خنثی یا مخنث
خنثی بمعنی نرم و شکسته است. دراصطلاح خنثی عبارت است از شخصی که مرد بودن و زن بودن وی مشخص نشده است، یا بدان جهت که هم آلت مردانه دارد و هم آلت زنانه دارد و یا هیچکدام را ندارد، چگونه ارث میبرد؟ هرگاه مشخص شدکه مذکراست، ارث مذکر میبرد و هرگاه مشخص شدکه مونث است ارث مونث میبرد. مذکربودن یا مونث بودن وی با ظهورعلامات هریک از آنها شناخته میشود. این علامات پیش از بلوغ بوسیله ادرار کردن وی شناخته میشود بدینمعنی که اگر از راه ذکر ادرار کرد مذکر و اگر از راه فرج شاشید مونث است و اگر از هردو آلت شاشید حکم از آن اسبق است و بعد ازبلوغ اگر ریشش درآمد یا با زنان نزدیکی میکرد یا احتلام میشد همانگونه که مردان احتلام میشوند، او مرد است و اگر پستانهایش همچون پستان زن ظاهر شد یا شیر در پستانش جمع میشد یا قاعده میشد یا حامله شد او مونث است و در این دو حالت به چنین مخنثی «خنثی غیر مشکل» گفته میشود. اگر مذکر بودن و مونث بودن او شناخته نشد، بدینمعنی که هیچ علامتی از او ظاهر نشد یا علائم متعارض و ضد هم دروی ظاهر میشد او را «خنثی مشکل» گویند که فقهاء در حکم وی از حیث میراث اختلاف دارند. ابوحنیفه گفته است او را مذکر فرض میکنند، سپس او را مونث فرض میکنند، سپس با بدترین حال وی با او معامله میشود، حتی اگر بریک اعتبار ارث میگرفت و براعتبار دیگرارث نمیگرفت، چیزی بوی داده نمیشود. و اگر بنابر هردو فرض ارث میگرفت و سهمش فرق میکرد،کمترین سهم و نصیب بوی داده میشود.
ومالک و ابویوسف و شیعه امامیهگفتهاند، حد متوسط بین سهم مذکر و مونث را میگیرد. و امام شافعیگفته است: به هریک از و رثه و خنثی حداقل از دو بهرهای که دارند داده میشود چون برای هریک از آنها، آن میماند.
و امام احمدگفته است: اگر امید آشکار شدن حال او وجود داشت، بهریک از مخنث و و رثه حداقل سهم داده میشود و باقیمانده توقیف میگردد و اگر چنین امیدی نبود مخنث حد متوسط بین مذکر و مونث را میگیرد و این رای اخیر ارجح است و لی قانون مواریث (مصری) رای ابوحنیفه را قبولکرده است. در ماده ٤٦ قانون آمده است:
«خنثی مشکل» که مذکر و مونث بودنش معلوم نیست، حداقل بهره از دو بهره مذکر و مونث را میبرد. و باقیمانده ترکه بباقی و رثه داده میشود.