اگر صاحب اموال زکات خود را به امام مسلمین بدهد برائت ذمه پیدا میکند، خواه امام عادل یا ستمکار باشد
اگر مسلمانان پیشوا و امامی مسلمان، داشته باشند، میتوانند زکات خود را، به وی بدهند، خواه عادل یا ستمکارباشد، و صاحب مال برائت ذمّه پیدا میکند. و لی اگر تشخیص دهد که امام زکات را، به مستحقین نمیدهد، بهتر است که صاحب مال، خود آن را به مستحقان بدهد. مگر اینکه امام یا نماینده او زکات را مطالبهکند.
در این صورت مجبور است، که زکات را به وی تحویل دهد:
۱- از انس روایت است که، مردی از «بنیتمیم» به حضور پیامبرصآمد و گفت: ای رسول خدا، من اگر زکات را به نماینده و عامل تو تحویل دهم، در پیشگاه خدا و پیامبرش برائت ذمه پیدا میکنم؟ پیامبرصفرمود: «نعم، إذا أدیتها إلى رسولی فقد برئت منها، فلك أجرها، وإثمها على من بدلها»«آری، هرگاه آن را به نماینده من دادی، از آن تبرئه شدهای و پاداش آن را خواهی یافت و اگر کسی درآن تبدیل و تغییری داد، و تصرف نابجا کرد گناه آن بر او است». به روایت امام احمد.
۲- از ابن مسعود روایت است که پیامبرصفرمود: «إنها ستكون بعدی أثرة ، وأمور تنكرونها. قالوا: یا رسول الله فما تأمرنا، قال: " تؤدون الحق الذی علیكم، وتسألون الله الذی لكم»«بیگمان بعد ازمن درزکات تصرفات نابجا خواهد شد و آن را به خود اختصاص میدهند و کارهائی روی میدهد که شما را ناخوش آید، گفتند: ای رسول خدا، چه کار کنیم؟ فرمود: شما حقی را که بر ذمه دانند بجای آورید و پاداش آن را از خداوند بخواهید». به روایت بخاری و مسلم.
۳- از و ائل بن حجر روایت است که گفت: من مردی را دیدم که از پیامبرصسوال میکرد و گفت: ما چه کار کنیم با امیرانی که حق ما را نمیدهند و حق خود را از ما میخواهند؟ پیامبرصفرمود: «اسمعوا وأطیعوا، فإنما علیهم ما حملوا، وعلیكم ما حملتم»«بشنوید و اطاعت کنید زیرا هریک از شما پاداش عمل خویش را میگیرید». به روایت مسلم.
شوکانی گفته است: از احادیث مذکور در این باره بر میآید که جمهور علماء بدانها استدلال کردهاند، بر اینکه میتوان زکات را به پادشاهان ستمکار داد و برای صاحب مال کفایت میکند.
تا اینجا مربوط بود به امام مسلمین در کشور اسلامی. و اما درباره اعطاء زکات به حکومتهای امروزی جهان اسلامی، سیدمحمد رشید رضا میگوید:
«لیکن امروز، در بیشتر کشورهای اسلامی، برای مسلمانان حکومتهای اسلامی وجود ندارد که احکام اسلام را اجرا و مردم را به سوی اسلام و دفاع از آن بخواند. و جهادی که فرض عینی یا فرض کفائی است، انجام دهد و حدود اسلام را مراعات و برپای دارد و زکات و اجب را، آنگونه که خداوند فرض کرده است بگیرد و به مصارف شرعیش برساند. بلکه بیشتر این حکومتها، بزیر سلطه فرنگیها و اروپائیها درآمدهاند و بعضی از این حکومتها از اسلام برگشته یا ملحدند. بعضی از این حکومتهائی که از فرنگیها پیروی میکنند، کسانی را که بر اساس مناطق جغرافعایی مسلمانان برکارها میگمارند، که فرنگیها بنام اسلام میخواهند آنان را آلت دست خود ساخته و و سیله فریب و تسلیم مسلمانان قرار دهند، حتی درکارهائی که و سیله تخریب اسلام است، نیز ازآنان استفاده میکنند. فرنگیها از نفوذ و اموال و دارائی آنان و از اموالی که جنبه دینی هم دارد، مانند: اموال زکات و اوقاف و غیره، سوء استفاده میکنند. بدینگونه حکومتها، جایز نیست که زکات داده شود. لقب روسا و دین رسمی آنان هرچه باشد، دراصل قضیه تغییری پیش نمیآورد.
ولی حکومتهای اسلامی که پیشوایان و روسای آن به دین اسلام ایمان داشته و بیگانگان درآن حکومتها، بر بیتالمال مسلمین تسلطی ندارند، لازم است که زکات.
اموال ظاهری بدانها پرداخت گردد و زکات اموال باطنی را نیز اگر مطالبه کنند میتوان بدانان داد. اگرچه در بعضی از احکامشان ستمکار نیز باشند. همانگونه که فقهاء نیز این مطلب را گفتهاند». پایان سخن رشید رضا.