تضمین و تامین آزادی دینی برای غیر مسلمانان
با توجه بدینمطالب است که اسلام بینکافران ذمی و مسلمین مساوات برقرار کرده و در منافع و مضار با هم شریک میباشند و آزادی دینیشان را تضمین کرده است:
اولا: هیچ کافر ذمی را بر ترک دین خود مجبور نمیکند و او را ملزم به پذیرفتن عقیده معینی نمینماید. ﴿لَآ إِكۡرَاهَ فِی ٱلدِّینِۖ قَد تَّبَیَّنَ ٱلرُّشۡدُ مِنَ ٱلۡغَیِّۚ﴾[البقرة: ۲۵۶]. «هیچ اکراه و اجباری در پذیرش دین نیست چون راه رشد و هدایت از راه گمراهی و ضلالت مشخص گردیده است».
ثانیا: اهلکتاب حق دارندکه شعایر دینی خود را انجام دهند و معابد و کلیساهایشان و یران نمیگردد و صلیبشان شکسته نمیشود پیامبرصفرمود: «اتركوهم وما یدینون» «آنان را بحال خود بگذارید و به ترک دینشان مجبورنکنید آنان و دینشان را بحال خود بگذارید». اسلام این حق را به همسر یهودی و نصرانی مسلمانی میدهد، که به کلیسا و معبد خود برود و مراسم و شعایر دین خود را بپای دارد و شوهر حق ندارد او را از اینکار بازدارد.
ثالثا: اسلام برای اهل ذمه، چیزهائی را که دینشان برایشان مباح دانسته مباح کرده است، خواه طعام باشد یا غیر طعام. پس خوکهایشانکشته نمیشوند و شرابشان ریخته نمیشود، مادام که در دینشان جایز باشد. پس اسلام برای آنان تسهیلات بیشتری قایل است، چون این اشیاء را برای مسلمانان حرام میداند.
رابعا: اهل ذمه در قضایای ازدواج و طلاق و نفقه، دارای آزادیکامل هستند و میتوانند بر حسب خواست خود، رفتار نمایند بدون اینکه اسلام حدود و قیودی برایشان و ضع کرده باشد.
خامسا: اسلام کرامت و حقوق آنها را مورد حمایت قرار داده است و بدانان این آزادی را داده است که در حدود عقل و منطق، بجدل و مناقشه بپردازند و ملزم بمراعات ادب و اخلاق باشند و از خشونت و زور دوریکنند. خداوند میفرماید: ﴿۞وَلَا تُجَٰدِلُوٓاْ أَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ إِلَّا بِٱلَّتِی هِیَ أَحۡسَنُ إِلَّا ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ مِنۡهُمۡۖ وَقُولُوٓاْ ءَامَنَّا بِٱلَّذِیٓ أُنزِلَ إِلَیۡنَا وَأُنزِلَ إِلَیۡكُمۡ وَإِلَٰهُنَا وَإِلَٰهُكُمۡ وَٰحِدٞ وَنَحۡنُ لَهُۥ مُسۡلِمُونَ٤٦﴾[العنكبوت: ۴۶]. «ای مومنان با اهلکتاب مجادله مکنید مگر مجادله باحسن یعنی و قتی که با اهل کتاب مجادله میکنید از راه عقل و منطق و جدال با حسن استفادهکنید مگر اینکه اهل کتاب درجدال خویش مرتکب ظلم و تجاوز از حق بشوند و از راه عقل و منطق دور شوند در آن صورت بدانان بگوئید: ما ایمان داریم بدانچه از طرف خدا بر ما نازل شده و بدانچه ازطرف خدا برشما نازل شده است، خدای ما و خدای شما یکی است و ما در برابر دستورات و امر و نهی او تسلیم هستیم».
سادسا: در بعضی از مذاهب اسلامی، اهل ذمه با مسلمانان در مجازات و کیفر مساوی میباشند و در ارث هردو یک سان محروم میشوند بدینمعنی که ذمی از خویشاوند مسلمان خود ارث نمیبرد و مسلمان نیز از خویشاوند ذمی خویش ارث نمیبرد، پس هردو بطور مساوی محروم هستند.
سابعا: اسلام طعام اهل کتاب و خوردن گوشت ذبح شدهشان و ازدواج با زنانشان را نیز حلال دانسته و برای مسلمان مباحکرده است. خداوند میفرماید: ﴿ٱلۡیَوۡمَ أُحِلَّ لَكُمُ ٱلطَّیِّبَٰتُۖ وَطَعَامُ ٱلَّذِینَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ حِلّٞ لَّكُمۡ وَطَعَامُكُمۡ حِلّٞ لَّهُمۡۖ وَٱلۡمُحۡصَنَٰتُ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ وَٱلۡمُحۡصَنَٰتُ مِنَ ٱلَّذِینَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ مِن قَبۡلِكُمۡ إِذَآ ءَاتَیۡتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحۡصِنِینَ غَیۡرَ مُسَٰفِحِینَ وَلَا مُتَّخِذِیٓ أَخۡدَانٖۗ وَمَن یَكۡفُرۡ بِٱلۡإِیمَٰنِ فَقَدۡ حَبِطَ عَمَلُهُۥ وَهُوَ فِی ٱلۡأٓخِرَةِ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِینَ٥﴾[المائدة: ۵]. «امروز چیزهائی برای شما حلال شد و همچنین غذای اهلکتاب برای شما حلال است و غذای شما نیزبرای آنها حلال میباشد -یعنی برای شما حلال است که غذای خود را بدانان بدهید- و نیز زنان پاکدامن مسلمان و زنان پاکدامن ازاهلکتاب برای شما حلال هستندکه با آنان ازدواجکنید هنگامی که مهریه آنها را بپردازید و پاکدامن باشید نه اینکه زنا کار و بدنبال دوستگرفتن پنهانی و نامشروع با آنها باشید. و کسی که انکارکند و کفر و رزد بدانچه که باید به آن ایمان بیاورد، اعمال او باطل و بیاثر میگردد و در سرای دیگر از زیانکاران خواهد بود».
ثامناً: اسلام برای مسلمانان مباح کرده است که بدیدن غیر مسلمانان و عیادت بیمارانشان بروند و هدایائی بدانان تقدیم دارند و داد و ستد و امثال آن با آنانکنند ازاین جمله درحدیث آمده است: هنگامی که پیامبرصو فاتکرد درع و جوشن او در رهن و گرو یک نفر یهودی بود، که پیامبرصبه وی بدهکار بود و برخی از یاران پیامبرصو قتی که یکگوسفندی سرمیبریدند به خادم خود میگفتند از همسایه یهودی ما شروع کن. صاحب «بدایع» گفته است: غیر مسلمین در شهرهای مسلمین سکونت میکردند و بداد و ستد مشغول بودند و این داد و ستد ازنظر شرع جایز بود، تا و سیلهای باشد برای آشنا شدنشان با اسلام و اسلام آوردنشان و اجازه اقامت سکونت در شهرهای مسلمانان بهترین و سیله بود برای این کار و داد و ستد آنها نیز برای مسلمانان سودمند بود.