حق حیات و حق زندگی
نخستین و عالیترین حق از حقوق انسان، که باید مورد عنایت و توجه قرار گیرد، حق حیات و زندگی است که بسیارمقدس و محترم است و بهیچ و جه انتهای حرمت آن و تجاوز به حریم آن، حلال و روا نیست. خداوند میفرماید: ﴿وَلَا تَقۡتُلُواْ ٱلنَّفۡسَ ٱلَّتِی حَرَّمَ ٱللَّهُ إِلَّا بِٱلۡحَقِّۗ﴾[الإسراء: ۳۳]. «و کسی را که خداوند کشتن او را حرام شمرده به قتل نرسانید جز به حق یعنی قتل انسان حرام است مگر و قتی که مرتد شود یا مرتکب زنای محصن گردد یا مرتکب قتل عمد شود».پیامبرصحقی را که موجب روا بودن قتل نفس است، در حدیثی که از ابن مسعود روایت شده است تفسیر فرمودهاند: «لا یحل دم امرئ مسلم یشهد أن لاإله إلا الله، وأنی رسول الله إلا بإحدى ثلاث، الثیب الزانی، والنفس بالنفس ، والتارك لدینه المفارق للجماعة»«ریختن خون و کشتن انسان مسلمانی که گواهی میدهد باینکه جز ذات الله هیچکس و هیچ چیز استحقاق پرستش را ندارد و محمد ابن عبدالله پیامبر و رسول خدا است، حلال نیست، مگر درسه مورد: کسی که بعد از ازدواج مرتکب زنا شود.کسی که مرتکب قتل بناحق شده است و کسی که دین خود را یعنی دین اسلام را رهاکرده و ازجامعه مسلمانان جدا شده است».
بخاری و مسلم آن را روایت کردهاند. و خداوند میفرماید: ﴿وَلَا تَقۡتُلُوٓاْ أَوۡلَٰدَكُمۡ خَشۡیَةَ إِمۡلَٰقٖۖ نَّحۡنُ نَرۡزُقُهُمۡ وَإِیَّاكُمۡۚ إِنَّ قَتۡلَهُمۡ كَانَ خِطۡٔٗا كَبِیرٗا٣١﴾[الإسراء: ۳۱]. «و فرزندانتان را از ترس فقر و گرسنگی به قتل نرسانید، ما آنها را و شما را روزی میدهیم، مسلما قتل آنها گناهی بزرگ است».
و خداوند میفرماید: ﴿وَإِذَا ٱلۡمَوۡءُۥدَةُ سُئِلَتۡ٨ بِأَیِّ ذَنۢبٖ قُتِلَتۡ٩﴾[التكویر: ۸-۹]. «و بیاد آور آن روزی که قتل دختران زنده بگور شده مورد بازخواست قرار خواهد گرفت که بچه گناهی کشته شدهاند و گناهشان چه بوده است».
خداوند برایکسانی که قتل و کشتار را رواج میدهند و سنت و راه و روش خود میسازند، آن چنان عذاب و شکنجهای قرار داده است که آن را برای هیچ جنایت کاری قرار نداده است. پیامبرصمیفرماید: «لیس من نفس تقتل ظلما إلا كان على ابن آدم كفل من دمها، لانه كان أول من سن القتل»«هرکس بظلم کشته شود بهرهای از گناه خون و قتل او بگردن قابیل است که بظلم هابیل راکشت و قتل ظالمانه را سنت و روش ساخت و اولین کس بودکه اینکار را رواج داد» . بروایت بخاری و مسلم. اسلام آنقدر بر حمایت از حفظ جان حریص استکهکسی را که خون ریزی و کشتن را حلال بداند به اشد مجازات تهدیدکرده است و میفرماید: ﴿وَمَن یَقۡتُلۡ مُؤۡمِنٗا مُّتَعَمِّدٗا فَجَزَآؤُهُۥ جَهَنَّمُ خَٰلِدٗا فِیهَا وَغَضِبَ ٱللَّهُ عَلَیۡهِ وَلَعَنَهُۥ وَأَعَدَّ لَهُۥ عَذَابًا عَظِیمٗا٩٣﴾[النساء: ۹۳]. «هرکس به عمد و بنا حق مومنی را بکشد سزایش آتش دوزخ است که جاویدان در آن میماند و خداوند بر وی خشم میگیرد و او را از رحمت خویش طرد نموده و عذاب بزرگ و دردناکی برایش آماده ساخته است». که دراین آیه مجازات قاتل را در قیامت عذاب دردناک و جاویدان بودن در آتش دوزخ و غضب و لعنت خداوند و عذاب عظیم قرار داده است. برای اینست که ابن عباس گفت: «لا توبة لقاتل مؤمن عمدا»«کسی که مومنی را به عمد و بنا حق بکشد توبهاش پذیرفته نمیشود». چون این آیه آخرین حکم آسمانی است که درباره قاتل نازل شده و چیزی آن را نسخ نکرده است اگر چه جمهور فقهاء برخلاف آن هستند و توبه را شامل حال او نیز میدانند. و پیامبرصمیفرماید: «لزوال الدنیا أهون على الله من قتل مؤمن بغیر حق»«بیگمان فناء و نیستی دنیا نزد خداوند آسانتر است، ازکشتن بنا حق یک مومن یعنیکشتن مومن آنقدر عظیم و گناه است».
ابن ماجه با سند حسن آن را از «براء» روایت کرده است.
ترمذی با سند حسن از ابوسعید روایت کرده است که پیامبرصگفت: «لو أن أهل السماء وأهل الارض اشتركوا فی دم مؤمن، لاكبهم الله فی النار»«اگرتمام ساکنان آسمان و زمین درکشتن و ریختن خون یک مومن شرکت کنند خداوند همهشان را بمجازات آن در آتش دوزخ اندازد».
بیهقی از ابن عمر روایت کرده است که پیامبرصگفت: «من أعان على دم امرئ مسلم بشطر كلمة، كتب بین عینیه یوم القیامة: آیس من رحمة الله»«هر کس با نیم کلمه در قتل مسلمانی شرکت داشته و بکشتن او کمککرده باشد در روز قیامت برپیشانی او نوشته میشود: او از رحمت خدا مایوس است».
و این بدان جهت است که قاتل بنائی را خراب میکند که خداوند آن را ساخته است و حیات و زندگی را از مقتول میگیرد و تجاوز است بحقوق خویشاوندان و افراد خانواده او که بوجود او احساس عزت و سربلندی میکردند و از و جودش بهرهمند بودند و با فقدان او از وجود ارزشمند او محروم میگردند. قتل حرام است خواه قتل مسلمان یا کافر ذمی یا خودکشی باشد.
در احادیث به تصریح آمده است که قاتل کافر ذمّی بنا حق، در آتش دوزخ است بخاری از عبدالله بن عمرو بن العاص روایت کرده است که پیامبرصگفته است: «من قتل معاهدا لم یرح رائحة الجنة، وإن ریحها بوجد من مسیرة أربعین عاما»«هرکس کافری را بکشد که با مسلمین عهد و پیمان دارد یا مسلمانی به وی امانت داده باشد یا حاکم به وی امان داده باشد یا با وی عقد جزیه بسته شده باشد چنین شخصی بوئی از بهشت نمیبرد با وجود اینکه بوی بهشت از مسافت چهل سال راه احساس میشود یعنی داخل بهشت نمیشود». و درباره خودکشی خداوند میفرماید: ﴿وَلَا تُلۡقُواْ بِأَیۡدِیكُمۡ إِلَى ٱلتَّهۡلُكَةِ﴾[البقرة: ۱۹۵]. «با دست خود، خود را به هلاکت میاندازد» و باز هم میفرماید: ﴿وَلَا تَقۡتُلُوٓاْ أَنفُسَكُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِكُمۡ رَحِیمٗا٢٩﴾[النساء: ۲۹]. «با دست خود، خود را مکشید براستی خداوند با شما مهربان است».
بخاری و مسلم از ابوهریره روایت کردهاند که پیامبرصگفت: «من تردى من جبل فقتل نفسه فهو فی نار جهنم یتردى فیها خالدا مخلدا فیها أبدا، ومن تحسى سما فقتل نفسه فسمه فی یده یتحساه فی نار جهنم خالدا مخلدا فیها أبدا، ومن قتل نفسه بحدیدة فحدیدته فی یده یتوجأ بها فی نار جهنم خالدا مخلدا فیها أبدا»«هرکس خود را از کوهی بیندازد و خویشتن را بکشد او در آتش دوزخ جای دارد و جاویدان در آن میماند و هلاک میشود و هرکس سمّی بنوشد و خود را بکشد او با این سم که خود آن را مینوشد، خود را به آتش ابدی دوزخ گرفتار مینماید و هرکس خود را با ابزار آهنین، که در دست دارد برخود بزند و خود را بکشد بدست خود نفس خود را بآتش جاویدان جهنم گرفتار میسازد».
بخاری از ابوهریره روایت کرده که پیامبرصگفت: «الذی یخنق نفسه یخنقها فی النار، والذی یطعن نفسه یطعن نفسه فی النار»«هرکس که خود را خفه میکند او خود را با آتش دوزخ خفه کرده است و هر کس که خود را مورد طعنه و ضربت قرار دهد او نفس خود را با آتش دوزخ میکشد و گرفتار میکند و هر کس خود را از جای بلندی پرت کند، خود را بمیان آتش دوزخ پرت میکند». جندب بن عبدالله از پیامبرصروایت کرده است که گفت: «كان فیمن قبلكم رجل به جرح، فجزع، فأخذ سكینا فحز بها یده فما رقأ الدم حتى مات قال الله تعالى: " بادرنی عبدی بنفسه: حرمت علیه الجنة»«پیش از شما مردی بود که مجروح بود و بیتابی و جزعکرد و کاردی برداشت و دست خود را با آن برید همینکه خون از وی جاری شد و بند نیامد، او مرد، خداوند میفرماید: بنده من بر شتافتن بحضور من شتاب نمود و من در برابر این عمل بد او بهشت را بر او حرام کردم». بروایت بخاری. و درحدیث به اثبات رسیده است که «من قتل نفسه بشئ عذب به یوم القیامة»«هرکس خود را با هر چیزی بکشد در روز قیامت به و سیله همان چیز شکنجه و عذاب خواهد شد». تا آنجا که اسلام قتل را شنیع و زشت میداند که علاوه برآنچه که گفتیم کسی که به قتل فردی از افراد مبادرتکند او را بمنزله آن میداند که او همه مردم را بقتل رسانده است بدیهی است که این مطلب نهایت شناعت و قبح قتل را از نظر اسلام میرساند و آن را جرم بسیار ناپسند میداند خداوند میفرماید: ﴿أَنَّهُۥ مَن قَتَلَ نَفۡسَۢا بِغَیۡرِ نَفۡسٍ أَوۡ فَسَادٖ فِی ٱلۡأَرۡضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ ٱلنَّاسَ جَمِیعٗا وَمَنۡ أَحۡیَاهَا فَكَأَنَّمَآ أَحۡیَا ٱلنَّاسَ جَمِیعٗاۚ﴾[المائدة: ۳۲]. «... براستی بیگمان هرکس نفسی را بکشد، بدون اینکه او مرتکب قتل شده باشد، یا بدون اینکه در زمین فساد و تباهی بپاکرده باشد، آنقدر جرمش بزرگ استکهگوئی همه مردم راکشته است و هرکس نفسی را زندهکند و زندگی او را نجات دهد، آنقدر پاداش این عمل او بزرگ استکهگوئی همه مردم را زندهکرده است».چون مسئله خون ریزی و حفظ جان از نظر اسلام بسیار با اهمیت است.
بروایت مسلم نخستین چیزی که در روز قیامت مورد بازخواست و بررسی و محاسبه قرار میگیرد، مسئله خونها و جانها است یعنی در میان حقوق عباد این نخستین حق است و در میان حقوق بین خدا و مردم نماز نخستین چیز است که بررسی و محاسبه میگردد، پس هردو حدیث صحیح هستند. خداوند بدان جهت قصاص قتل را، اعدام قاتل قرار داده است تا از او انتقامگرفته شود و دیگران عبرت و پند گیرند و جامعه از آلودگی و پلیدی جرمهائی پاک شود، که نظم عمومی و امنیت عمومی را مضطرب و پریشان و مختل میسازند. لذا خداوند میفرماید: ﴿وَلَكُمۡ فِی ٱلۡقِصَاصِ حَیَوٰةٞ یَٰٓأُوْلِی ٱلۡأَلۡبَٰبِ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ١٧٩﴾[البقرة: ۱۷۹]. «بدون شک قصاص و انتقامگرفتن ازقاتل موجب حفظ جان و ادامه زندگی شماست ای خردمندان و آن گاه هرکس بخود جرئت نمیدهدکه بکشتن دیگران مبادرت و رزد چون میداند خود نیزکشته میشود و این فلسفه بر خردمندان و دانایان پوشیده نیست شاید این قصاص سببگردد شما ازکشتار همدیگر پرهیز نمائید».این مجازات و عقوبت قصاص در همه شریعتهای ادیان الهی پیشین مقرر و ثابت بوده است در شریعت حضرت موسی در فصل بیست و یکم از سفرخروج آمده است: «هرکس انسانی را بزند و او بمیرد هر آینه کشته شود و لیکن اگرشخصی عمداً برهمسایه خود آید تا او را بمکر بکشد، آنگاه او را از مذبح منکشیده بقتل برسان و و هرکه پدر یا مادر خود را زند هرآینهکشته شود. و و اگر اذیتی دیگر حاصل شود آنگاه جان بعوض جان بده و چشم بعوض چشم و دندان بعوض دندان و دست بعوض دست و پا بعوض پا و داغ بعوض داغ و زخم بعوض زخم و لطمه بعوض لطمه».
و در شریعت مسیح بعضی میگویند برابر مبادی دین مسیح نباید قاتلکشته شود و بگفته اصحاح پنجم انجیل متی بنقل از حضرت عیسی÷ استدلال میکنند که میگوید: «لیکن من بشما میگویم با شریر مقاومت مکنید بلک، هرکه برخساره راست تو طپانچه زند دیگری را نیزبسوی او بگردان. و اگر کسی خواهد با تو دعویکند و قبای ترا بگیرد عبای خود را نیز بدو و اگذار. و هرگاهکسی ترا برای یک میل مجبور سازد دو میل همراه او برو».
وگروهی دیگر میگویند شریعت مسیح نیز برای قاتل عقوبت اعدام قرار داده است و بدینگفته حضرت مسیح÷ استدلال میکنندکه فرمود: «من نیامدهام که ناموس و قانون خدائی را -احکام تورات -برهم زنم بلکه برای آن آمدهام تا آن را بکمال و باتمام برسانم». و قرآن نیز این مطلب را تایید میکند که از قول حضرت عیسی نقل میکند: ﴿وَمُصَدِّقٗا لِّمَا بَیۡنَ یَدَیَّ مِنَ ٱلتَّوۡرَىٰةِ﴾[آل عمران: ۵۰]. «من احکام پیش از خود را که در تورات آمده است تایید و تصدیق میکنم».و قرآن نیز به حکم تورات درباره قصاص اشاره میکند: ﴿وَكَتَبۡنَا عَلَیۡهِمۡ فِیهَآ أَنَّ ٱلنَّفۡسَ بِٱلنَّفۡسِ وَٱلۡعَیۡنَ بِٱلۡعَیۡنِ وَٱلۡأَنفَ بِٱلۡأَنفِ وَٱلۡأُذُنَ بِٱلۡأُذُنِ وَٱلسِّنَّ بِٱلسِّنِّ وَٱلۡجُرُوحَ قِصَاصٞۚ﴾[المائدة: ۴۵]. «و ما در تورات بر آنان فرض کردیم که جان بعوض جان و چشم بعوض چشم و بینی بعوض بینی و گوش بعوض گوش و دندان بعوض دندان و زخمها قصاص دارند».
شریعت بین جان انسانها با یک دیگر تفاوت ننهاده است و جان را بعوض جان گفته است پس قصاص حق است خواه مقتول بزرگ باشد یاکوچک، مرد باشد یا زن، فرق نمیکند همگی حق حیات و زندگی دارند و حلال و روا نیست تحت هیچ عنوان این حق حیات و زندگی مورد تعرض قرارگیرد و تباه شود، حتی در قتل خطاء و غیر عمدی نیزخداوند قاتل را معاف ازمسئولیت ندانسته است و ربای قتل خطاء و اشتباهی، آزادکردن بندهای را دیه و خونبها قرار داده است و میفرماید: ﴿وَمَا كَانَ لِمُؤۡمِنٍ أَن یَقۡتُلَ مُؤۡمِنًا إِلَّا خَطَٔٗاۚ وَمَن قَتَلَ مُؤۡمِنًا خَطَٔٗا فَتَحۡرِیرُ رَقَبَةٖ مُّؤۡمِنَةٖ وَدِیَةٞ مُّسَلَّمَةٌ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِۦٓ إِلَّآ أَن یَصَّدَّقُواْۚ﴾[النساء: ۹۲]. «برای هیچ فرد با ایمانی مجاز نیست که فرد باایمانی را به قتل برساند، مگر اینکه این کار از روی خطا و اشتباه از او سر زند و درعین حالکسی که فرد با ایمانی را از روی خطا به قتل برساند باید یا یک برده مومن آزاد کند و خونبهائی به کسان مقتول بپردازد مگراینکه آنها خونبها را ببخشند...».و بدین جهت اسلام برای قتل از روی خطاء عقوبت و مجازات مالی تعیینکرده و و اجب نموده است تا احترام جان محفوظ بماند و بذهن کسی خطور نکند که برای جان دیگران اهمیت قایل نشود و بدینجهت است تا مردم در ارتباط با جان و خون مردم احتیاط کنند و از فساد و تباهی جلوگیریگردد و کسی ببهانه خطاء و اشتباه به قتلکسی دیگر اقدام نکند و اسلام آنقدر از حفظ جان مردم حمایت میکند، که سقط جنین را بعد از اینکه در جنین جان دمیده شد، حرام کرده است مگر اینکه یک سبب و عامل جدی و حقیقی برای اینکار موجود باشد مانند اینکه جان مادر در خطرباشد و یا عذرهای مانند آن. و هرکس بدون حق و بناحق به اسقاط جنین اقدام کند بر وی و اجب است، که بندهای یا کنیزی را آزاد کند.