فقه السنه

فهرست کتاب

چیزهایی که و ضو گرفتن برای‌ آن‌ها مستحب ا‌ست

چیزهایی که و ضو گرفتن برای‌ آن‌ها مستحب ا‌ست

وضو در حالات زیر مستحب و مندوب است:

۱- بهنگام ذکر خدا‌وندأ:

زیرا از مهاجر بن قنفذسروایت شده ‌که: بر پیامبرصکرد و ایشان مشغول و ضو گرفتن‌ بود و به وی جواب‌ سلام ‌نداد ‌تا اینکه و ضو گرفت‌ و آنوقت‌ سلام وی را جواب داد و فرمود: "«إنه لم یمنعنی أن أرد علیك إلا أنی كرهت أن أذكر الله إلا على الطهارة»«آ‌نچه که ‌مرا بر آن ‌داشت تا به تو ‌پا‌سخ ندهم‌، آن بود که دوست ‌‌نداشم نام ‌الله‌ را بر زبان‌ آورم مگر اینکه پاک باشم»". قتاده گوید: «لذا حسن دوست نداشت قرآن بخو‌‌اند و یا ذکر الله‌ ‌‌بگوید، مگر ‌اینکه و ضو بگیرد. احمد و ابو داود و نسائی و ابن ماجه آن را روایت کرده‌اند. از ابو جهیم بن الحارثسروایت شده‌ که ‌گفته است: «پیامبرصاز اطراف بئر جمل (‌در حوالی مدینه‌) بر می‌گشت‌، مردی به وی رسید و بدو سلام داد، پیامبرصبدو جواب نداد تا اینکه به‌ کنار دیواری رفت و از خاک آن بر صورت و دست‌های خود مسح‌ کرد (‌تیمم نمود) سپس جواب سلام او را گفت‌"‌‌. احمد و بخاری و مسلم و ابو داود و نسائی آن را روایت کرده‌اند.

و این مطلب بر سبیل استحباب و افضلیت است و الا ذکر خدا و گفتن نام الله‌، برای کسی‌ که و ضو دارد یا بی و ضو است و یا جنب است‌، نشسته یا ایستاده‌، در حال رفتن یا خوابیده، بدون‌ کراهت برای همه یکسان جایز است‌. زیرا عایشهبگفته است: «كان رسول اللهصیذكر الله على كل أحیانه»«پیامبرصدر همه‌ی اوقاتش نام خدا را بر زبان می‌آورد». هر پنج نفر بجز نسائی آن را روایت کرده‌اند. بخاری بدون «اسناد» از علی‌ کرم الله و جهه‌، نقل‌ کرده است: «كان رسول اللهصیخرج من الخلاء فیقرئنا ویأكل معنا اللحم، ولم یكن یحجزه عن القرآن شئ لیس الجنابة»«همواره پیامبرصبعد از آنکه از محل قضای حاجت بیرون می‌آمد، برایمان قرآن می‌خواند و با ما گوشت می‌خورد و هیچ چیزی او را از خواندن قرآن باز نمی‌داشت مگر جنابت». هر پنج نفر آن را روایت ‌کرده‌اند و ترمذی و ابن السکن آن را «صحیح» دانسته اند.

۲- بهنگامی‌ که انسان می‌خواهد بخوابد:

زیرا براء بن عازبسگفته است‌ که‌ پیامبرص‌‌فرمود: «إذا أتیت مضجعك فتوضأ وضوءك للصلاة ثم اضطجع على شقك الایمن، ثم قل اللهم أسلمت نفسی إلیك، ووجهت وجهی إلیك، وفوضت أمری إلیك، وألجأت ظهری إلیك، رغبة ورهبة إلیك، لا ملجأ ولا منجى منك إلا إلیك، اللهم آمنت بكتابك الذی أنزلت، ونبیك الذی أرسلت، فإن مت من لیلتك فأنت على الفطرة، واجعلهن آخر ما تتكلم به،) قال فرددتها على النبیصفلما بلغت: «اللهم آمنت بكتابك الذی أنزلت: ورسولت، قال: لا...ونبیك الذی أرسلت».

«هرگاه خواستی به رخت‌خواب بروی‌، همان‌گونه که برای نماز و ضو می‌گیری‌، و ضو بگیر، سپس بر پهلوی راست بخواب‌، و بگو: "‌‌خداوندا جان خود را به تو سپردم‌، و به تو روی آوردم‌، و کار خود را به تو محول نمودم‌، و به تو پناه آوردم‌، امید و ترسم به توست‌، و از تو به تو پناه می‌برم و به تو می‌گریزم‌، خداوندا به‌ کتابت‌ که فرو فرستاده‌ای و به پیام ‌آورت که مبعوث ‌کرده‌ای‌، ایمان آوردم‌. اگر در همان شب (‌بدنبال ‌گفتن این اوراد و ادعیه‌) بمیری‌، تو بر فطرت پاک هستی این‌ کلمات آخرین ‌کلماتی باشد که قبل از خواب بدان تکلم می‌کنی‌، براء گوید: آن‌ کلمات را در پیش پیامبرصتکرار کردم و قتیکه به اللهم آمنت ... رسیدم بجای «نبیک»، «رسولک» ‌گفتم‌، فرمود: «‌نه‌... و نبیک الذی ارسلت» بگو]». احمد و بخاری و ترمذی آن را روایت‌ کرده‌اند.

و گرفتن و ضو بهنگام خواب‌، برای شخص جنب بیشتر مورد تاکید است‌، زیرا ابن عمربگفته است‌که: از پیامبرصپرسیده است: «یا رسول الله أینام أحدنا جنبا؟ قال: نعم إذا توضأ». «‌ای رسول خدا آیا کسی از ما، اگر جنب باشد، می‌تواند بخوابد؟ فرمود: آری‌، اگر و ضو بگیرد». و از عایشهبروایت شده است‌ که ‌گفته: «كان رسول اللهصإذا أراد أن ینام وهو جنب، غسل فرجه وتوضأ وضوءه للصلاة»«‌هرگاه پیامبرصجنب می‌بود و می‌خواست بخوابد شرمگاه خویش را می‌شستند و به همانگونه‌ که برای نماز و ضو می‌گیرند و ضو می‌گرفتند». همه‌ی محدثین آن را روایت ‌کرده‌اند.

۳- برای شخص جنب و ضو گرفتن سنت است:

هرگاه انسان بخواهد غذا بخورد یا آب بنوشد یا مجددا به جماع و نزدیکی اقدام نماید، مستحب است‌ که و ضو بگیرد، زیرا عایشهبگفته است: «كان النبیصإذا كان جنبا فأراد أن یأكل أو ینام توضأ»«پیامبرصهرگاه جنب می‌بود و می‌خواست غذا بخورد یا بخوابد و ضو می‌گرفت». و از عمار بن یاسر روایت شده است که: «أن النبیصرخص للجنب إذا أراد أن یأكل أو یشرب أو ینام، أن یتوضأ وضوءه للصلاة»«‌پیامبرصرخصت داده است برای جنب که هرگاه خواست غذا بخورد یا چیزی بنوشد یا بخوابد، و ضو بگیرد به همانگونه‌ که برای نماز و ضو می‌گیرد». احمد و ترمذی آن را روایت کرده‌اند و ترمذی آن را «صحیح» دانسته است‌. از ابو سعید روایت شده که پیامبرصفرموده است: «إذا أتى أحدكم أهله ثم أراد أن یعود فلیتوضأ»«هرگاه یکی از شما با همسر خود نزدیکی نمود، سپس خواست مجددا نزدیکی نماید، و ضو بگیرد». جماعت محدثین جز بخاری آن را روایت کرده‌اند. ابن خزیمه و ابن حبان و حاکم نیز آن را روایت‌ کرده‌اند و بدان افزوده‌اند: «فإنه أنشط للعود»«زیرا بیگمان نشاط انگیزتر است برای انجام مجدد آن».

۴- قبل از غسل خواه غسل و اجب یا غسل مستحب‌، و ‌ضو گرفتن مندو‌ب است:

زیرا عایشهبگفته است: «كان رسول اللهصإذا اغتسل من الجنابة، یبدأ فیغسل یدیه، ثم یفرغ بیمینه على شماله فیغسل فرجه، ثم یتوضأ وضوءه للصلاة»«پیامبرصهرگاه می‌خواست غسل جنابت کند، نخست هردو دست را می‌شست سپس با دست راست‌، آب برمی‌داشت و بر دست چپ می‌ریخت و شرمگاه خویش را می‌شست‌، سپس و ضو می‌گرفت‌، همانگونه که برای نماز و ضو می‌گرفت». این حدیث را جماعت محدثین روایت‌ کرده‌اند.

۵- بعد از خوردن غذایی که با آتش تماس داشته است:

زیرا ابراهیم بن عبدالله بن قازط ‌گفته است: از کنار ابو هریره‌ گذشتم که و ضو می‌گرفت‌، ‌گفت: آیا می‌دانی چرا و ضو می‌گیرم‌؟ لقمه‌های از پنیر برشته به آتش خورده‌ام‌، چون از پیامبرصشنیدم که می‌فرمود: «‌توضئوا مما مست النار»«اگر چیزی خوردید که با آتش تماس پیدا کرده است‌، و ضو بگیرید». احمد و مسلم و چهار نفر از محدثین آن را روایت‌ کرده‌اند. از عایشهلروایت شده است‌ که پیامبرصفرموده است: «توضئوا مما مست النار»«اگر از آنچه آتش به آن رسیده است خوردید، و ضو بگیرید»‌‌. احمد و مسلم و نسائی و ابن ماجه آن را روایت‌کرده‌اند.

امر به ‌گرفتن و ضو در این احادیث بر «ندب» حمل شده نه بر و جوب‌، زیرا عمرو بن امیه ضمریسگفته است: «رأیت النبیصیحتز من كتف شاة فاكل منها فأكل منها فدعى إلى الصلاة فقام وطرح السكین وصلى ولم یتوضأ»«‌پیامبرصرا دیدم که از شانه‌ گوسفندی که بریان شده بود می‌برید و می‌خورد در آن و قت (‌اذان ‌گفته شد) به نماز دعوت شد، برخاست و کارد را انداخت و نماز گزارد بدون اینکه تجدید و ضو نماید». این حدیث متفق علیه است‌، نووی‌ گفته است: از این حدیث بر می‌آید که می‌توان گوشت را با کارد برید.

۶- تجدید و ضو برای هر نمازی مستحب است:

زیرا بریدهسگفته است: پیامبرصبرای هر نمازی و ضو می‌گرفت‌، و قتی که روز فتح مکه فرا رسید، و ضو گرفت و بر خفین خود مسح ‌کرد و چند نماز را با یک و ضو خواندند. عمر بن خطاب به ایشان ‌گفت: یا رسول الله امروز چیزی ‌کردید که قبلا نمی‌کردید، پیامبرصفرمود: «عمدا فعلته یا عمر»«‌بعمد چنین‌ کاری‌ کردم ای عمر». احمد و مسلم و دیگران آن را روایت‌ کرده‌اند.

و از عمرو بن عامر انصاریسروایت شده که ‌گفته است: «انس بن مالک می‌گفت: پیامبرص، برای هر نمازی و ضو می‌گرفت -‌ یعنی بدون این که و ضویش باطل شده باشد - عمرو گفت :‌گفتم شما چه‌کار می‌کردید؟ ‌گفت: ما تا زمانی که و ضویمان باطل نمی‌شد چند نماز را با یک و ضو می‌گزاردیم». احمد و بخاری آن را روایت کرده‌اند. از ابوهریره‌س‌‌ روایت‌ شده که پیامبرصفرموده است: «لولا أن أشق على أمتی لامرتهم عند كل صلاة بوضوء، ومع كل وضوء بسواك»«‌اگر امت‌ خود را به مشقت نمی‌انداختم‌، به‌ آنان دستور می‌دادم که برا‌ی ‌هر نمازی جداگانه و ‌ضو بگیرند و با هر و ضوئی‌ مسواک‌ بزنند». احمد آن را با «سند» ی‌ «حسن» روایت کرده است‌. از ابن عمربروایت شده که گفته: پیامبر‌ص‌می‌فرمود: «من توضأ على طهر كتب له عشر حسنات»«‌کسی که در حال داشتن و ضو ، ‌مجددا‌ و ضو بگیرد، ده خوبی برای او نوشته‌ می‌شود». ابوداود و ترمذی‌ و ابن ماجه‌ آن را روایت کرده‌اند.