نباید زکات دهنده زکات خود را خریداری کند
پیامبرصزکات دهنده را، نهی فرموده است، از اینکه زکات خود را خریداری کند، تا چیزی را که درراه خدا بخشیده است، پس نگیرد. همانگونه که مهاجرین را، منع کرد از اینکه بعد از هجرت به مکه برگردند و در آنجا سکونت گزینند.
از عبدالله بن عمر روایت است که: حضرت عمر اسبی را در راه خدا به کسی داده بود، روزی دیدکه آن اسب را میفروشد، او خواست آن را خریداری کند. در این باره، از پیامبرصسوال کرد و او فرمود: «لا تبتعه، ولا تعد فی صدقتك»«آن را نخر و از صدقه خویش پشیمان مشو و چیزی را که در راه خدا بخشیدهای دیگر آن را برنگردان». به روایت شیخین و ابوداود و نسائی.
نووی گفته است: این نهی برای تنزیه است نه تحریم. یعنی، بهتر است که چنین نکند. بنابراین مکروه است، چیزی را که به دیگری بخشیدهای، یا بعنوان زکات یا کفاره نذر یا امثال آن در راه خدا به کسی دادهای، یا بهکسی هدیه کردهای، یا به تملک کسی در آوردهای، آن را دوباره بخری. و لی اگر آن چیز را از کسی به ارث ببری مکروه نیست.
ابن بطال گفته است: با توجه به همین حدیث منقول ازحضرت عمر بیشتر علما خریداری مالی را که بعنوان صدقه به دیگری میدهی، مکروه دانستهاند. ابن المنذر گفته است: حسن بصری و عکرمه و ربیعه و اوزاعی آن را جایز دانستهاند. و ابن حزم نیز این رای را ترجیح داده و به حدیث منقول از ابوسعید خدری استدلال کرده است، که گفت، پیامبرصفرمود: «لا تحل الصدقة لغنی، إلا لخمسة: لغاز فی سبیل الله، أو لعامل علیها، أو لغارم، أو لرجل اشتراها بماله، أو لرجل كان له جار مسكین، فتصدق على المسكین، فأهداها المسكین للغنی».
«صدقه و زکات برای کسی که بینیاز باشد، حلال نیست مگر در پنج مورد: کسی که در راه خدا جهاد میکند، کسی که عامل جمعآوری زکات است، کسی که بدهکار است، کسی که آن را با مال خود خریداری میکند، مسکینی که از طرف همسایه ثروتمندش، مالی بعنوان زکات به وی رسیده و او آن را به شخص بینیازی هدیه میکند».