فروختن چیزی در دیدنش مشقت یا ضرری باشد
همچنین بیع چیزهائی که غایب هستند، بشرط اینکه توصیف شوند، یا اوصاف آنها عادتاً و عرفاً معلوم باشد مانند فروش خوراکهای محفوظ در ظرفی -کنسرو و داروهای داخل قوطی و کپسول اکسیژن و حلبی نفت و بنزین و گاز و امثال آنها، که جز بوقت استعمال در آنها باز نمیشود، چون بازکردن در آنها یا مشقت دارد یا ضرر- و فروش میوههائی که در زیر زمین هستند، مانند هوچ و پیاز و سیبزمینی و چیزهایی از این قبیل، که نمیتوان بیکباره همه آنها را بیرون آورد، چون برای صاحبانش مشقت دارد و فروختن آنها بتدریج هم دارای عسر و حرج است، و چه بسا موجب فساد و از حیز انتفاع افتادن آنها باشد،نیز جایز است و اینگونه محصولات در مزارع بزرگ با اجرای عقد و پیمان معامله در مزرعه، فروخته میشوند، بدون اینکه آنها را بیرون آورد، چون برای صاحبانش مشقت دارد و فروختن آنها بتدریج هم دارای عسر و حرج است، و چه بسا موجب فساد و از حز انتفاع افتادن آنها باشد، نیز جایز است و اینگونه محصولات در مزارع بزرگ با اجرای عقد و پیمان معامله در مزرعه، فروخته میشوند، بدون اینکه آنها را بیرون بیاورند.
هرگاه ظاهر شد، که اینگونه محصولات با امثال خود تفاوت فاحش دارند، که موجب زیان و ضرر بیکی از متعاقدین میشود، خیار ثابت میشود، که طرف مختار است که معامله را تنفیذ کند، یا آن را فسخ نماید، همانگونه که اگر تخم مرغ خرید و دریافت که فاسد شده است، حق خیار دارد برای رفع ضرر از خودش .