فقه السنه

فهرست کتاب

آیا قصاص همچنان باید بماند یا الغاء گردد؟

آیا قصاص همچنان باید بماند یا الغاء گردد؟

امروز پیرامون مجازات اعدام جدل‌ها برخاسته و مقالاتی پیرامون آن انتشار یافته و فلاسفه و قانونگذاران‌، بدان پرداخته‌اند مانند: روسو و بنتام و بکاریا و دیگران‌.که بعضی مجازات اعدام را تایید و بعضی با آن به مقابله و به معارضه برخاسته و خواهان الغای آن هستند و دلایل آنان چنین است‌.

۱- ‌این مجازات حقی است که دولت بنام جامعه‌ای که از آن دفاع می‌کند، مالک آن می‌باشد و ضرورت محافظت بر جامعه و حمایت از آن‌، مقتضی این مجازات است و جامعه به فرد حیات و زندگی نداده است تا بتواند آن را مصادره‌کند و بازپس گیرد.

۲- ‌گاهی اوضاع و بدبختی‌، برای بیگناهی چنان پیش می‌آیندکه موجب حکم اعدام وی به خطاء می‌گردد و جبران و اصلاح این خطاء ممکن نیست چون اعاده حیات و زندگی به مقتول دیگر امکان ندارد.

۳- مجازات اعدام سخت و غیرعادلانه است‌.

۴- ‌و بالاخره مجازات اعدام لازم نیست و دلیلی نیست بر اینکه مجازات اعدام موجب تقلیل جرائمی شودکه مستوجب اعدام است و اعدام در کاهش این جرائم تاثیر چندانی نداشته است‌.

کسانی که معتقد به بقای مجازات اعدام هستند این دلایل را رد کرده‌اند و در جواب دلیل اول‌گفته‌اند که همان‌گونه که جامعه حیات را بفرد نداده تا حق مصادره آن را داشته باشد، جامعه حریت و آزادی را نیز بفرد نداده است با این حال حکم به مصادره حریت می‌کند، در مجازات‌های دیگری که آزادی را مقید کند و قبول این دلیل بطورمطلق مستلزم آنست که هر نوع مجازاتی که آزادی را مقیدکند، قانونی و مشروع نباشد. بعلاوه مجازات اعدام تنها برای کفارت خطای جنایت‌کار نیست‌، بلکه برای دفاع از حق بقای جامعه نیز می‌باشدکه باید هر عضوی و اندامی که موجب تهدید وجود جامعه و بی‌نظمی آن می‌شود، قطع‌گردد، پس ضرورت حفظ نفس و مواظبت بر حفظ‌کیان و هستی جامعه‌، بناچار موجب ضرورت اجرای مجازات اعدام است‌.

و دلیل دوم که می‌گوید: مجازات اعدام ضرر بزرگی است که اصلاح و توقیف و جلوگیری از آن ممکن نیست اگر حکم‌ ظالمانه صادر شود، در جواب ‌گفته‌اند در همه مجازات‌ها احتمال خطا موجود است و چیزی که بخطا اجرا شده جبران آن ممکن نیست‌. بعلاوه احتمال خطا در مجازات اعدام آنقدر نادر است که گوئی وجود ندارد، چون قاضیان بسیار احتیاط می‌کنند و از حکم به اعدام پرهیز دارند و تا دلائل محکم نداشته باشند به مجازات اعدام دستور نمی‌دهند.

درباره دلیل سوم اینکه گفته‌اند مجازات اعدام لازم نیست گفته‌اند: جزاء از جنس عمل است‌، قتل نیز عادلانه نیست‌، ‌کسی‌ که ‌کار غیرعادلانه را مرتکب شده است‌، نباید انتظار پاداش عادلانه داشته باشد.

درباره دلیل چهارم اینکه‌ گفته‌اند مجازات اعدام عادلانه نیست این قول مردود است‌. زیرا برابر رای راجح در علم مجازات‌ها، و ظیفه مجازاث و کیفر یک و ظیفه مفید و سودمند است یعنی جامعه را از شر جرائم حمایت می‌کند و از میزان جرائم می‌کاهد.

و این بدینمعنی است که باید مجازات و عقوبت با بزرگی و خطرناک بودن جرم‌، تناسب داشته باشد. اگر ارتکاب جرم موجب تحقق هوی و آرزوی نفسی مجرم است‌، ترس از مجازات با آن مقابله می‌کند و او را از ارتکاب این جرم و تحقق هوای نفسانی باز می‌دارد. پس هرگاه مجازات و عقوبت متناسب با جرم باشد، جانی را از ارتکاب آن باز می‌دارد، چون بهرحال بین جرم و مجازات آن‌، سنجشی بعمل می‌آورد و خوف از مجازات بازدارنده و مانع ارتکاب جرم می‌شود.

با توجه بدین دو دیدگاه بیشتر قوانین موجود در جهان مجازات اعدام را پذیرفته‌اند از جمله قانون مجازات مصری در شرایط خاصی اعدام را قبول دارد. و بعضی از دولت‌ها مجازات اعدام را لغو کرده‌اند.