فقه السنه

فهرست کتاب

تبدیل به حسن موقوفه و نذری

تبدیل به حسن موقوفه و نذری

باز هم ابن تیمیه گفته است‌: اما تبدیل به احسن موقوفه و نذری همانگونه که تبدیل به احسن قربانی است دو نوع می‌باشد.

اول- ‌این تبدیل به احسن بخاطر نیاز صورت‌ گیرد مانند اینکه موقوفه یا نذر شده بدون استفاده و تعطیل مانده است که در این صورت فروخته می‌شود و با بهای آن‌، چیزی خریداری می‌گردد، که بجای آن بنشیند، مانند اسبی که برای جهاد و قف شده و استفاده از آن ممکن نیست لذا فروخته می‌شود و با بهای آن چیزی خریداری می‌گردد که جانشین آن شود و مسجد اگر پیرامون و حومه آن خراب شد، بمحل و مکانی دیگر نقل می‌شود، یا این فروخته می‌شود و با بهای آن چیزی خریداری می‌شود، که جانشین آن گردد. هرگاه استفاده از موقوفه برابر مقصود و اقف ممکن نباشد، فروخته می‌شود و با بهای آن چیزی خریداری می‌شود که جانشین آن شود، و هرگاه موقوفه خراب و و ‌یران شده بود، و تعمیر آن ممکن نبود، عرصه آن فروخته می‌شود و با بهای آن چیزی خریداری می‌گردد که جانشین آن باشد، همه این صورت‌ها جایز است‌، چون اگر مقصود و اقف از اصل موقوفه حاصل نشود، بدل آن بجای آن می‌نشیند.

دوم تبدیل به احسن بخاطر مصلحت و فایده را جحتر و بهتری است مانند اینکه قربانی را به بهتر از خودش تبدیل نمود و مانند مسجدی که بجای آن و بعوض آن مسجدی دیگری ساخته شود که برای اهل آن شهر بهتر باشد و آن مسجد اولی خود فروخته می‌شود. این عمل و امثال آن نزد احمد و غیر او از علما جایز است‌. امام احمد استدلال ‌کرده است باینکه عمر خطاب مسجد قدیمی‌کوفه را بجای دیگری منتقل ساخت و اولی بصورت بازار خرما فروشان درآمد ‌. و این خود تبدیل عرصه مسجد است و اما تبدیل بنای مسجدی به بنای دیگری‌، حضرت عمر و حضرت عثمان مسجد پیامبرصرا بر غیر بنای اولیه آن بازسازی‌ کردند و بر آن افزودند و همچنین مسجدالحرام را و در صحیحین آمده است‌ که پیامبرصبه عایشه گفت‌: «لولا أن قومك حدیثو عهد بجاهلیة لنقضت الكعبة، ولا لصقتها بالأرض ولجعلت لها بابین، بابا یدخل الناس منه، وبابا یخرج منه الناس»«اگر قوم تو تازه مسلمان نبودند و فاصله زمانیشان با دوره جاهلی نزدیک نبود، بنای خانه‌کعبه را خراب می‌کردم و آن را بازسازی می‌کردم و با سطح‌ زمین آن را مساوی می‌کردم و برای آن دو در قرار می‌دادم‌ که مردم از یک در و ارد شوند و از در دیگر بیرون روند».

اگر معارض را حج‌ و دلیل برای عدم اقدام‌، وجود نمی‌داشت‌، پیامبرصبنای خانه‌کعبه را تغییر می‌داد، پس تغییر بنا و ساختمان موقوفه از صورتی‌، بصورتی دیگر بجهت مصلحت بهتر و برتر، جایز است و اما ابدال عرصه‌ای به عرصه‌ای دیگر احمد و دیگران بدان تصریح‌ کرده‌اند که جایز است و پیروی از اصحاب رسول اللهصاست چون حضرت عمر چنین‌ کاری کرد و این‌کار او شهرت عمومی یافت و کسی این عمل او را انکار نکرد. و اما چیزی که برای بهره‌دهی و محصول و قف شده و تبدیل به احسن ‌گردد مانند اینکه و اقف خانه‌ای را یا دکانی یا باغی یا دهی را و قف‌ کند که محصول و بهره آن اندک باشد و آن را تبدیل به احسن‌ کنند که برای و قف فایده بیشتری داشته باشد، ابوثور و ابو عبید بن حر‌بویه قاضی مصر و علمای دیگر آن را جایز دانسته‌اند و همین ابوعبید بدان حکم کرده است‌.

و این عمل با قیاس بر قول احمد است‌، درباره تبدیل به احسن مسجدی از عرصه‌ای بعرصه‌ای دیگری برای مصلحت‌، بلکه هرگاه جایز باشد مسجد به غیر مسجد برای مصلحت تبدیل گردد، بگونه‌ای که جای مسجد سابق بازار شود، پس تبدیل مستغلاتی بمستغلات دیگر بطریق اولی جایز است‌، و سزاوارتر است و همچنین بر قول او قیاس می‌شود که تبدیل به احسن قربانی را جایز دانسته است‌. و بصراحت گفته است که جایز است مسجدی چسبیده به زمین و یک طبقه را بصورت دو طبقه قرار دهند که طبقه اول آن را سقاخانه کنند و همسایگان نیز بدان راضی باشند. لیکن بعضی از یاران او تبدیل به احسن مسجد و قربانی و زمین موقوفه را منع‌کرده‌اند، که این قول شافعی و مالک است و به جمله «‌لا تباع ولا توهب ولا تورث»در حدیث پیامبرص‌، استدلال کرده‌اند، لیکن نصوص و آثار و قیاس اقتضای آن می‌کنند که این تبدیل به احسن بجهت مصلحت جایز باشد، و خداوند عالم است بحقایق امور.