وجود مقتولی در میان قومی که به نزاع و مشاجره پرداختهاند
هرگاه قومی و دستهای بمشاجره و نزاع پرداختند و کشتهای در میانشان یافته شد و قاتل آن معلوم نبود و کسی نمیدانست که چهکسی او را کشته است دیه مقتول واجب است.
ابوداود روایتکرده که پیامبرصگفته است: «من قتل فی عمیا فی رمیا، یكون بینهم بحجارة أو بالسیاط أو ضرب بعصا، فهو خطأ، وعقله عقل الخطأ، ومن قتل عمدا فهو قود، ومن حال دونه، فعلیه لعنة الله وغضبه، لا یقبل منه صرف ولاعدل»«کسیکه در شلوغی و جنجالکشته میشود و قاتل معلوم نباشد و بوسیله پرتاب سنگ یا شلاق یا ضربه عصا کشته شود این قتل قتل خطاء میباشد و دیه آن مانند دیه قتل خطاء است و هرکس بصورت عمدیکشته شود باید بابت قتل او قصاص بعمل آید و هرکس مانع اجرای قصاص شود یا هرکس مانع اجرای حدود الهی اعم از دیه و قصاص شود لعنت و خشم خدا بر او باد و اعمال خیریه داوطلبانه و تطوع و فرایض از او پذیرفته نمیشود».
علما اختلاف دارند درباره اینکه چه کسی باید دیه را در اینموارد بپردازد؟ ابوحنیفه گفته است که دیه بر عاقله قبیلهای است که در میان آنانکشته یافته شده است، البته و قتی این قبیله دیه بر عاقله مقتول را میپردازدکه اولیای مقتول مدعی نباشدکه قاتل از غیر از این قبیله است، یعنی اگر اولیای مقتول این قبیله را قاتل ندانند و قاتل را از غیر از این قبیله معرفیکنند، قبیلهای که کشته در میان آنان یافته شده است، مسئول پرداخت دیه نیست.
امام مالک میگوید: دیه بر عهدهکسانی است که با اولیای مقتول نزاع کردهاند. امام شافعی گفته است: اگر اولیای مقتول قتل را بفرد معینی یا طایفه معینی نسبت بدهند بایستی «قسامه» بعمل آید در غیر این صورت برای مقتول دیه و قصاصی در میان نیست.
امام احمد گفته است: این دیه بر عاقله دیگران است مگر اینکه اولیای مقتول آن را به شخص معینی نسبت بدهندکه درآن صورت «قسامه» بعمل میآید.
ابن ابی لیلی و ابویوسف گفتهاند: دیه مقتول بر هردو گروه طرف نزاع میباشد یعنی گروه اولیای مقتول و طرف نزاع آنها.
اوزاعیگفته است: دیه مقتول بر هردو گروه طرف نزاع است مگر اینکه گواهی و بینهای از غیرطرفین نزاع قاتل را مشخص و معین و معرفی کند که درآن صورت از قاتل دیه و یا قصاصگرفته میشود.