۱ - استعمال مواد مخدر
هیچکس شک وگمان ندارد در اینکه استعمال اینگونه مواد، حرام است، زیرا زیانهای جسمی و مفاسد اخلاقی و روحی این مواد فراوان است، این مواد عقل را زایل و فاسد میکنند و زیان و فساد جسمی فراوان بهمراه دارند، پس امکان ندارد که شریعت اسلام استعمال آنها را روا دارد، زیرا شریعت اسلام چیزهائی را حرام کرده است،که فساد و زیان آنها از فساد و زیان مواد مخدرکمتر است، لذا بعضی ازعلمای حنفیه گفتهاند:
«کسی که حشیش را حلال بداند، زندیق و بدعتگذاراست». و این دلیل آشکار و واضح است، بر حرمت آنها، بعلاوه بیشتر این مواد مخدر عقل را زایلکرده و میپوشانند و آنچنان لذت و طرب و خوشحالیی در استعمال کنندگان آنها پدید میآورند که بدان عادت میکنند و معتاد میشوند، و پیوسته آن را استعمال مینمایند- و ترک نمیکنند و آنها جزو چیزهائی هستندکه خداوند درکتاب عزیز خویش آنها را حرام نموده و پیامبرصنیز گفته است. که هرمسکری خمر و هرخمری حرام است.
شیخ الاسلام ابن تیمیه درکتاب خود «السیاسه الشرعیه» در این باره به تفصیل سخنگفته استکه خلاصه آن چنین است.
بیگمان حشیش حرام است و هرکس آن را استعمالکند، باید بروی حد جاری شود، همانگونهکه بر شارب خمر و میخوار حد شرعی اجراء میگردد. حشیش پلیدتر و خبیثتر از باده است زیرا که هم عقل و هم مزاج را تباه میکند تا جائیکه استعمالکننده آن، در قوه جنسی ناتوان میشود و بدیوثی و زن بمزدی و مفاسد دیگر میکشاند و مانع از ذکر خدا و نماز خواندن است، بنابراین جزو چیزهائی استکه خدا و پیامبرصآنها را حرامکردهاند و لفظا و معنا حکم آنها را دارد. ابوموسی اشعریگفت. ای رسول خدا دباره دو مشروب که در یمن میساختیم ازشما طلب فتوی میکنیم، حکم آنها چیست؟.
یکی «البتع» مشروبی که از عسل میسازند و آن را میجوشانند تا اینکه غلیظ شود و دیگری «المزز» مشروبیکه از ذرت و جو ساخته میشود و آن را میجوشانند تا اینکه غلیظ گردد او گفت: پیامبرصکه خداوند جوامع الکلم و خواتم الکلم را به وی داده استگفت: «كل مسكر حرام» «هر چیزیکه مستکننده باشد حرام است». بروایت بخاری و مسلم.
از نعمان بن بشیر روایت استکه پیامبرصگفت: «إن من الحنطة خمرا، ومن الشعیر خمرا، ومن الزبیب خمرا، ومن التمر خمرا، ومن العسل خمرا.وأنا أنهى عن كل مسكر» «بیگمان مشروبی راکه ازگندم و جو و مویز و خرما و عسل میسازند -مستکننده و خمر است، و من از هرچیزیکه مستکننده باشد، مردم را نهی میکنم -مدار بر مستکردن است، مهم نیستکه از چه چیز ساخته شده و بعمل آمده است». بروایت ابوداود و غیر او. قبلا از ابن عمر نقل شدکه:
«كل مسكر خمر وكل مسكر حرام» «هر مست کنندهای خمر است و هر مست کنندهای حرام است». و درروایت دیگر چنین است «كل مسكر خمر وكل خمر حرام» هر دو روایت را مسلم آورده است.
از حضرت عایشه روایت شده استکهگفت: پیامبرصفرمود: «كل مسكر حرام، وما أسكر الفرق منه فمل ء الكف منه حرام» «هر مسکری و مستکنندهای حرام است و هر چیزیکه مستکننده باشد و مقدار فراوان از آن مستکننده باشد، اندک آن نیزحرام است، حتی اگر باندازه یک مشت باشد». ترمذیگفته این حدیث «حسن» است .
ابن السنی از چند وجه روایتکرده است که: «ما أسكر كثیره فقلیله حرام» «هرچیزی که مقدار بسیاری از آن مستکننده باشد مقدار اندک آن نیز حرام است». حافظان حدیث آن را صحیح دانستهاند.
از جابر روایت شده که مردی از پیامبرصسوال کرد وگفت: ما بادهای را میخوریم که آن را در سرزمین خود از ذرت میسازیم و «مزر» نامیده میشود.
پیامبرصگفت: آیا مستند کننده است؟گفت: آری. پیامبرصگفت: «كل مسكر حرام، إن على الله عهدا لمن یشرب المسكر أن یسقیه من طینة الخبال. قالوا یا رسول الله: وما طینة الخبال؟ قال: عرق أهل النار أو قال: عصارة أهل النار» «هر چیزی مستکننده حرام است خداوند بر خود عهدکرده استکه هرکس مواد مستکننده بنوشد در روز قیامت از «طینه الخبال» به وی بنوشاند . گفتند: طینه الخبال چیست ای رسول خدا؟.
فرمود: عرق اهل دوزخ یا گفت: فاضلاب و فشرده اهل دوزخ است» بروایت مسلم. از ابن عباس روایت است که پیامبرصگفت: «كل مخمر وكل مسكر حرام» «هر چیزیکه عقل را بپوشاند -عقل را زایلکند- و هر چیزیکه مستکننده باشد حرام است». بروایت ابوداود.
احادیث در این باره بسیار و مشهورند که پیامبرصدر همه آنها با کلمات جامعهای که خداوند بوی ارزانی داشته است بیان فرمودهاند که هر چیزی که عقل را بپوشاند ومانع تشخیص عقل شود و مستکننده باشد حرام است و فرق نمیکند که از چه چیز ساخته میشود و خوردنی است یا نوشیدنی.
مدار بر مست کردن و زایل نمودن عقل است. بعلاوه گاهی از شراب نان خورش ساخته میشود و بجای نوشیدن آن را میخورند فرقی نمیکند وگاهی نوشیدنی و حشیش نیز چنین است هیچ فرق نمیکند درهمه حالات هردو حرام می باشند و اینکه بعضی از مواد مخدر بعد از وفات پیامبرصیا بعد از دوران پیشوایان فقهی بوجود آمدهاند، در ماهیت قضیه حرام بودن آنها تاثیری ندارد، زیرا همه آنها درمفهوم عامکتاب و سنت درباره مسکر داخل هستند و مندرجند.
پایان خلاصه سخن ابن تیمیه/. و او در ضمن فتاوای خویش نیز فراوان درباره مواد مخدر سخن راندهاند، که خلاصه فتاوای او نیز چنین است.
این حشیش -و مواد مخدر-لعنتی و کسانیکه آنها را میخورند و حلال میدانند که موجب خشم خدا و خشم رسول او و خشم بندگان مومن خدا است و صاحبان آنها را در معرض عقوبت و عذاب خداوند قرار میدهد، اینها دارای زیانهای دینی و عقلی واخلاقی ومزاجی و جسمی هستند ومزاجها وطبیعتها را بفساد میکشانند تا جائیکه مردمان بسیاری را دیوانه ساخته و بخواری و دنائت و پستی و رزالت کشانده و دچار نموده است،که مفاسد خمر و باده بمراتب از آنها کمتر است، پس حرمت آنها بیش ازحرمت می خوارگی است و باجماع مسلمین مستی با آنها حرام است.
و هرکس مواد مخدررا حلال بشمارد و بزعم خود آنها را حلال بداند ازاو خواسته میشود که توبهکند، اگر توبهکرد خوب والا اگر توبه نکند، بعنوان مرتد کشته میشود و بر جنازه او نمازمیت اقامه نخواهد شد و درگورستان مسلمین دفن نمیشود و برابر نصوصیکه دلالت بر حرمت اندک و بسیار خمر و هر مسکری دارند، مقدار اندک مواد مخدر نیز حرام است.
پایان خلاصه فتاوای ابن تیمیه در این باره.
و شاگرد او امام و پیشوای محقق ابن القیم نیز از او پیرویکرده و در «زادالمعاد» چیزیگفتهکه خلاصه آن بقرار زیر است:
خمر شامل هرنوع مسکری و هر ماده مست کنندهای میشود، خواه مایع باشد یا جامد، آب فشرده و گرفته شده ازمیوه باشد یا بوسیله طبخ وجوشیدن بعمل آید، پس لقمه فسق و فجور -حشیش نیزدرآن داخل است، چون تمام اینها در مفهوم منصوص و صریح و صحیح رسیده از پیامبرصداخل میباشند که نه در سند آن اشکال و نه در متن آن اجمال است. زیرا بطور صحیح از ایشان روایت شده است. «... كل مسكر خمر ...» و بطور صحیح از اصحاب پیامبر صلی ا نقل شده است که گفتهاند هر چیزیکه عقل را بپوشاند و زایلکند، خمر است بدیهی استکه اصحاب پیامبرصبیش از همه معنی خطاب و مراد پیامبرصرا فهمیدهاند و از آن آگاهتر بودهاند. بعلاوه اگر لفظ سخن پیامبرصشامل این مواد مخدر نباشد، قیاس صریحکه اصل و فرع، درآن از هرجهت با هم برابرند، حکم میکندکه همه انواع مسکرات در حکم حرمت و تحریم، برابر و مساویند و فرق نهادن بین آنها و بین انواع آنها، فرق نهادن بین ده چیزی است،که در همه جهات با هم متماثل و برابرند. ا ﻫ.
صاحب «سبل السلام شرح بلوغ المرام» گوید: هر چیزیکه مستکند حرام است، از هر چیزی بعمل آید و ساخته شود، اگرچه نوشیدنی هم نباشد، مانند حشیش و امثال آن از حافظ بزرگ ابن حجر نقل شده است که گفته: «هرکس بگوید که حشیش مست نمیکند و سکرآور نیست، بلکه تخدیر و سستی و رخوت میآورد، او مکابره کرده است و سخن بدون دلیل میگوید.
چون براستی حشیش همان طرب و سکر و نشئهای را پدید میآورد که باده پدید میآورد». از ابن البیطار طبیب نقل شده که: این حشیشی که در مصر بدست می آید جداً مستکننده و سکرآور است مشررط بر آنکه بوزن یک درهم یا دو درهم - (هر درهم بوزن ٤٨ جبه) از آن خورده شود. زشتیهائی که در اثر مصرف حشیش در اخلاق انسان بوجود میآید، فراوان هستند که برخی از دانشمندان یکصد زیان دینی و دنیائی آن را برشمردهاند ومضار و قبائح و زشتیهای آن درافیون (تریاک) نیز وجود داردکه از آن تریاک بیشتر است اﻫ.
شیخالاسلام ابن تیمیه و شاگرد او ابن القیم و دانشمندان دیگر گفتهاند اینست حقیقتی که دلیل بدان منتهی میگردد و نفس بدان آرام میگیرد و آن را میپذیرد.
حالا که برابر نصوبکتاب و سنت و سخن دانشمندان دین مضار و مفاسد و حرمت حشیش معلوم گردید، افیون و دیگر مواد مخدریکه امروز ساخته میشوند و زیان و ضررشان بمراتب از حشیش بیشتر است، از هر نوعی باشند، حرام هستند چون بمانند شرابیکه از انگورگرفته میشود عقل را میپوشانند، بلکه شدیدتر از آن و زیانبارتر از آن میباشند.
و امکان ندارد که شریعت اسلام هیچیک از مخدرات مرگبار و خانمان برانداز را مباح بداند و هرکس چنین چیزهائی را حلال بداند، از جملهکسانیکه بر خداوند دروغ میبندند و چیزی را بخداوند نسبت میدهند،که نمیدانند و قبلا گفتیمکه بعضی از علمای حنفیه چنین اشخاصی را زندیق و مبتدع میدانند، بیگمان اگر کسیکه دباره حشیش قول بخلاف بودن کند، زندیق باشد وکسانیکه مواد مخدر دیگر راکه از حشیش زیانبارتر و مخربتر و فساد برانگیزترند، حلال بداند استحقاق بیش از این را دارند و بیشتر مستحق این نام نکوهیدهاند.
پس چگونه شریعت اسلامی اینگونه مخدرات را که ضرر و زیان مادی و جسمی و معنوی و اخلاقی و فردی و اجتماعی آنها ملموس و عیان است، مباح میداند؟!! همانگونهکه در پرسش نیزآمده بود. با وجود اینکه مبنای شریعت اسلامی برجلب مصالح خالص یا جنبه مصلحتی برتر و دفع و دورساختن مفاسد و زیانها است. چطور خداوند سبحانکه علیم و حکیم است مقدار اندک و بسیار باده انگوری را به جهت اینکه دارای فساد اخلاقی و مادی و جسمی است و بجهت اینکه استعمال مقدار اندک آن منجر به مقدار بسیار آن نیز میشود، و وسیله آن میگردد، حرامش میکند، آنوقت مواد مخدری را که فساد و زبان اخلاقی وعقلی و دینی و جسمی و مزاجی بیشتری را دارند، مباح میکند؟!! هرگزچنین چیزی امکان ندارد. این سخن کسی استکه کاملا از دین اسلام بیخبر و زندیق و مبتدع باشد، همانگونهکه قبلا نیزگفته شد، پس استعمال این مخدرات بهرشکلی و بهر صورتی باشد، حرام است خواه خوردنش یا نوشیدنش یا بوئیدنش یا بلعیدنش یا تزریق آن باشد. و اینکار بسیار آشکار و روشن است و نیازی به تامل ندارد.