پرداخت کفاره پیش از نقض قسم یا بعد از آن
باتفاق همه فقها، و قتیکفاره قسم و اجب میشود، که به مقتضای آن عمل نکند و باصطلاح فقها «حنث» پیش آید و اینکه آیا شخص میتواند قبل از اینکه «حنث» پیش آید،کفاره آن را پرداختکند، آنوقت خلف و عده کند و برخلاف مقتضای قسم خود رفتارکند؟ جمهورفقها براین هستندکه این عمل جایزاست و همین طور بعد از آن نیز جایز است و بروایت مسلم و ابوداود و ترمذی در حدیث آمده است «من حلف على یمین فرأى غیرها خیرا منها فلیكفر عن یمینه ولیفعل»«هرکس بر چیزی سوگند خورد، سپس تشخیص داد، که عدم و فای بدان برایش بهتر است،کفاره سوگندش را بپردازد و آنچه برایش بهتر است انجام دهد».
در این حدیث اشاره شده است که کفاره دادن پیش از عدم و فا به سوگند جایز است.
هرگاه پیش از شکستن قسم و عدم و فای بدان،کفاره را پرداخت، آنگاه بر خلاف مقتضای قسم رفتار کرد شروع درگناه نیست، چون با پرداخت کفاره پیش از آن بمانند یک عمل مباح درآمده است و باز بموجب روایت دیگری از مسلم تاخیر کفاره نیز جایز است: «من حلف على یمین فرأى غیرها خیرا منها فلیأتها، ولیكفر عن یمینه»«هرکس بر چیزی سوگند خورد و تشخیص دادکه عدم و فای بدان و برخلاف آن عملکردن، برایش بهتر است، آن کار را که برایش بهتراست انجام دهد، سپسکفاره یمین خود را بپردازد». و گفتهاند: چنینکسی با عملش مرتکب معصیت شده و احتمال دارد که پیش ازکفاره بمیرد، شاید با توجه بدین فلسفه و حکمت بوده است که پیامبرصبپرداخت کفاره پیش از ارتکاب معصیت ارشاد فرموده است -چون اگر قبلاکفاره را بدهد اصلا معصیتی را مرتکب نشده است -ابوحنیفه میگوید کفاره حتما باید بعد از ارتکاب معصیت شکستن قسم باشد. چون آنوقت موجب آن تحقق پیدا میکند. و برای ابوحنیفه معنی این فقره از حدیث: «... فلیكفر عن یمینه، ولیفعل الذی هو خیر» آنست که قصد پرداخت کفاره کند و آنگاه چیزی که برایش خوب است، انجام دهد. مانند این آیه: ﴿فَإِذَا قَرَأۡتَ ٱلۡقُرۡءَانَ فَٱسۡتَعِذۡ بِٱللَّهِ﴾[النحل: ۹۸]. «هرگاه قرآن خواندی بخداوند پناه ببر = اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بگو».یعنی هرگاه اراده خواندن قرآن کردی... و لی قول اول ارجح است.