فقه السنه

فهرست کتاب

زنی که در حال عده است باید در خانه زناشوئی خویش بماند

زنی که در حال عده است باید در خانه زناشوئی خویش بماند

زنی که در عده است تا مدت انقضای عده‌اش باید درخانه زناشوئی خود بماند و حلال نیست که او ازخانه شوهرش بیرون رود و برای شوهرش نیزحلال نیست که او را بیرون ‌کند. هرگاه طلاق و اقع شد یا جدائی حاصل‌گردید و درآن حال زن در خانه شوهر نبود، همینکه زن از آن اطلاع پیداکرد بروی و اجب است که به خانه شوهر برگردد. خدای بزرگ می‌فرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّبِیُّ إِذَا طَلَّقۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحۡصُواْ ٱلۡعِدَّةَۖ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ رَبَّكُمۡۖ لَا تُخۡرِجُوهُنَّ مِنۢ بُیُوتِهِنَّ وَلَا یَخۡرُجۡنَ إِلَّآ أَن یَأۡتِینَ بِفَٰحِشَةٖ مُّبَیِّنَةٖۚ وَتِلۡكَ حُدُودُ ٱللَّهِۚ وَمَن یَتَعَدَّ حُدُودَ ٱللَّهِ فَقَدۡ ظَلَمَ نَفۡسَهُۥۚ[الطلاق: ۱]. «‌ای پیامبرصهرگاه اراده کردید که زنازبان را طلاق دهید و قتی اینکار را بکنید که زنان به استقبال عده بروند یعنی پاک باشند و در آن پاکی با آنان هم‌بستری صورت نگرفته باشد و عده را تا سه حیض‌کامل‌کنید و تقوای پروردگارتان را داشته باشید و چیزی راکتمان نکنید. بعد از طلاق تا سپری شدن عده‌، آنان را از خانه‌هایشان بیرون مکنید و آنان نیز بدون رضایت طرفین بیرون نروند مگراینکه زنان‌گناه زشت و آشکاری مرتکب شوند و برای شما به اثبات رسیده باشد، در آن صورت اخراج آن‌ها اشکالی ندارد. این است مقررات و حدود الهی هرکس از حدود و مقررات الهی تجاوزکند بخویشتن ستم روا داشته است‌».از فر‌یعه دختر مالک پسر سنان که خواهر ابوسعید خدری است روایت شده‌ که «او پیش پیامبرصآمد و از او سوال نمودکه آیا او بخانواده خویش برگردد و پیش آن‌ها برود‌؟ زیرا شوهرش بردگانی را تعقیب‌کرده بودکه‌گریخته بودند تا اینکه درمحلی بنام «قدوم» در شش میلی مدینه بدانان رسید و او را کشتند. حالا پیش خانواده‌ام برگردم‌؟ اگر برگردم مرا در منزل او نمی‌گذارند و نفقه‌ام را نمی‌دهند، پیامبرصفرمود: برو پیش خانواده‌ات‌. اوگوید: ازپیش پیامبرصبیرون رفتم و هنوز حجره یا مسجد را ترک نکرده بودم‌، مرا صداکرد یا دستور داد که مرا پیش او بخوانند، و قتی که پیش او برگشتم‌گفت‌: چه‌گفتی‌؟ من داستان شوهرم را برایش مجددا بازگوکردم‌. او فرمود:درمنزل شوهرت بمان تا اینکه عده‌ات بپایان می‌رسد. اوگفت‌: تا چهارماه و ده روز عده‌ام بپایان رسید در منزل خویش ماندم‌. اوگوید: چون پسر عفان در زمان خلافتش -‌بدنبال من فرستاد و در‌باره این ماجری از من پرسش و سوال نمود، من ماجری را برایش نقل‌کردم و او از آن پیروی نمود و بدان حکم‌کرد» این روایت را ابوداود و نسائی و ابن ماجه و ترمذی که آن را «‌حسن صحیح» دانسته است‌، روایت کرده‌اند و عمر بن خطاب زنانی را که شوهرشان مرده بود -و عده‌شان تمام نشده بود- از بیابان برشان می‌گرداند و مانع حج رفتن آنان می‌گردید. و زن بیابان نشین مستثنی است او می‌تواند با خانواده و اهل خویش‌کوچ‌کند اگر اهل‌کوچ باشند. عایشه و ابن عباس و جابر بن زید و حسن و عطاء با این نظر و رای مخالفت کرده‌اند. و از علی و جابر نیز روایت شده است‌.

عایشه فتوی می‌داد که زن شوهر مرده در حال عده می‌تواند بیرون رود و او خواهرش ام‌کلثوم را که شوهرش طلحه بن عبیدالله‌کشته شده بود، با خود برای زیارت "‌عمره‌" به مکه برد.

عبدالرزاق‌گفته است‌: ابن جریج بما خبر دادکه عطاء بروایت از ابن عباس‌گفت‌: خداوند گفته است‌: عده زن شوهر مرده چهار ماه و ده روز است و نگفته است در منزل خودش ایام عده را بپایان ببرد. پس هرجا بخواهد ایام عده‌اش را سپری می‌کند.

باز ابوداود از ابن عباس روایت کرده است که ‌گفته‌: این آیه بودن عده در نزد خانواده شوهر را نسخ‌ کرده است‌. و در‌باره وصیت بزن چیزی نگفته است‌. پس او اگر بخواهد می‌تواند از آن بیرون رود. چون خداوند می‌فرماید: ﴿فَإِنۡ خَرَجۡنَ فَلَا جُنَاحَ عَلَیۡكُمۡ فِی مَا فَعَلۡنَ فِیٓ أَنفُسِهِنَّ[البقرة: ۲۴۰]. «هرگاه خود بیرون رفتند در‌باره این بیرون رفتن آنان برشما گناهی نیست چون آنان خود درباره خود چنین رفتارکرده‌اند».

عطاء‌ گفت‌: سپس آیه میراث آمد و حق سکونت را نسخ‌کرد و زن هرجا بخواهد ایام عده‌اش را سپری می‌کند.

فقیهان درباره بیرون رفتن زن در حال عده از خانه‌اش اختلاف دارند: حنفی‌ها گفته‌اند: زن مطلقه رجعیه یا بائنه ‌نه شب و نه روز، حق بیرون رفتن ازمنزل خویش را ندارد. لیکن زنی که شوهرش مرده است در روز و پاره‌ای از شب‌، حق دارد از منزلش خارج شود. و لی نباید جز درمنزل خویش جای دیگر بخوابد و شب را بروز آورد. گفته‌اند: فرق این دو تا، در این است که زن مطلقه نفقه‌اش از مال شوهر است پس مانند زنش حق خروج از خانه او را ندارد. و لی زن شوهرمرده نفقه‌ای ندارد پس او باید روزانه برای اصلاح حال خویش بیرون رود. و گفته‌اند: بر وی و اجب‌است که عده را در منزلی بسر ببردکه در حال جدائی جهت سکونت وی تعیین شده است‌.

وگفته‌اند: اگر منزلی که از خانه مرده نصیب او شده‌، برایش‌کافی نباشد یا و رثه شوهرش او را از سهم خود بیرون‌کردند، در این صورت می‌تواند نقل مکان‌کند، چون معذور است‌. سکونت در خانه‌اش درمدت عده عبادت است و عبادت هم با عذر ساقط می‌شود. و می‌گویند: اگر‌کرایه خانه بسیار بود و او از پرداخت آن عاجز بود، می‌تواند خانه ارزانتری اجاره‌کند و نقل مکان نماید... از این سخنشان بر می‌آید که‌کرایه مسکن بعهده زن است‌. و سکونت درمنزل شوهرش بعلت‌گرانی اجاره از عهده‌اش افتاده و لذاگفته‌اند: در آن قسمت از خانه سکونت می‌کند که سهم‌الارث او است‌، اگر برایش‌کفایت‌کند، و این بدین جهت است که برای زن شوهر مرده‌، حق سکونت قایل نیستند، خواه حامله باشد یا حامله نباشد . و تنها بر او و اجب است که در خانه‌ای بماندکه در حال مرگ شوهرش در آنجا سکونت داشت و شب و روز آنجا بماند.... اگر و رثه حاضرشدند خانه را برایش عوض‌کنند چه بهتر و الا او باید کرایه مسکن را بپردازد.

حنبلی‌ها می‌گویند: زنی که درعده باشد روزها حق بیرون رفتن ازمنزل را دارد خواه شوهر مرده باشد یا مطلقه‌.

ابن قدامه‌ گوید: زنی که در عده باشد می‌تواند برای رفع نیازهای خویش روزانه از خانه خارج شود، خواه عده طلاق داشته باشد یا عده و فات‌.

جابرگفته است‌: خاله‌ام سه طلاقه شده بود. او برای بریدن نخلستان خویش بیرون رفته بود، مردی به وی رسید و او را از بیرون رفتن درعده منع‌ کرد. خاله‌ام این ماجری را برای پیامبرصبازگوکرد. پیامبرصگفت‌: «أخرجی فجذی نخلك لعلك أن تتصدقی منه أو تفعلی خیرا»«‌از خانه بیرون برو و خرمایت را بچین‌، شاید از آن صدقه بدهی یا و سیله‌کار خیری انجام بدهی‌»‌. نسائی و ابوداود آن را روایت‌کرده‌اند. مجاهد روایت‌کرده است و گفته‌: مردانی در جنگ اُ‌حد بشهادت رسیده بودند زنان‌شان به خدمت پیامبرصآمدند و گفتند: ای رسول خدا ما شب‌ها در منزل خود می‌ترسیم آیا می‌توانیم شبها پیش یک دیگر بخوابیم‌؟ و روزها بمنازل خود برگردیم؟ او فرمود: «تحدثن عند إحداكن حتى إذا أردتن النوم فلتؤب كل واحدة إلى بیتها»«‌پیش همدیگربنشینید و با هم بگفتگوبپردازید تا و قتیکه می‌خواهید بخوابید آنگاه هرکس بمنزل خود برود»‌. هیچ‌یک حق ندارد در غیر منزل خود شب را بروز آورد و شب هم حق ندارید از منزل بیرون روید، مگر اینکه ضرورتی آن را ایجاب‌کند، چون در شب‌گمان فساد می‌رود و لی در روز چنین نیست و در روز برای رفع نیازها و تامین زندگی و خرید مایحتاج‌، تلاش می‌شود و کوشش بعمل می‌آید.