لقطه = یافته شده غیر از انسان
هرمال پاک و معصومی که در معرض هلاک و تباهی باشد و مالک آن شناخته نشود، لقطه نامیده میشود و بیشتر بر چیزی اطلاق میشود، که حیوان نباشد و اما چنین حیوانی را ضاله یعنی حیوان گمشده مینامند.
حکم لقطه آنست که نگهداری آن مستحب است و برخی گفتهاند و اجب است برخی گفتهاند: اگر لقطه در محلی باشد که یابنده از آن اطمینان داشته باشد که تلف نمیشود، مستحب است که آن را بردارد و نگهداری کند. و لی اگر در محلی باشد که چنین نباشد بر او و اجب است که آن را نگهداری کند و اگر در خود طمع در آن را سراغ داشته باشد، نگهداریش حرام است و این اختلاف درباره یابندهای است که آزاده و بالغ و عاقل باشد، حتی اگر مسلمان هم نباشد، و لی غیر آزاده و کودک و غیر عاقل، مکلف نیست که لقطه را بردارد و نگهداری کند. اصل و دلیل بر داشتن و نگهداری لقطه روایتی است که از زید بن خالد آمده است که گفت: مردی بحضور پیامبرصآمد و از ایشان درباره لقطه سوال نمود: که فرمود: «اعرف عفاصها ، ووكاءها ، ثم عرفها سنة، فإن جاء صاحبها، وإلا شأنك بها قال: فضالة الغنم؟ قال: هی لك أو لاخیك أو للذئب قال: فضالة الابل؟ قال: مالك ولها معها سقاؤها وحذاؤها وترد الماء وتأكل الشجر حتى یلقاها ربها»«فرمود: کیسه و ظرفی که مالگمشده و یافته شده درآن قرار دارد و طناب و بندی که دهنه آن بدان بسته شده است، معرفی کن یعنی از مردم بخواه که نشانه آنها را بگویند و بگو فلان چیزی را پیداکردهام، مال کیست و نشانه کیسه و ظرف و دهان بند آن چیست؟ سپس تا یک سال انتظار پیدا شدن صاحبش را بکش و آن را بگو تاکسی آن را بشناسد و نشانه آن را بدهد که در این مدت اگر صاحبش پیدا شد چه بهترمال او را به وی برگردان، در غیر اینصورت خودت در آن تصرف کن بهر طریق که میخواهی. گفت: گوسفند یافته شده و گمشده چه طور؟ پیامبرصگفت: اگر تو آن را نگهدرای نکنی، شخص دیگری آن را نگهداری میکند یا حیوان درنده و گرگ آن را میخورد گفت: شترگمشده و یافته شده چه طور؟.
پیامبرصگفت: شما را با آن چهکار است؟ که آن خود بقدر کافی آب در شکم ذخیره کرده و کفش خویش بپا دارد و خود بموقع برای آب خوردن به آبشخور میرود و ازگیاهان و خارها میچرد تا سرانجام صاحبش بدان میرسد». بخاری و دیگران این روایت را با الفاظ مختلف روایت کردهاند.