فلسفه سخت گیری در کیفر و مجازات سرقت
درباره اینکه چرا خداوند در مجازات و کیفر دزدی اموال، سختگیری کرده است و لی در تجاوزهای دیگر به اموال به اندازه دزدی سختگیری نشده است، در شرح نووی برمسلم آمده است که قاضی عیاضگفت: با و اجب کردن بریدن دست دزد، خداوند اموال مردم را مصون و محفوظ داشت، و برای غیر سرقت این مجازات را تعیین نکرده است مانند اختلاس و انتهاب و غصب، چون این موارد به نسبت دزدیکمتر هستند و دزدی فراوان است و فراوان پیش میآید. و در اختلاس و انتهاب و غصب امکان دارد، بکمک اولیای امور اموال را برگرداند و اقامه بینه و گواه گرفتن، بر آن آسان است بخلاف سرقت که گواه گرفتن بر آن آسان نیست و کمتر گواه بر آن پیدا میشود، پس دزد برای جامعه بسیار خطرناک است، لذا مجازات و کیفر دزدی .بسیار شدید است تا مردم از آن خودداری کنند.
(بیگمان اگر دسترنج مردم بیرنج، بدست سارق افتد و این جرم شوم در میان جامعه رواج یابد، اقتصاد جامعه که خود عامل بزرگی، برای بقاء آن و رواج عقاید مذهبی و تحکیم مبانی دینی است، دستخوش زوال میگردد و فقرعمومی خیردنیا و آخرت را از مردم میگیرد. پس مبارزه با سرقت و سالم نگاهداشتن اقتصاد جامعه و جلوگیری از سقوط معنوی آن، تعیین مجازاتی که متناسب با این جرم شنیع باشد، . لازم و ضروری است و بحق بریدن دست، بشرط وجود شرایط بهترین عامل بازدارنده برایکسانی است که قصد ارتکاب بزه را دارند).