چه وقت باید حد زده شود؟
در بدایه المجتهد آمده است: جمهور فقهاء بر آن هستندکه نباید درگرمای شدید و در سرما و همچنین بر کسی که بیمار است حد اجرا گردد. گروهی گفتهاند از جمله احمد و اسحاق، حد در حالات فوق نیز باید اجرا گردد.
و آنان با دو حدیث مروی از حضرت عمر استدلالکردهاندکه او درحالی حد را بر «قدامه» اجرا کردکه بیمار بود. اوگفت: سبب اختلاف از معارضه ظواهر مفهوم حد ناشی گردیده است که اقامهکننده حد ظن غالب ندارد باینکه نفس شخصی حد خورده تلف میگردد. پسکسانیکه تنها امر به اقامه حدود را بطور مطلق در نظر میگیرند، بدون استثناء میگویند باید بر مریض نیز حد جاریگردد وکسانیکه به مفهوم حد توجه دارند میگویند بیمار تا اینکه بهبودی مییابد نباید حد درباره او اجرا شود و در شدت گرما و سرما نیز نباید حد را جاری ساخت.
شوکانی گوید درکتاب «البحر» اجماع نقل شده بر اینکه زانی غیر محصن را و زانی بیماری راکه امید شفای او میرود باید مهلت داد تا اینکه شدتگرما و سرما از بین میرود. اگر بیمار بگونهای باشدکه امید شفای او نرود و از او مایوس باشند امام هادی و یاران شافعیگفتهاند: او را باید با شاخه خرما: «عثکول» حد زد اگر تحمل آن را داشته باشد. ناصر از پیشوایان زیدیه و المرید بالله نیزگفتهاند: بیمار را نباید حد زد ولو این از بهبودی او مایوس باشند و قول اول ظاهرتراست بعلت حدیثی که از ابی امامه بن سهل بن حنیف روایت شده است: کسی که باید مورد رجم قرار گیرد، هرگاه عذر بیماری و غیر آن را داشته باشد، پیشوایان اهل بیت و علمای شافعیه و حنفیه و مالک گفتهاند نباید بعلت بیماری یا غیر آن به وی مهلت داد، بلکه باید حد را درباره او اجرا نمود، چون اتلاف و هلاک او مقصود است.
مروزی گفته است: بعلت شدت گرما یا سرما یا بیماری اجرای حد زانی بتاخیر انداخته میشود خواه با قرار خود شخص ثابت شده باشد یا بوسیله گواهان.
اسفرائنیگفته است تنها بعلت بیماری حد بتاخیر انداخته میشود و درگرما و سرما فورا یا بعد ازثبوت بوسیلهگواهان، حکم رجم اجرا میشود امّا بعد از ثبوت به اقرار خود شخص یا عکس آن حکم اجرا نمیشود. زنیکه مرتکب زنا شده و آبستن باشد حکم رجم درباره اواجرا نمیشود تا اینکه بچه را بزاید و بوی شیردهد اگرکسی نباشدکه بچه را شیردهد، آنگاه پس ازاتمام دوره شیرخوارگی بچه، حکم درباره او اجرا میگردد.
از علی بن ابیطالب روایت است که «کنیزی از آن پیامبرصمرتکب زنا شده بود، پیامبرصبه من دستور داد تا وی را حد بزنم. و قتیکه پیش او رفتم دریافتم که مدتی از دوره نفاس او نگذشته بود ترسیدم که اگر او را حد بزنم بمیرد لذا او را رها کردم و ماجری را برای پیامبرصباز گفتم. فرمود خوب کاری کردی. او را بحال خود بگذار تا اینکه بهبودی مییابد و تندرست میگردد». بروایت احمد و مسلم و ابوداود و ترمذیکه آن را صحیح دانسته است.