۱- مردار
مردار حیوانی است که بدون ذبح شرعی مرده باشد و گوشت بریده شده از حیوان زنده نیز حکم مردار را دارد، زیرا ابو و اقد لیثی از پیامبر روایت کرده است: (قال رسول اللهص: «ما قطع من البهیمة وهی حیة فهو میتة». «پیامبرگفته است: آنچه از حیوان زنده بریده میشود، حکم مردار را دارد و مردار است». ابوداود و ترمذی این حدیث را نقل کردهاند و ترمذی آن را حسن دانسته است و گفته است اهل علم بدان عمل میکنند. از مردار و میتهی حیوانات، چیزهای زیر مستثنی است و پلید نیست:
الف- ماهی مرده و ملخ دریائی مرده، اینها پاکند، زیرا ابن عمرلاز پیامبرصروایت کرده است: «أحل لنا میتتان ودمان: أما المیتتان فالحوت والجراد، وأما الدمان فالكبد والطحال»«دو مردار و دو خون برای ما حلال شده است: مردار ماهی و مردار ملخ دریائی و خون کبد و خون اسپرز]. این حدیث را احمد و شافعی و ابن ماجه و بیهقی و دارقطنی روایت کردهاند. این حدیث «ضعیف» است، لیکن امام احمد و ابوزرعه و ابوحاتم «وقف» آن را صحیح دانستهاند. حکم اینگونه احادیث «رفع» میباشد، زیرا و قتی صحابی بگوید: «اُحل لنا كذا وحرم علینا كذا»مثل اینست که بگوید به ما امر شد و به ما نهی شد و سابقاً سخن پیامبر را دربارهی دریا نقل کردهایم که فرموده بودند: «هو الطهور ماؤه الحل میتته»«آب دریا پاک و پاک کننده است و مردار دریا حلال است».
ب- مردار چیزهائی که خون جهنده ندارند، مانند مورچه و زنبور عسل و امثال آنها. اینها پاکند، هرگاه در چیزی بیفتند و بمیرند، آن چیز پلید و نجس نمیشود. ابنالمنذر گفته است: در پاکی اینها خلافی نشنیدهام، جز آنکه از شافعی روایت شده است که بنا به مشهور مذهب او نجسند، و لی و قتی که در مایعی بیفتند و آن را تغییر ندهند، از آن عفو شده است.
ج- استخوان و شاخ و ناخن و موی و پر و پوست مردار و چیزهائی که از این قبیل باشند، همه پاکند، زیرا اصل دراین چیزها طهارت و پاکی است و دلیلی بر پلیدی آنها نداریم.
زهری دربارهی استخوان فیل مرده و امثال آن گفته است: «محضر چند نفر از علمای سلف را، دریافتهام که با استخوان فیل موی خود را شانه میکردند و از روغندان ساخته شده از آن، موی خود را روغن میزدند و در آن اشکالی نمیدیدند». بخاری این مطلب را نقل کرده است. از ابن عباسبروایت شده است که گفته است: به یکی از کنیزان میمونه، گوسفندی بخشیده بودند که مردار شد، پیامبرصکه از آنجا میگذشت فرمود: «وهلا أخذتم إهابها فدبغتموه فانتفعم به؟. فقالوا: إنها میتة، فقال: (إنما حرم أكلها»«چرا پوست آن را دباغی نکردید تا از آن سود ببرید؟ گفتند: آن مردار شده است، گفت: تنها خوردن آن حرام است». جماعت محدثین جز ابن ماجه این حدیث را روایت کردهاند. در سنن ابن ماجه این حدیث از میمونه نقل شده است. و در بخاری و نسائی از دباغت آن، ذکری به میان نیامده است. از ابن عباسبنقل شده است که این آیه را خوانده: ﴿قُل لَّآ أَجِدُ فِی مَآ أُوحِیَ إِلَیَّ مُحَرَّمًا عَلَىٰ طَاعِمٖ یَطۡعَمُهُۥٓ إِلَّآ أَن یَكُونَ مَیۡتَةً﴾[الأنعام: ۱۴۵]. تا آخر آیه، و گفت: «إنما حرم ما یؤكل منها وهو اللحم، فأما الجلد والقد (۲) والسن والعظم والشعر والصوف فهو حلال»«بگو در آنچه بر من و حی شده است هیچ غذای حرامی را برای هیچکس نمییابم، مگر اینکه مردار باشد یا ... بعد ابن عباس گفت: از مردار تنها آنچه که خورده میشود، که گوشت است، حرام است، اما پوست و ظرفی که از آن میسازند و دندان و استخوان و مو و پشم آن، همه حلال هستند». ابن المنذر و ابن حاتم این حدیث را روایت کردهاند. و همچنین شیردان و شیر مردار نیز، پاک است، زیرا اصحاب پیامبر و قتی که عراق را فتح کردند از پنیر مجوسیها = زردشتیان خوردند، در حالیکه پنیر و سیلهی شیردان ساخته میشود . و حیوان. ذبح شدهی زردشتیان، مردار محسوب میگردد. از سلمان فارسیسدربارهی پنیر و روغن و پوست، سوال کردند، ایشان جواب داد: حلال آنست که خداوند در قرآن آن را حلال کرده است، و حرام آنست که خداوند آن را در قرآن حرام کرده است و آنچه را که مسکوت گذاشته است، از آن صرفنظر فرموده است. و بدیهی است که از پنیر زردشتیان سوال شده بود، چون سلمان از طرف عمر بن خطاب بر مداین حکومت میکرد. و آنوقت چنین گفته است.