فقه السنه

فهرست کتاب

نماز طالب و نماز مطلوب

نماز طالب و نماز مطلوب

۱- کوتاه کردن نمازهای چهار رکعتی‌:

خداوند می‌فرماید: ﴿وَإِذَا ضَرَبۡتُمۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ فَلَیۡسَ عَلَیۡكُمۡ جُنَاحٌ أَن تَقۡصُرُواْ مِنَ ٱلصَّلَوٰةِ إِنۡ خِفۡتُمۡ أَن یَفۡتِنَكُمُ ٱلَّذِینَ كَفَرُوٓاْۚ[النساء: ۱۰۱]. «‌هرگاه به سفر رفتید، بر شما گناهی نیست که نمازهای چهار رکعتی را کوتاه ‌کنید (‌آن‌ها را دو رکعتی بخوانید) اگر خوف داشتید، که کافران شما را با کشتن یا زخم‌ کردن و امثال آن‌، اذیت و آزار کنند».برای‌ کوتاه ‌کردن نماز و شکسته خواندن آن در «خوف» بودن شرط نیست پس بدون خوف نیز نمازهای چهار رکعتی شکسته خوانده می‌شوند. از ‌یعلی بن امیه روایت شده است که ‌گفته است‌: من به عمر بن الخطاب ‌گفتم‌: نظرت در‌باره ‌کوتاه ‌کردن نمازهای چهار رکعتی چیست و حال آنکه می‌فرماید: ﴿إِنۡ خِفۡتُمۡ أَن یَفۡتِنَكُمُ ٱلَّذِینَ كَفَرُوٓاْۚ إِنَّ ٱلۡكَٰفِرِینَ كَانُواْ لَكُمۡ عَدُوّٗا مُّبِینٗا١٠١[النساء: ۱۰۱]. و امروز این خوف از بین رفته است‌؟ حضرت عمر فرمود: من نیز همچون شما از این ‌کار تعجب می‌کردم و آن را با پیامبرصدر میان می‌نهادم‌. فرمود: «صدقة تصدق الله بها علیكم فاقبلوا صدقته» «این تخفیف دو رکعتی صدقه‌ای است‌ که خداوند با شما کرده است‌، آن را بپذیرید». به روایت ‌گروه محدثین.

ابن جریر از ابومنیب الجرشی نقل‌ کرده است‌ که‌: از ابن عمر سوال شد درباره: ﴿وَإِذَا ضَرَبۡتُمۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ[النساء: ۱۰۱]. چه می‌گویید؟ حالا که ما در حال ایمنی هستیم آیا می‌توانیم نماز شکسته بخوانیم‌؟ گفت: ﴿لَّقَدۡ كَانَ لَكُمۡ فِی رَسُولِ ٱللَّهِ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ[الأحزاب: ۲۱]. «‌پیامبرصبرای شما بهترین اسوه و مقتدا بود».

از عایشه روایت است‌ که ‌گفته: «نماز در ابتدا در مکه بصورت دو رکعتی و اجب شد، چون پیامبرصبه مدینه آمد نمازهای دو رکعتی چهار رکعتی شد جز در نماز مغرب که نماز «وتر» (‌تاک‌) روز است ( که سه رکعت است‌) و جز نماز صبح که چون قرائت در آن طولانی بود (‌بصورت دو رکعتی باقی ماند)‌، پیامبرصچون به سفر می‌رفت بهمانگونه که در مکه و اجب شده بود نماز می‌خواند (‌بصورت دو رکعتی و شکسته)». به روایت احمد و بیهقی و ابن حبان و ابن خزیمه‌. رجال سند این حدیث موثوق به است‌.

ابن القیم ‌گفته است‌: پیامبرصنمازهای چهار رکعتی را کوتاه ‌کرده است (‌شکسته می‌خواند) و آن‌ها را دو رکعتی می‌خواند، از و قتی که برای مسافرت بیرون می‌رفت تا به مدینه برمی‌گشت (‌نمازها را شکسته می‌خواند)‌. و بطور قطعی الثبوت از پیامبرصروایت نشده است‌ که در مسافرت نمازهای چهار رکعتی را بطور کامل (‌غیر شکسته‌) خوانده باشد. و هیچیک از پیشوایان فقه در آن اختلاف ندارند، اگر چه در حکم قصر و کوتاه‌ کردن نماز اختلاف دارند. عمر بن خطاب و علی بن ابی‌طالب و ابن مسعود و ابن عباس و ابن عمر و جابر به قصر و کوتاه ‌کردن نماز حکم ‌کرده‌اند و مذهب حنفیه نیز چنین است .

مالکیه ‌گفته‌اند: قصر و شکسته خواندن نمازهای چهار رکعتی در مسافرت سنت موکده است و تاکید بر آن بیش از به جماعت خواندن است‌، اگر مسافری را نیافت که به وی اقتدا کند، نماز خود را منفردا بصورت شکسته بخواند و اقتدای وی به شخص مقیم (‌غیر مسافر) مکروه است‌. حنبلی‌ها شکسته خواندن نماز را جایز و آن را از اتمام (‌چهار رکعتی خواندن‌) بهتر می‌دانند و به نزد شافعیه نیز چنین است مشروط بر آنکه مسافت قصر را مراعات ‌کند.

۲- ‌مسافت قصر = مسافتی که برای شکسته خواندن نماز شرط است‌:

آنچه که از آیه استنباط می‌شود آنست که در هر سفری خواه طولانی یا کوتاه باشد، نمازهای چهار رکعتی‌ کوتاه (‌شکسته‌) و جمع می‌شوند (‌قصر و جمع صورت می‌گیرد)‌. و خوردن روزه مباح است‌، و در سنت نبوی چیزی نیامده است‌ که این مطلق را مقید کرده باشد. ابن المنذر در این باره بیش از بیست قول نقل‌ کرده است که ما در اینجا صحیحترین آن‌ها را ذکر می‌کنیم:

احمد و مسلم و ابوداود و بیهقی از یحیی بن یزید روایت ‌کرده‌اند که‌: من از انس بن مالک درباره شکسته خواندن نماز سوال ‌کردم‌، او گفت‌: «پیامبرصهرگاه مسافت سه میل یا سه فرسخ (‌از شهر) بیرون می‌رفت بجای چهار رکعت دو رکعت می‌خواند». حافظ ابن حجر در «الفتح» گفته است‌: این حدیث در این باره صریحترین و صحیحترین حدیث است‌. شک درباره بیان مسافت به «میل» یا «‌فرسخ» و سیله حدیثی‌ که ابوسعید خدری روایت ‌کرده است‌، بر طرف می‌گردد، او گفته است‌: «پیامبرصهرگاه به مسافت یک فرسخ سفر می‌کرد، نماز را شکسته می‌خواند». سعید بن منصور این حدیث را روایت و حافظ در «‌التلخیص» آن را ذکر کرده و با سکوت از آن بدان اقرار نموده است‌. پیداست‌ که هر فرسخ سه میل است‌. بنابر این شک انس در ذکر «میل» یا «فرسخ» در حدیث سابق از بین می‌رود و معلوم می‌گردد که ‌کمترین مسافتی که پیامبرصدر آن نماز را شکسته و بصورت قصر خوانده‌، سه میل بوده است‌. یک فرسخ ٥٥٤١ متر و یک میل ١٧٤٨ متر می‌باشد. کمترین فاصله‌ای‌ که برای نماز قصر ذکر شده است‌، یک میل می‌باشد که ابن ابی شیبه با اسناد صحیح از ابن عمر روایت ‌کرده است‌. و ابن حزم نیز بدان عمل ‌کرده و گفته است‌ کمتر از یک میل نمی‌توان نماز را شکسته خواند چه پیامبرصبرای تدفین مردگان از شهر بیرون رفته و برای قضای حاجت به بیابان رفته است و نماز را قصر نکرد، و شکسته نخواند. (‌یعنی ‌کمتر از یک میل رفته بود)‌. و اما آنچه که فقهاء در‌باره شرط بودن سفر طولانی ‌گفته‌اند و حداقل آن را بعضی دو مرحله و بعضی دیگر سه مرحله ذکر کرده‌اند. امام ابوالقاسم خرقی در «مغنی» جواب آنان را داده و گفته است‌: من برای آنان حجتی نمی‌بینم‌. چه اقوال اصحاب در این باره متعارض و مختلف است‌، بنابراین برای اختلاف حجتی نیست‌.

و از ابن عمر و ابن عباس خلاف آنچه که یاران ما بدان احتجاج ‌کرده‌اند، روایت شده است‌. تازه اگر این مطلب هم نبود با وجود قول و فعل پیامبرصقول آنان برای ما حجت نبود. بنابر این چون اقوالشان در این باره به ثبوت نرسیده است بدو علت نمی‌توان نظرشان را، درباره طول سفر و شرط بودن آن پذیرفت‌: اول اینکه همانگونه که روایت ‌کردیم‌، مخالف با سنت نبوی است‌، و با ظاهر آیه نیز مخالف است چه ظاهر آیه مباح بودن قصر و شکسته خواندن نماز است برای هر کس‌ که به سفر برود: ﴿وَإِذَا ضَرَبۡتُمۡ فِی ٱلۡأَرۡضِ فَلَیۡسَ عَلَیۡكُمۡ جُنَاحٌ أَن تَقۡصُرُواْ مِنَ ٱلصَّلَوٰةِ[النساء: ۱۰۱]. و بمقتضای حدیثی که از یعلی بن امیه نقل شد شرط «خوف» ساقط شد، بنابر این مطلق مسافرت می‌ماند و حکم بدان تعلق می‌گیرد. بعضی به این حدیث «یمسح المسافر ثلاثة أیام»استدلال ‌کرده‌اند در صورتیکه این حدیث برای بیان مدت مسح است نه مدت مسافرت‌. پس نمی‌توان بدان استدلال نمود که طی مسافت‌ کوتاه در سه روز صورت می‌گیرد چه پیامبرصکمتر از آن را سفر نامیده است‌، که فرمود: «لا یحل لامرأة تؤمن بالله والیوم الاخر أن تسافر مسیرة یوم إلا مع ذی محرم»«‌برای زنی که به «‌الله» و روز آخرت ایمان داشته باشد روا نیست‌ که مسیر یک روز راه را بدون محارم به سفر برود و طی ‌کند».

دوم‌، اینکه تقدیر و تخمین زدن متوقف است و تنها بمجرد رای نمی‌توان حکمی را بیان ‌کرد بویژه در چیزی‌ که اصل و نظیری ندارد که بدان برگشت داده‌، یا قیاس شود. دلیل به نفع ‌کسانی است که برای هر گونه مسافرتی قصر را جایز می‌دانند، مگر اینکه اجماع بر خلاف آن منعقد باشد. ظاهرا مسافرت فرق نمی‌کند که با هواپیما یا قطار یا غیر آن و در سفر مباح یا غیر مباح باشد. و کسی که مقتضای کارش سفر همیشگی باشد، مانند ملاح و کسی‌ که ‌‌کارش ‌کرایه ‌کشی است برای او جایز است که نماز را شکسته بخواند و روزه را بخورد چه او حقیقتاً مسافر است‌.

۳- ‌محلی‌ که قصر و کوتاه کردن نماز از آنجا آغاز می‌شود:

جمهور علماء بر آن هستند که بمحض جدا شدن از محل اقامت و بیرون رفتن از شهر می‌توان ‌کوتاه ‌کردن نمازهای چهار رکعتی و شکسته خواندن آن‌ها را، انجام داد و خروج از آبادی و شهر محل اقامت شرط است‌. نمازگزار تا و قتی‌ که به نخستین خانه‌های آبادی یا شهر محل اقامت و ارد می‌شود، نماز را بصورت شکسته می‌خواند.

ابی المنذر گفته است‌: من نشنیده‌ام که پیامبرصدر هیچیک از سفرهایش‌، نماز را شکسته خوانده باشد، مگر بعد از خروج از مدینه‌. انس‌ گفته است‌: من نماز ظهر را با پیامبرصدر مدینه چهار رکعتی و در «‌ذی الحلیفه» دو رکعتی خوانده‌ام‌. به روایت همه محدثین‌، بعضی از سلف می‌گویند، هر کس قصد سفر کرد، نماز را شکسته می‌خواند و لو اینکه در خانه‌اش باشد.

۴- ‌چه و قتی مسافر نماز را کامل می‌خواند؟

مسافر تا زمانی که مسافر باشد نماز را شکسته می‌خواند. هرگاه بمنظور رفع نیازی‌ که امید برآورده شدن آن را دارد، سفرش طول‌ کشید، همچنان نماز را شکسته می‌خواند، چه او باز هم مسافر بحساب می‌آید، اگر چه سال‌ها بماند.

ابن القیم می‌گوید اگر مسافر برای مدت معینی قصد اقامت نمود، این اقامت باز هم حکم سفر را دارد، خواه مدت طولانی باشد یا مدت ‌کوتاه‌. مگر اینکه در آن محل اقامت برای همیشه سکونت‌ گزیند و آنجا را و طن خویش قرار دهد. علماء در این باره آراء فراوانی ابراز داشته‌اند که ابن القیم آن‌ها را خلاصه نموده و رای خویش را ترجیح داده و گفته است‌:

«پیامبرصبیست روز در تبوک اقامت داشت‌ که نماز را شکسته می‌خواند و به کسی نگفت‌: اگر بیش از بیست روز اقامت‌ کرد، نماز را شکسته نخواند، و لی بطور اتفاقی اقامت ایشان این مدت طول ‌کشید». مدت اقامت در حال سفر حکم سفر دارد خواه ‌کوتاه یا بلند باشد، مشروط برآنکه سکونت دائمی اختیار نکند و قصد اقامت در آن محل را نداشته باشد. علمای سلف و خلف در این مساله با هم بسیار اختلاف دارند: در صحیح بخاری از ابن عباس روایت ‌کرده است‌ که: «‌پیامبرصدر بعضی از سفرهایش نوزده روز اقامت‌ کرده و بجای نماز چهار رکعتی نماز دو رکعتی می‌خواند. بنابراین‌، ما هم هرگاه نوزده روز اقامت می‌کردیم نمازها را دو رکعتی می‌خواندیم‌. و هرگاه بیش از آن اقامت می‌کردیم‌، نمازها را بصورت اتمام (‌چهار رکعتی‌) می‌خواندیم». از ظاهر سخن احمد بر می‌آید که مراد ابن عباس اقامت پیامبرصدر مکه بهنگام فتح مکه می‌باشد چون او گفته است‌: «پیامبرصدر زمان فتح مکه هیجده روز در آنجا اقامت‌کرد،‌ که در این مدت قصد اقامت در آنجا را نداشت و می‌خواست به حنین برود». اینست اقامت هیجده روزه پیامبر صکه ابن عباس آن را روایت کرده است‌. دیگران گفته‌اند که مقصود ابن عباس اقامت پیامبرصدر تبوک است‌، بهمانگونه که مقصود ابن عباس اقامت پیامبرصدر تبوک است‌، بهمانگونه‌ که جابر ابن عبدالله ‌گفته است: «پیامبرصبیست روز در تبوک اقامت‌ کرد و نماز را شکسته می‌خواند». امام احمد آن را در مسند خود روایت ‌کرده است.

مسور بن محزمه ‌گفته: «ما با سعد در بعضی از روستاهای شام چهل شب اقامت کردیم‌ که سعد نماز را شکسته می‌خواند و ما آن را درست و کامل می‌خواندیم». نافع ‌گفته است‌: «ابن عمر در آذربایجان شش ماه اقامت ‌کرد که برف سنگینی مانع دخول او به آنجا شده بود، در این مدت نماز را دو رکعتی می‌خواند». حفص بن عبیدالله گفته است‌: «‌انس بن مالک‌، دو سال در شام اقامت کرد و نماز مسافر می‌خواند». و انس‌ گفته است‌: «‌یاران پیامبرصهفت ماه در «رامهرمز» اقامت‌ کردند و نماز را در این مدت شکسته می‌خواندند». حسن گفته است‌: «‌همراه عبدالرحمن ابن سمره دو سال در کابل اقامت ‌کرد که نماز را شکسته و بدون جمع می‌خواند». ابراهیم‌ گفته است: «‌آنان در ری یکسال و بیشتر از یکسال اقامت می‌کردند و در سیستان دو سال اقامت کردند (‌و در این مدت نماز را شکسته می‌خواندند)». این بود راهنمایی پیامبرصو یارانش‌ که صواب در آن است‌.

و اما مذاهب دیگران‌: امام احمد گفته است‌:

«هرگاه ‌کسی قصد اقامت چهار روز نماید، باید نماز را کامل و درست بخواند، و اگر قصد اقامت مدت کمتر از چهار روز نماید، نمازش را شکسته بخواند. و درباره آن احادیث و روایاتی که قبلا نقل شده‌، ‌گفته است‌: پیامبرصو یارانش قصد اقامت قطعی نداشته‌اند بلکه هر روز می‌گفتند: فردا بیرون می‌رویم و سفر را ادامه می‌دهیم‌. در این سخن جای تامل است و سستی آن برکسی پوشیده نیست‌، چه پیامبرصشهر بزرگ و با اهمیت چون مکه را فتح ‌کرده و در آن اقامت نموده تا پایه‌های اسلام را بنیان‌ گذارد و پایه‌های شرک و بت‌پرستی را فرو ریزد و زمینه ‌کار و رویا رویی با اعراب پیرامون مکه را فراهم سازد. بدیهی است که ‌کار بدین بزرگی محتاج اقامت چندین روزه است و در یک روز و دو روز امکان ندارد. و همچنین اقامتش در تبوک‌ که بانتظار دشمن بوده است‌. بدیهی است‌ که فاصله بین او و دشمن مسافت چند روزه بوده و طی این مسافت‌، محتاج چند روز راه است و می‌دانست که در چهار روز موافقت نمی‌کنند. و همچنین اقامت شش ماهه عبدالله بن عمر در آذربایجان بعلت نزول برف‌ که در این مدت نماز را شکسته می‌خواند. پر و اضح‌ است که اینگونه برف‌ها در مدت چهار روز آب نمی‌شوند تا راه باز شود. و اقامت دو ساله انس در شام که نماز را شکسته می‌خواند و اقامت هفت ماهه اصحاب در «رامهر مز» که نماز را شکسته می‌خواندند نیز چنین است‌. بدیهی است‌ که اینگو‌نه محاصره‌ها و جهادها در چهار روز تمام نمی‌شوند. یاران امام احمد گفته‌اند: اگر کسی بمنظور جهاد با دشمن یا حبس سلطان یا بیماری‌، اقامت ‌کند، نماز را شکسته می‌خواند، خواه گمان کند که این نیاز او در مدت کوتاه یا مدت طولانی برآورده می‌شود. و این رای درست است‌. و لی برای آن شرطی قائل شده‌اند که از کتاب (‌قرآن‌) و سنت نبوی و اجماع و عمل اصحاب نمی‌توان برای آن‌، دلیلی یافت‌. و شرطی‌ که قائل شده‌اند، اینست که احتمال داده شود که این نیاز در مدت کمتر از چهار روز برآورده شود، زیرا اقامت چهار روزه حکم سفر را قطع می‌کند. او خطاب به یاران احمد گفته است‌: این شرط را از کجا آورده‌اید؟ در حالیکه پیامبرصدر مکه و در تبوک بیش از چهار روز اقامت‌ کرد و نماز را شکسته خواند و به یاران خو‌د چیزی نگفت و برایشان روشن نساخت‌ که او قصد اقامت بیش از چهار روز را ندارد. یقینا او می‌دانست که یاران در نمازش به وی اقتدا می‌کنند و از او پیروی می‌نمایند و در مدت اقامتش نماز را شکسته می‌خوانند و بدانان نگفت‌: بیش از چهار شب نماز را شکسته نخوانید. در حالیکه بیان این مطلب بسیار مهم و از مهمترین چیزها است‌، و همچنین یارانش بعد از او از او پیروی‌ کرده و به‌ کسانی که با آنان نماز خوانده‌اند، چیزی نگفته‌اند.

امام مالک و امام شافعی گفته‌اند: هرکس قصد اقامت بیش از چهار روز داشته باشد، باید نماز را درست و کامل بخواند و اگر قصد اقامت کمتر از چهار روز را داشته باشد، نماز را شکسته می‌خواند.

ابوحنیفه می‌گوید: اگر کسی قصد اقامت پانزده روز کند نماز را تمام و درست می‌خواند و اگر قصد کمتر از آن ‌کند، نماز را شکسته می‌خواند. و مذهب لیث بن سعد نیز چنین است و آن را از سه نفر از اصحاب پیامبرص‌: عمرو ابن عمر و ابن عباس‌، روایت کرده است‌. سعید بن المسیب گفته است: «‌هرگاه چهار روز اقامت کردی‌، نماز را چهار رکعتی بخوان». و قولی بمانند قول ابوحنیفه نیز از او روایت شده است‌.

حضرت علی فرموده است‌: اگر کسی ده روز اقامت ‌کند، نماز را تمام و درست می‌خواند. و در روایتی از ابن عباس نیز اینگونه روایت شده است‌. حسن ‌گفته است‌:

نماز را شکسته می‌خواند مادامی که در شهر نزول نکند. عایشه‌ گفته است‌: نماز را شکسته می‌خواند مادامی که توشه و بار و بنه را ننهاده است‌. امامان چهارگانه - رضوان الله تعالی علیهم -‌ باتفاق می‌گویند که اگر برای انجام نیازی‌ که امید و انتظار برآورده شدن آن را دارد اقامت ‌کند و بگوید: امروز بیرون می‌روم‌، تا هر و قت طول بکشد نماز را شکسته می‌خواند. و لی شافعی در یکی از دو قولش‌ گفته است‌: در این صورت فقط تا هفده روز یا هیجده روز، نماز را شکسته می‌خواند و بعد از آن مدت باید نمازها را درست بخواند. ابن المنذر درکتاب «اشراف» خود گفته است‌: اهل علم اجماع دارند بر اینکه مسافر تا زمانی‌ که قصد و نیت اقامت نکرده است‌، می‌تواند نمازش را شکسته بخواند حتی اگر سالها هم بگذرد.

۵- ‌نمازهای داوطلبانه و سنت در مسافرت:

جمهور علماء بر آن هستند که نماز سنت برای ‌کسی‌ که در مسافرت نماز را شکسته می‌خواند،‌کراهت ندارد، فرق نمی‌کند «‌سنن راتبه» یا سنن دیگر باشد. در بخاری و مسلم آمده که پیامبرصدر روز فتح مکه در خانه ام هانی‌ء غسل نمود و هشت رکعت نماز خواند. از ابن عمر روایت است‌ که‌: پیامبرصبر پشت شترش رو به هر طرف می‌رفت تسبیح می‌گفت و با اشاره سر اعمال نماز را انجام می‌داد. حسن ‌گفته است‌: یاران پیامبرصکه به مسافرت می‌رفتند پیش از نماز فرض و بعد از آن نماز سنت را می‌خواندند. به رای ابن عمر و دیگران خواندن نماز سنت همراه نماز فرض در سفر یک عمل شرعی نیست‌، خواه پیش از نماز فرض یا بعد از آن باشد، مگر در دل شب‌. او گروهی را دید که (‌در مسافرت‌) بعد از نماز فرض‌، نماز سنت را می‌خوانند، گفت‌: اگر نماز سنت را می‌خواندم نماز فرض را درست می‌خواندم نه شکسته‌. ای برادر زاده‌، من در مصاحبت رسول خداصبوده‌ام‌، او تا اینکه به لقاء الله پیوست در مسافرت نماز را بیش از دو رکعت نخواند و عمر و عثمان نیز چنین می‌کردند. خداوند می‌فرماید: ﴿لَّقَدۡ كَانَ لَكُمۡ فِی رَسُولِ ٱللَّهِ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ[الأحزاب: ۲۱]. «‌پیامبرص برای شما اسوه و بهترین نمونه و سرمشق است».به روایت بخاری‌. ابن قدامه در تلفیق آنچه‌ که حسن‌ گفته و آنچه‌ که ابن عمر گفته چنین توضیح داده است‌: از سخن حسن بر می‌آید که خواندن نماز سنت در سفر اشکالی ندارد. و از سخن ابن عمر بر می‌آید که ترک آن اشکالی ندارد.

۶- ‌مسافرت در روز جمعه‌:

مسافرت در روز جمعه اشکالی ندارد مگر اینکه و قت نماز فرا رسیده باشد. عمر بن خطاب از مردی شنید که می‌گفت‌: اگر امروز جمعه نمی‌بود، بیرون می‌رفتم‌. عمر به وی گفت‌: بیرون برو، چون بی‌گمان جمعه‌، مانع سفر نیست‌. ابوعبیده در روز جمعه به مسافرت رفت و منتظر نماز جمعه نشد. زهری می‌خواست در چاشتگاه روز جمعه‌، به سفر برود، از او سوال شد: مگر جمعه نیست‌؟ او گفت‌: همانا پیامبرصدر روز جمعه به سفر رفته است‌.