چه کسانی شرعا مجازند روزه را بخورند و واجب است فدیه آن را بدهند؟
پیرمردان و پیرزنان و بیمارانی که انتظار بهبودی آنها نمیرود و کارگرانی که کارهای سنگین دارند و بغیر از این کارهای سنگین راهی برای کسب روزی و ادامه زندگی ندارند، همه اینها چنانچه در همه فصول سال روزه گرفتن برایشان مشقت داشته باشد و روزه گرفتن آنان را ضعیف کند و بسختی اندازد، شرعاً مجازند که روزه نگیرند. بر آنان و اجب میگردد که بجای هرروز، یک نفر مسکین را اطعام کنند.
این اطعام بیک صاع گندم یا نصف صاع یا یک مد بر حسب اختلافی که در آن هست، تخمین زده شده است و در سنت مقدار دقیق آن بیان نشده است. «بر حسب اوزان امروزی یک صاع معادل است با و زن ۲/۷۶ گرم» .
ابن عباس گفته است: «پیرمرد (و پیرزن) شرعا مجاز است روزه نگیرد و بجای هر روز، مسکینی را اطعام کند و بر وی قضای روزه و اجب نیست«. دارقطنی و حاکم آن. را روایت کرده و «صحیح« دانستهاند. بخاری از عطاء روایت کرده است، که او از ابن عباس شنیده است که میگفت: آیه: ﴿وَعَلَى ٱلَّذِینَ یُطِیقُونَهُۥ فِدۡیَةٞ طَعَامُ مِسۡكِینٖۖ﴾[البقرة: ۱۸۴]. منسوخ نیست، بلکه مربوط است به پیرمردان و پیر زنان که نمیتوانند روزه بگیرند، بنابراین بجای روزه هر روز، مسکینی را اطعام میکنند» .
بیماری که انتظار بهبودی و شفای او نمیرود و توانائی روزه گرفتن را ندارد، نیز حکم پیرمرد را دارد و همچنین کارگرانی که کارهای سخت و سنگین دارند دارای همین حکم میباشند.
شیخ محمد عبده گفته است: مراد از «یطیقونه» در آن آیه پیران ناتوان و بیماران مزمن و امثال آنها از قبیلکارگرانی که خداوند روزی دائمی آنان را در انجام کارهای سخت، مانند استخراج زغال سنگ و امثال آن قرارداده است، میباشد و مجرمان و گناهکاران زندانی که بحبس ابد با اعمال شاقه محکوم شدهاند و در حینکار، روزه برایشان سخت است و میتوانند فدیه بپردازند نیز همین حکم را دارند.
زنان حامله و زنانی که بچه را شیر میدهند، هرگاه از روی تجربه شخصی یا بتوصیه پزشک معتمد یا از روی گمان غالب خود، تشخیص دادند که روزه گرفتن برای خودشان و برای طفل و جنین زیان دارد، شرعاً مجازند که روزه نگیرند و بجای آن فدیه بدهند و بنا بقول عبدالله ابن عمر و عبدالله ابن عباس قضای آن و اجب نیست. ابوداود از عکرمه روایت کرده است که ابن عباس در تفسیر ﴿وَعَلَى ٱلَّذِینَ یُطِیقُونَهُۥ﴾[البقرة: ۱۸۴]. گفته است: این آیه رخصت است برای پیرمردان و پیرزنان که نمیتوانند روزه بگیرند و بدانان اجازه میدهد که روزه نگیرند و بجای هرروز، یک مسکینی را اطعام کنند و زن آبستن و زن شیرده اگر نگران حال جنین و طفل باشند، نیز همین حکم را دارند«. به روایت بزار. و در آخر افزوده است: ابن عباس بمادر بچهاش «ام و لد« که حامله بود، میگفت: «تو بمنزله کسی هستی که ﴿یُطِیقُونَهُۥ﴾خطاب به او است، بنابراین بر تو است، که فدیه بدهی و قضای آن و اجب نیست«. دارقطنی اسناد آن را «صحیح« دانسته است.
و از نافع نقل است، که درباره زن حامله، که نگران بچهای است که در شکم دارد از عبدالله ابن عمر سئوال شدکه آیا میتواند روزه نگیرد، او گفت: او رخصت دارد که روزه نگیرد و برای هر روز یک «مد« گندم به مسکین بدهد «بروایت مالک و بیهقی. و در حدیث آمده است: «إن الله وضع عن المسافر الصوم وشطر الصلاة، وعن الحبلى والمرضع الصوم»«بیگمان خداوند روزه و نصف نمازهای چهار رکعتی را از مسافر ساقط کرده و به وی تخفیف داده است، و روزه را از زن حامله و شیرده، نیز نهاده و تخفیف داده است».
بنا برای علمای حنفیه و ابوعبید و ابوثور، زن حامله و شیرده، روزهای را که خوردهاند، فقط قضا میکنند و فدیه آن که اطعام مسکین است، لازم نیست. بنا برای امام احمد و امام شافعی، اگر آنها تنها بخاطر نگرانی ازحال جنین و طفل روزه نگیرند، قضای روزه و فدیه هردو بر آنها و اجب میباشد. و اگر تنها نگرانی حال خود را داشته باشند و یا نگرانی حال خود و بچه را داشته باشند، تنها قضای روزه بر آنها و اجب میباشد، دیگر فدیه لازم نیست.