت محمدصاست. بدیهی استکسی که به اصل نبوت الهی ایمان دارد، تنها جهل مانعگشته است که به نبوت و یژه حضرت محمدصخاتم الانبیاء ایمان بیاورد و بپذیردکه محمد نیزهمان پیام پیامبران پیشین و چیزی اضافه بر آن به مقتضای حال زمان و برای پیشرفت بشریت و بکارگیری استعدادهای بیشتر بشریت را، آورده است یا بعضی بر حسب ظاهر مخالف و منکررسالت حضرت محمدصهستند و درحقیقت و باطن آن را قبول دارند البته اینگروه دوم اندک و گروه اول فراوانند . شاید براثرمعاشرت و آمیزش با مرد مسلمان، حقیقت و برحق بودن دین اسلام و حسن شریعت و سیره پاک پیامبر اسلامصو تاییدات خداوندی و آیات آشکار نبوت پیامبر اسلام، بر وی آشکار و هویداگردد و در نتیجه ایمان اوکامل و اسلام بیاورد و اجر و پاداش خوبش را دو برابر دریافت دارد، چون هم به ادیان پیشین اعتقاد داشته و هم به آخرین دین آسمانی... پایان سخن المنار. همانگونه که در تعلیق بر قسمت پیشگفتم امروز این زنان اهلکتاب با مشرکان هیچ فرقی ندارند و کمتر پیش میآیدکه جذب اسلام شوند بلکه مردان سست عقیده مسلمان را نیز تابع خود میکنند و یا سستر مینمایند و تکلیف فرزندانشان نیز نامعلوم است - مترجم.